English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (16 milliseconds)
English Persian
tolerator اغماض کننده
Search result with all words
tolerant شکیبا اغماض کننده
tolerantly شکیبا اغماض کننده
Other Matches
connivance اغماض
veniality قابلیت اغماض
towink at اغماض کردن
irremissible اغماض ناپذیر
condone اغماض کردن
waive اغماض نمودن
waived اغماض نمودن
remissible قابل اغماض
waives اغماض نمودن
condoned اغماض کردن
condones اغماض کردن
condoning اغماض کردن
paraleipsis افهارضمن اغماض
negligible قابل اغماض
waiver صرفنظر اغماض
venial قابل اغماض بخشیدنی
paralipsis افهار ضمن اغماض
tolerance سعه نظر اغماض
wink چشمک اغماض کردن
winked چشمک اغماض کردن
winking چشمک اغماض کردن
indulgently از روی اغماض و مساهله
sign a waiver قبول اغماض نمودن
tolerances سعه نظر اغماض
winks چشمک اغماض کردن
tolerances حد تغییرات اختلاف قابل اغماض
tolerance حد تغییرات اختلاف قابل اغماض
irremissibly چنانکه نتوان بخشیدیا اغماض کرد بطورالزام اور
reclama تقاضای اغماض و تجدید نظر درتصمیمات متخذه یا رای
condonation اغماض و چشم پوشی یکی اززوجین در مورد خلافی که ازدیگری در زمینه وفایف زناشویی صادر شده است
corrector جبرانگر تعدیل کننده تصحیح کننده تنظیم کننده
altitude/height hold متوقف کننده سقف پروازهواپیما محدود کننده خودکارارتفاع پرواز هواپیما
marshaller هدایت کننده به محل تجمع جمع اوری کننده یکان
inhibitor کنترل کننده سوزش خرج موشک ممانعت کننده ازاشتعال
propounder ابراز کننده یا مطرح کننده وصیت نامه در دادگاه امورحسبی
quick disconnect coupling کوپلینگی برای لولههای ی سیالات دارای دریچههای مسدود کننده و اجزاء اب بندی- کننده
sensor گیرنده یادریافت کننده خاطرات حسی ضبط کننده
primers وسیله به کار اندازنده مشتعل کننده گرم کننده
primer وسیله به کار اندازنده مشتعل کننده گرم کننده
homogeneous computer network یچ کننده و توزیع کننده که همه کانالهای داده آن از پروتکل و نرخ ارسال یکسان استفاده می کنند
steam fitter نصب کننده وتعمیر کننده لولههای بخار
distractive گیج کننده برگرداننده یا اشغال کننده فکر
changer دواتصال کننده که اتصال کننده مادگی را به نری
makgi boowi نقاط حمله کننده و دفاع کننده تکواندو
detonator منفجر کننده مشتعل کننده چاشنی منفجرکننده
vasomotor اعصاب تنگ کننده وگشاد کننده رگها
detonators منفجر کننده مشتعل کننده چاشنی منفجرکننده
interceptors هواپیمای رهگیری کننده استراق سمع کننده
del credere وصول کننده مطالبات تضمین کننده طلبها
interceptor هواپیمای رهگیری کننده استراق سمع کننده
search jammer تولید کننده پارازیت در انتن رادار وسیله جلوگیری کننده از تجسس رادار وسیله جلوگیری کننده از مراقبت
sprining charge خرج چال کننده یا گود کننده
suppressive خنثی کننده اتش سرکوب کننده
padding پنهان کننده یااستتار کننده پیامها
prepossessing مجذوب کننده جلب توجه کننده
claqueur تشویق کننده [یا هو کننده] استخدام شده
expostulator سرزنش کننده نصیحت کننده باسرزنش
stop order دستور عدم پرداخت از طرف صادر کننده سند مالی به مرجع پرداخت کننده
astigmatizer وسیله استیگمات کننده وسیله تقویت کننده مسافت یاب برای دیدن نور کم در شب
suberter سرنگون کننده تضعیف کننده
lifter مرتفع کننده برطرف کننده
designative اشاره کننده تعیین کننده
trimmer دستکاری کننده صاف کننده
contractive جمع کننده چوروک کننده
toasters سرخ کننده برشته کننده
toaster سرخ کننده برشته کننده
practicer تمرین کننده مشق کننده
corruptor فاسد کننده منحرف کننده
thickener غلیظ کننده پرپشت کننده
gesticulant اشاره کننده وحرکت کننده
intermediary وساطت کننده مداخله کننده
intermediaries وساطت کننده مداخله کننده
acknowledger تصدیق کننده قبول کننده
hanger اویزان کننده معلق کننده
diverting سرگرم کننده منحرف کننده
hangers اویزان کننده معلق کننده
prosecutor پیگرد کننده تعقیب کننده
presenters ارائه کننده معرفی کننده
presenter ارائه کننده معرفی کننده
supplicants درخواست کننده تضرع کننده
supplicant درخواست کننده تضرع کننده
prosecutors پیگرد کننده تعقیب کننده
striking force نیروی تک کننده یا کمین کننده
homager تجلیل کننده کرنش کننده
thickeners غلیظ کننده پرپشت کننده
corrupter فاسد کننده منحرف کننده
accaimer هلهله کننده تحسین کننده
insulator جدا کننده عایق کننده
vibrators ارتعاش کننده نوسان کننده
modifier اصلاح کننده تعدیل کننده
coordinator هم اهنگ کننده هماهنگ کننده
sniffy افهار تنفر کننده فن فن کننده
transmitters منتقل کننده مخابره کننده
insulators جدا کننده عایق کننده
transmitter منتقل کننده مخابره کننده
provisioner تدارک کننده تهیه کننده
cogitator اندیشه کننده مطالعه کننده
oppressive خورد کننده ناراحت کننده
thwarter خنثی کننده مسدود کننده
venerator تکریم کننده ستایش کننده
whetstone تیز کننده تند کننده
spell binder مسحور کننده مجذوب کننده
the producer and the consumer تولید کننده و مصرف کننده
favourer یاری کننده مساعدت کننده
preventive حفافت کننده جلوگیری کننده
modulator demodulator تلفیق کننده- تفکیک کننده
divider جدا کننده تقسیم کننده
desolater ویران کننده متروک کننده
discriminant تفکیک کننده جدا کننده
vibrator ارتعاش کننده نوسان کننده
modifiers اصلاح کننده تعدیل کننده
presentor ارائه کننده معرفی کننده
desolator ویران کننده متروک کننده
skeletonizer تهیه کننده استخوان بندی یا کالبد چیزی تهیه کننده رئوس مطالب
fuel cooled oil cooler خنک کننده روغن که در ان ازسوخت بعنوان ماده خنک کننده استفاده میشود
dragger شرکت کننده در مسابقه اتومبیلرانی سرعت شرکت کننده درمسابقه سرعت موتورسیکلت رانی شرکت کننده در مسابقه قایقرانی سرعت
plasticizer ماده سخت کننده و کشدار کننده خرج انفجار یا خرج تلاش
procuring activity یکان تهیه کننده و تحویل دهنده اماد قسمت اماد کننده
parity bit عدد یا علامت طراز کننده متعادل کننده عدد تعادل
agent authentication معرفی قسمت مخابره کننده اعلام معرف مخابره کننده
components اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات
component اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات
user freindly اسان برای استفاده کننده ارتباط دوستانه با استفاده کننده سیستم محاسباتی که امکانات لازم برای توانایی هاو محدودیتهای اپراتور رافراهم می سازد
voltage stabilizer تثبیت کننده فشار الکتریکی تثبیت کننده ولتاژ
dismantling shot تیر قطعه قطعه کننده گلوله تخریب کننده
family محدوده ماشین ها از یک تولید کننده که با سایر محصولات در همان خط از همان تولید کننده سازگارند
families محدوده ماشین ها از یک تولید کننده که با سایر محصولات در همان خط از همان تولید کننده سازگارند
tipper کج کننده واژگون کننده
army component نیروی زمینی شرکت کننده درعملیات یکان زمینی شرکت کننده در عملیات مشترک قسمت زمینی
requistioner قسمت درخواست کننده تهیه کننده درخواست
flares گلوله روشن کننده موشک روشن کننده
supporting arms نیروی پشتیبانی کننده یکانهای پشتیبانی کننده
stabilizer تثبیت کننده میز تثبیت کننده مسیر
flare گلوله روشن کننده موشک روشن کننده
stabilisers تثبیت کننده میز تثبیت کننده مسیر
negative true logic سیستمی منطقی که در ان یک ولتاژ بالا بیان کننده بیت صفرو یک ولتاژ پایین بیان کننده بیت یک میباشد
delay release sinker وسیله غوطه ور کننده مین زمانی غوطه ور کننده مین تاخیری
desiccant مواد خشک کننده گیاهان مواد شیمیایی خشک کننده روییدنیها
radar picket ناو تقویت کننده رادار هواپیمای تقویت کننده رادار
analysis staff ستاد تجزیه و تحلیل کننده گروه تجزیه و تحلیل کننده
gyro repeater تکرار کننده سمت ژیروسکوپی ناو تکرار کننده سمت هدایت نجومی ناو
component command قرارگاه نیروی شرکت کننده درعملیات فرماندهی نیروی مسلح شرکت کننده درعملیات
jumper شوت کننده با پرش پرش کننده
jumpers شوت کننده با پرش پرش کننده
out side دریافت کننده سرویس دریافت کننده سرویس اسکواش
bandwidth یچ کننده
doer کننده
fillers پر کننده
prattfall پچ پچ کننده
filleting پر کننده
skittish رم کننده
hopper لی لی کننده
solvents اب کننده
solvent اب کننده
mauler له کننده
hoppers لی لی کننده
syncopator غش کننده
prater پچ پچ کننده
abjurer or abjuror کننده
squelcher له کننده
attacking تک کننده
bidders کننده
catterer پچ پچ کننده
fizzy کف کننده
bender خم کننده
benders خم کننده
mitigative کم کننده
tracker پی کننده
whisperer پچ پچ کننده
mitigatory کم کننده
filler پر کننده
spurner رد کننده
noncommittal رد کننده
trackers پی کننده
squasher له کننده
bidder کننده
deflective کج کننده
fluxing oil اب کننده
refutative رد کننده
commulator یک سو کننده
ear-splitting کر کننده
sensor حس کننده
wheezy خس خس یا خر خر کننده
jaberer پچ پچ کننده
repudiationist رد کننده
refutatory رد کننده
fillets پر کننده
puffer پف کننده
crusher له کننده
thinner کم کننده
rebutter رد کننده
solver حل کننده
deletive حک کننده
renunciant رد کننده
wheezier خس خس یا خر خر کننده
wheeziest خس خس یا خر خر کننده
mumbler من من کننده
swooner غش کننده
fillet پر کننده
surfy کف کننده
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com