English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (10 milliseconds)
English Persian
false start اغاز نادرست خطا در شروع
false starts اغاز نادرست خطا در شروع
Other Matches
incipit شروع و اغاز
alpha اغاز شروع
alphas اغاز شروع
begins اغاز نهادن شروع کردن
begin اغاز نهادن شروع کردن
jump-starts شروع از محل اغاز با پرش به هوا و بجلو
jump-starting شروع از محل اغاز با پرش به هوا و بجلو
jump start شروع از محل اغاز با پرش به هوا و بجلو
jump-started شروع از محل اغاز با پرش به هوا و بجلو
jump-start شروع از محل اغاز با پرش به هوا و بجلو
initiates اغاز کردن شروع کردن
initiate اغاز کردن شروع کردن
initiated اغاز کردن شروع کردن
stx شروع متن اغاز متن
initiating اغاز کردن شروع کردن
The convict cannot distinguish between right and wrong [distinguish right from wrong] . این مجرم نمی تواند بین درست و نادرست را تشخیص [تشخیص درست را از نادرست] بدهد.
face off رویارویی دو حریف در اغاز رویارویی دو حریف در اغازبازی لاکراس اغاز بازی باپرتاب توپ واترپولو
dawn اغاز اغاز شدن
dawning اغاز اغاز شدن
dawned اغاز اغاز شدن
dawns اغاز اغاز شدن
alternative تابع منط قی که خروجی آن در صورتی که تمام ورودی ها درست باشند نادرست است و وقتی درست است که یک ورودی نادرست باشد
alternatives تابع منط قی که خروجی آن در صورتی که تمام ورودی ها درست باشند نادرست است و وقتی درست است که یک ورودی نادرست باشد
set up مدت زمان بین سیگنال شروع یک برنامه و شروع آن
denials تابع منط قی که نتیجه آن نادرست است وقتی همه ورودی ها درست باشد و درست است اگر ورودی نادرست باشد
dispersion تابع منط قی که خروجی آن نادرست است وقتی تمام ورودی ها درست باشند و درست است وقتی یک ورودی نادرست باشد
denial تابع منط قی که نتیجه آن نادرست است وقتی همه ورودی ها درست باشد و درست است اگر ورودی نادرست باشد
NAND function تابع منط قی که خروجی آن وقتی نادرست است که تمام ورودی ها درست باشند و وقتی درست است که یک ورودی نادرست باشد
start off شروع کردن شروع شدن
launching area منطقه شروع پرواز منطقه شروع عملیات اب خاکی
initiation شروع کار شروع
trumped-up نادرست
phoney نادرست
spurious نادرست
phoneys نادرست
phonies نادرست
trumped up نادرست
wrongful نادرست
sinister کج نادرست
unfairly نادرست
unfair نادرست
inexact نادرست
dishonest نادرست
inaccurate نادرست
imprecise نادرست
unsafe نادرست
false نادرست
erroneous نادرست
amiss نادرست
crooked نادرست
infirmly نادرست
in error <adj.> نادرست
foulest نادرست
fouler نادرست
fouled نادرست
foul نادرست
inconsecutive نادرست
phony نادرست
inconsequent نادرست
false code کد نادرست
fouls نادرست
out of a نادرست
out of order نادرست
out of trim نادرست
impure نادرست
false <adj.> نادرست
mispronunciations تلفظ نادرست
misconstructions تفسیر نادرست
mispronunciation تلفظ نادرست
chucks پرتاب نادرست
inaccurate نادرست یا غلط
misconstruction تعبیر نادرست
misconstructions تعبیر نادرست
chucked پرتاب نادرست
chuck پرتاب نادرست
misconstruction تفسیر نادرست
inexactly بطور نادرست
improper نامناسب نادرست
missatement گفته نادرست
unsound ناخوش نادرست
vicious بدطینت نادرست
false ساختگی نادرست
error عقیده نادرست
errors عقیده نادرست
mispronounciation تلفظ نادرست
miscue ضربه نادرست
paralogism قیاس نادرست
misinformation خبر نادرست
wrongfully بطور نادرست
jackleg ناشی نادرست
mistranslation ترجمه نادرست
distractor گزینه نادرست
false information خبر نادرست
by indirection با وسائل نادرست
false information اطلاعات نادرست
fallacy of composition تعمیم نادرست
foul play کار نادرست
wrong information اطلاعات نادرست
inaccurately بطور نادرست
heterography املای نادرست
wrong answers پاسخهای نادرست
untrue نادرست خائن
foul bill of lading بارنامه نادرست
false code رمز نادرست
getaway اغاز
getaways اغاز
terminus a que اغاز
exordium اغاز
kick-offs اغاز
commencement اغاز
insteps اغاز
instep اغاز
authorship اغاز
kick-off اغاز
scratch line خط اغاز
venue اغاز
abinitio از اغاز
originationu اغاز
inception اغاز
entranced اغاز
entrances اغاز
entrancing اغاز
incipience or ency اغاز
origin اغاز
venues اغاز
beginning اغاز
beginnings اغاز
primordium اغاز
entrance اغاز
initation اغاز
origins اغاز
onset اغاز
outset اغاز
kick off اغاز
jump off اغاز
get away اغاز
initiation اغاز
initio در اغاز
inchoation اغاز
lie سخن نادرست گفتن
malfunction نادرست عمل کردن
malfunctioned نادرست عمل کردن
malfunctions نادرست عمل کردن
paralpgize قیاس نادرست ساختن
suggestio falsi افهار و اعلام نادرست
sigmatism تلفظ نادرست حرف " س "
incorrect نادرست یا به همراه خطا
true false questions پرسشهای درست- نادرست
lies سخن نادرست گفتن
lied سخن نادرست گفتن
misallocation of resources تخصیص نادرست منابع
prismatic spectacles عینک نادرست نما
mininformation اطلاع یا خبر نادرست
unfair trade practice اعمال تجاری نادرست
wild cat بی اعتبار بی پشتوانه نادرست
off base <idiom> غیر دقیق ،نادرست
foozle بدساختن ضربت نادرست
launching اغاز کردن
birth اغاز زاد
launch اغاز کردن
uppermost از اغاز از ابتدا
initial point نقطه اغاز
initial واقع در اغاز
begins اغاز شدن
primes درجه یک اغاز
jump off اغاز حمله
begins اغاز کردن
primed درجه یک اغاز
prime درجه یک اغاز
inaugurator اغاز کننده
incept اغاز کردن
wire to wire از اغاز تا فرجام
births اغاز زاد
births اغاز کردن
initialled واقع در اغاز
nodal point نقطه اغاز
push off اغاز کردن
initialed واقع در اغاز
from a to izzard از اغاز تا انجام
initialling واقع در اغاز
birth اغاز کردن
initialing واقع در اغاز
introductive اغاز کننده
begin اغاز شدن
start of heading اغاز سرفصل
initiated اغاز کردن
soft start اغاز نرم
initiating اغاز کردن
debut اغاز کار
som اغاز پیام
alpha and omega اغاز و فرجام
inaugurating اغاز کردن
inaugurates اغاز کردن
inaugurated اغاز کردن
revivals اغاز رونق
revival اغاز رونق
inaugurate اغاز کردن
start of message اغاز پیام
start bit بیت اغاز
at the start در اغاز کار
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com