English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
English Persian
self induced اغوا شده توسط نفس خود ایجاد شده در خود فرد
Other Matches
ActiveX سیستمی که توسط ماکروسافت ایجاد شده برای ایجاد و توزیع برنامههای کوچک
fully حروف ایجاد شده توسط چاپگر در یک عمل
c آنچه توسط کامپیوتر ایجاد شده است
turtle تصویر گرافیکی که توسط یک turtle و مجموعه دستوراتی ایجاد میشود
turtles تصویر گرافیکی که توسط یک turtle و مجموعه دستوراتی ایجاد میشود
radius dimpling ایجاد گودی در سطح ورقههای فلز توسط ابزارمخروطی شکل ویژهای
codepages تعریف حرفی که توسط کلیدی از صفحه کلید ایجاد شده است
playback rate scale factor و توسط برنامه دیگری هدایت میشود تا جلوه ویژهای ایجاد کند. 2-
Atari ST محدودهای از کامپیوترهای شخصی که توسط Atari Crop ایجاد شده اند
electromagnetic اختلال داده در نتیجه میدان الکتریکی که توسط مغناطیس ایجاد شده است
compacts مجموعه پیشرفتهای ROM-CD استاندارد ایجاد شده توسط Philips برای استفاده خانگی
compacting مجموعه پیشرفتهای ROM-CD استاندارد ایجاد شده توسط Philips برای استفاده خانگی
compacted مجموعه پیشرفتهای ROM-CD استاندارد ایجاد شده توسط Philips برای استفاده خانگی
electronic میدانهای الکترومغناطیسی و الکتریسیته ساکن که توسط وسایل الکترونی زیاد ایجاد شده است .
authority لیستی از اصط لاحات که توسط افرادی که پایگاه داده ها را ایجاد و از آن استفاده می کنند مط رح می شوند
compact مجموعه پیشرفتهای ROM-CD استاندارد ایجاد شده توسط Philips برای استفاده خانگی
National Center for Supercomputing Applications سازمانی که معرفی و ایجاد شبکه جهان گستر را توسط جستجوگر Moscuic Web انجام میدهد
documented 1-کاغذ همراه با نوشته روی آن . 2-فایلی که حاوی متن ایجاد شده توسط پردازنده کلمه است
AT command set مجموعهای استاندارد از دستورات برای کنترل کردن یک مودم که توسط Hayes Coprotion ایجاد شده است
document 1-کاغذ همراه با نوشته روی آن . 2-فایلی که حاوی متن ایجاد شده توسط پردازنده کلمه است
documenting 1-کاغذ همراه با نوشته روی آن . 2-فایلی که حاوی متن ایجاد شده توسط پردازنده کلمه است
check plot یک ترسیم قلمی که به طورخودکار توسط سیستم CADقبل از ایجاد خروجی نهایی برای اصلاح و ویرایش تصویری تولید شود
ASF قالب ایجاد شده توسط مایکروسافت به صورت چند رسانهای برای کار روی اینترنت و استفاده در محصول NETSHOW
analytical engine ماشین محاسب مکانیکی که توسط Babbage Charles ایجاد شد که اصول اولیه کامپیوترهای دیجیتالی چند منظوره ابتدایی را پیاده کرد
ATD دستور استاندارد برای مودم های سازگار که در شماره گیری تلفن به کار می روند و توسط Hayes ایجاد شده اند
hydrogen bonding پیوند هیدروژنی [ایجاد پیوند مولکولی توسط هیدروژن] [در رنگرزی]
back frow اولین شیار ایجاد شده توسط گاواهن که به شیار مرده معروف است
carrying وام ایجاد شده در وام توسط جمع کننده
carry وام ایجاد شده در وام توسط جمع کننده
carried وام ایجاد شده در وام توسط جمع کننده
carries وام ایجاد شده در وام توسط جمع کننده
Apple Mac مجموعهای از کامپیوترهای شخصی که توسط شرکت Apple ایجاد شدند که یک واسط کاربر گرافیکی دارند و از خانواده 00086 پردازنده ها استفاده می کنند
Apple Macintosh computer مجموعهای از کامپیوترهای شخصی که توسط شرکت Apple ایجاد شدند که یک واسط کاربر گرافیکی دارند و از خانواده 00086 پردازنده ها استفاده می کنند
explorers برنامه ایجاد شده توسط ویندوز که امکان مدیریت فایلهای ذخیره شده روی دیسک را فراهم میکند
explorer برنامه ایجاد شده توسط ویندوز که امکان مدیریت فایلهای ذخیره شده روی دیسک را فراهم میکند
device media control language نوعی زبان که توسط مدیرپایگاه داده استفاده میشودتا شرح فیزیمی پایگاه داده راروی یک دستگاه ذخیره دیسک ایجاد کند
phototransistor نیمه هادی حالت جامد که باجذب نور حفره هایی در ان ایجاد میشود و این جریان توسط عمل ترانزیستور تاچندین برابر تشدید میشود
holograms تصویر سه بعدی که توسط الگوهای میانی ایجاد میشود وقتی که بخشی از منبع نور مثل لیزر از یک شی منعکس شود و با اشعه اصل ترکیب شود
hologram تصویر سه بعدی که توسط الگوهای میانی ایجاد میشود وقتی که بخشی از منبع نور مثل لیزر از یک شی منعکس شود و با اشعه اصل ترکیب شود
users حروف ایجاد شده توسط کاربر که به مجموعه حروف استاندارد افزوده شده است
user حروف ایجاد شده توسط کاربر که به مجموعه حروف استاندارد افزوده شده است
source مجموعه کدهای نوشته شده توسط برنامه نویس که مستقیماگ توسط کامپیوتر اجرا نمیشوند و باید به برنامه که هدف ترجمه شوند توسط کامپایلر یا منر
zipping خصوصیت سه حرفی نام فایل که به فایل هایی داده میشود که حاوی داده فشرده هستند که توسط برنامه نرم افزاری PKZIP ایجاد شده است
zips خصوصیت سه حرفی نام فایل که به فایل هایی داده میشود که حاوی داده فشرده هستند که توسط برنامه نرم افزاری PKZIP ایجاد شده است
zip خصوصیت سه حرفی نام فایل که به فایل هایی داده میشود که حاوی داده فشرده هستند که توسط برنامه نرم افزاری PKZIP ایجاد شده است
zipped خصوصیت سه حرفی نام فایل که به فایل هایی داده میشود که حاوی داده فشرده هستند که توسط برنامه نرم افزاری PKZIP ایجاد شده است
embedded code درج شده در متن و استفاده شده توسط سیستم پردازش لغت پس از ایجاد متن چاپ شده و فرمت شده
processor وارد کردن داده توسط اپراتور که توسط کامپیوتر اجرا میشود
readable آنچه توسط کسی یا توسط یک وسیله الکترونیکی قابل خواندن و فهمیدن باشد
digital read out نمایش داده ها توسط الات دقیق بصورت دیجیتالی و نه توسط حرکت عقربه روی صفحه مدرج
adobe type manager استاندارد برای نوشتارهایی که اندازه شان قابل تغییر است که توسط System Apple و Windows Microsoft برای تقریبا تمام اندازه ها و قابل چاپ روی تمام چاپگرها ایجاد شده است
temptation اغوا
gudgeon اغوا
enticement اغوا
seduction اغوا
allurement اغوا
seducement اغوا
inveiglement اغوا
instigation اغوا
inveglement اغوا
temptations اغوا
air turbine starter استارتری در موتورهای توربینی که توسط هوای فشرده توربین کوچکی را که توسط چرخدنده هایی باکمپرسور درگیراست میچرخاند
pull down menu فهرستی که میتواند توسط تیک کردن اشاره گر ماوس بر روی عنوان ان و یا توسط فشردن دکمه صفحه کلیدنمایش داده
inveigler اغوا کننده
sophistication اغوا تحریف
temptable قابل اغوا
wile اغوا کردن
seductive اغوا کننده
seducing اغوا کردن
inveigling اغوا کردن
seduces اغوا کردن
seduced اغوا کردن
tempt اغوا کردن
seduce اغوا کردن
hustlers اغوا کننده
hustler اغوا کننده
inciting اغوا کردن
tempted اغوا کردن
lothario اغوا کننده
to lead away اغوا کردن
entice اغوا کردن
enticed اغوا کردن
entices اغوا کردن
incites اغوا کردن
incited اغوا کردن
inveigles اغوا کردن
inveigled اغوا کردن
inveigle اغوا کردن
incite اغوا کردن
seductress زن اغوا کننده
tempts اغوا کردن
seducement فریب وسیله اغوا
incitation وادار سازی اغوا
crimps اغوا کردن گول
crimped اغوا کردن گول
lures فریفتن اغوا کردن
crimp اغوا کردن گول
lured فریفتن اغوا کردن
lure فریفتن اغوا کردن
seduction دعوی فریب و اغوا
luring فریفتن اغوا کردن
gas plasma display صفحه نمایش سطح و سبک که از دو قطعه شیشهای پوشیده شده از هادی تشکیل شده است و توسط یک لایه توسط یک لایه نازک گاز نورانی جدا شده است که یک نقط ه صفحه توسط دو سیگنال الکتریکی انتخاب شده است
gas discharge display صفحه نمایش سطح و سبک که از دو قطعه شیشهای پوشیده شده از هادی تشکیل شده است و توسط یک لایه توسط یک لایه نازک گاز نورانی جدا شده است که یک نقط ه صفحه توسط دو سیگنال الکتریکی انتخاب شده است
induces اغوا کردن مجبور شدن
tempting اغوا کننده هوس انگیز
induce اغوا کردن مجبور شدن
inducing اغوا کردن مجبور شدن
induced اغوا کردن مجبور شدن
to instigate something [negative] اغوا کردن [کار بدی]
incite to murder اغوا کردن برای قتل عمد
environment متغیر تنظیم شده توسط سیستم یا کاربر در دستورات سیستم که توسط هر برنامهای قابل استفاده است
environments متغیر تنظیم شده توسط سیستم یا کاربر در دستورات سیستم که توسط هر برنامهای قابل استفاده است
menus برنامهای که دستورات آن از منو انتخاب می شوند توسط اپراتور و نه به صورت دستورات تایپی توسط کاربر
menu برنامهای که دستورات آن از منو انتخاب می شوند توسط اپراتور و نه به صورت دستورات تایپی توسط کاربر
virtual که موجود نیست ولی توسط کامپیوتر شبیه سازی شده است و توسط کاربر به صورت مجازی قابل استفاده است
self propulsion حرکت توسط نیروی خود پیشروی توسط نیروی خویش
groupware نرم افزاری که توسط گروهی از افراد استفاده میشود که به شبکه وصل اند و به آنها کمک میکند تا کار خاصی را انجام دهند. حاوی توابع مفید مثل پست الکترونیکی است که توسط تمام کاربران قابل دستیابی است
lost cluster تعداد شیارهای دیسک که بیت شناسایی آنها خراب شده است . سیستم عامل این ناحیه را علامت گذاری کرده تا توسط فایل استفاده شود ولی داده آنها توسط فایل مشخصی قابل شناسایی نیست
to instigate something چیزی را برانگیختن [اغوا کردن ] [وادار کردن ]
bridging ایجاد پل
creating ایجاد
creation ایجاد
creates ایجاد
generation ایجاد
authorship ایجاد
creations ایجاد
constructions ایجاد
construction ایجاد
development ایجاد
developments ایجاد
generations ایجاد
productions ایجاد
production ایجاد
origination ایجاد
create ایجاد
stockade ایجاد مانع
configure ایجاد پیکربندی
screech ایجاد کردن
stockades ایجاد مانع
develop ایجاد کردن
pitting ایجاد حفره
lactation ایجاد شیر
salivation ایجاد بزاق
looping ایجاد حلقه
screeched ایجاد کردن
orogenesis ایجاد کوه
originationu ایجاد ابداع
pick and roll ایجاد سد و چرخش
causer ایجاد کننده
screeching ایجاد کردن
grounding ایجاد زمین
creation of money ایجاد پول
scandalization ایجاد افتضاح
forms ایجاد یک شکل
formed ایجاد یک شکل
create ایجاد کردن
constructs ساختن یا ایجاد
money creation ایجاد پول
creates ایجاد کردن
pustulation ایجاد جوش
pupation ایجاد شفیره
polarization ایجاد دو قطب
creating ایجاد کردن
constructing ساختن یا ایجاد
constructed ساختن یا ایجاد
creation date تاریخ ایجاد
contouring ایجاد طرح
originative ایجاد کننده
develops ایجاد کردن
preclusion ایجاد مانع
form ایجاد یک شکل
construct ساختن یا ایجاد
housing ایجاد مسکن
rainmaking ایجاد باران
mythopoeia ایجاد افسانه
worker ایجاد کننده
engendering ایجاد کردن
engenders ایجاد کردن
hypnogenesis ایجاد خواب
vacuolation ایجاد حفره
resonance ایجاد طنین
resonances ایجاد طنین
territorialization ایجاد ناحیه
system generation ایجاد سیستم
engendered ایجاد کردن
averaging ایجاد میانگین
furunculosis ایجاد کورک
rake in the money <idiom> ایجاد تعجب
make waves <idiom> ایجاد دردسر
windowing ایجاد پنجره
surging ایجاد موج
wealth creation ایجاد ثروت
engender ایجاد کردن
average ایجاد میانگین
averaged ایجاد میانگین
averages ایجاد میانگین
irruption ایجاد ناگهانی
stimulation ایجاد محرک
lenticulation ایجاد عدسی
spermatogenesis ایجاد نطفه
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com