Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 216 (12 milliseconds)
English	Persian
voltage drop	افت فشار الکتریکی
Search result with all words
voltage	فشار الکتریکی
voltages	فشار الکتریکی
constant voltage	فشار الکتریکی ثابت
contact electricity	فشار الکتریکی تماسی الکتریسیته تماسی
contact potential	فشار الکتریکی تماسی
electric tension	فشار الکتریکی
high tension engineering	مهندسی فشار قوی الکتریکی
ignition voltage	فشار الکتریکی احتراق
instantaneous voltage	مقدار لحظهای فشار الکتریکی
output voltage	ولتاژ ثانویه فشار الکتریکی ثانویه
voltage source	منبع فشار الکتریکی
voltage stability	ثبات فشار الکتریکی
voltage stabilization	تثبیت فشار الکتریکی
voltage stabilizer	تثبیت کننده فشار الکتریکی تثبیت کننده ولتاژ
voltage swing	نوسان فشار الکتریکی نوسان ولتاژ
Other Matches
electrostatic	ذخیره سازی داده به صورت ناحیههای بار الکتریکی کوچک روی وسیله الکتریکی
PSU	مدار الکتریکی که حاوی ولتاژ مستقیم است و نیز سطح دلتادی از منبع جریان به سایر مدارهای الکتریکی
cabin pressure	فشار مطلق داخل هواپیما اختلاف فشار بین کابین واتمسفر پیرامون
pressurized cabin	اطاق فشار هوای هواپیما کابین فشار
compensating relief valve	شیر رها کننده فشار با شیرترمواستاتیک برای کاهش فشار تنظیم شده هنگامیکه روغن داغ است
pitot static system	سیستم نشان دهندهای که باترکیبی از فشار محلی تغذیه میشود اختلاف این دو فشار باسرعت نسبی فاهری متناسب است
pore pressure	فشارمنفذی فشار اب منفذی فشار خنثی
cabin pressurization safety valve	شیری مرکب از شیر خلاص فشار و خلاء و شیر تخلیه برای جلوگیری از افزایش بیش از حد فشار داخل کابین
compressor pressure ratio	نسبت فشار سیال بعد ازکمپرسوز یا در خروجی ان به فشار سیال قبل از ورودیا در ورودی ان
isopiestic	دارای فشار یکسان خط هم فشار
electrical and otherwise	الکتریکی و غیر الکتریکی
anti-	ماده کائوچویی خاص برای عبور بار الکتریکی ایستا به یک زمین الکتریکی . یک اپراتور ماده را پیش از کنترل اعضای الکترونیکی حساس که ممکن است در اثر الکتریسیته ساکن آسیب ببیند کنترل میکند
low head plant	نیروگاه ابی فشار ضعیف تاسیسات فشار ضعیف
piezoelectric	ویژگی برخی کریستالها که به هنگام اعمال ولتاژ به انهاتحت فشار قرار می گیرند یابه هنگام قرار گرفتن درمعرض فشار مکانیکی یک ولتاژ تولید می کنند
gas electric generating set	مولد برق بنزینی- الکتریکی مولد برق گاز الکتریکی
energy absorber	مکانیسم ضربه گیری مکانیسم دفع فشار حرکت دستگاه دفع فشار
high voltage transformer	ترانسفورماتور فشار قوی مبدل فشار قوی
impluse level	سطح فشار ضربهای استحکام فشار ضربهای
pitot pressure	فشار وارد به انتن فشارسنج هواپیما یا ناو فشار انتن فشارسنج
clear one's ears	متعادل کردن فشار نسبت به پرده گوشها هنگام شیرجه فشار متعادل در طرفین هنگام شیرجه در اب
hypobaric	مربوط به ارزیابی اثار کم شدن فشار جو مربوط به کم شدن فشار جو
low voltage distribution system	شبکه پخش فشار ضعیف تاسیسات پخش فشار ضعیف
electrotechnical	الکتریکی
electrical	الکتریکی
electric	الکتریکی
electric constant	ثابت الکتریکی
electric connection	اتصال الکتریکی
flux	فلوی الکتریکی
electric contact	کنتاکت الکتریکی
electric control	کنترل الکتریکی
dielectric strength	پایدار دی الکتریکی
dielectric viscosity	لختی دی الکتریکی
electrical transcription	ضبط الکتریکی
electric arc	قوس الکتریکی
electrical schematic	نمودار الکتریکی
electric component	قطعه الکتریکی
electrical conductivity	هدایت الکتریکی
electric bulb	لامپ الکتریکی
electric break down	شکست الکتریکی
electric brake	ترمز الکتریکی
electric balance	تعادل الکتریکی
engine	موتورغیر الکتریکی
electrical conductivity	رسانندگی الکتریکی
electrical model	مدل الکتریکی
electrical interface	تداخل الکتریکی
electrical insulator	عایق الکتریکی
electric charge	بار الکتریکی
electric apparatus	دستگاه الکتریکی
resistors	مقاومت الکتریکی
resistor	مقاومت الکتریکی
electrical degree	درجه الکتریکی
electrical resistivity	مقاومت الکتریکی
electric circuit	مدار الکتریکی
electrical connections	اتصالات الکتریکی
electric attraction	جاذبه الکتریکی
image	تصویر الکتریکی
electric equipment	تجهیزات الکتریکی
electric energy	انرژی الکتریکی
electric drive	محرکه الکتریکی
electric resistance	مقاومت الکتریکی
electric primer	چاشنی الکتریکی
electric filter	صافی الکتریکی
electric flux	شار الکتریکی
electric eye	چشم الکتریکی
electric field	میدان الکتریکی
transcriptions	ضبط الکتریکی
transcription	ضبط الکتریکی
electrodes	قطب الکتریکی
magic eye	چشم الکتریکی
discharges	تخلیه الکتریکی
electrolysis	تجزیه الکتریکی
discharge	تخلیه الکتریکی
electric force	نیروی الکتریکی
electric welding	جوشکاری الکتریکی
electric wind	باد الکتریکی
electrical analogue	مشابهات الکتریکی
electrical angle	زاویه الکتریکی
electric coupling	تزویج الکتریکی
electrical bounding	اتصال الکتریکی
images	تصویر الکتریکی
electrical breeze	وزش الکتریکی
static breeze	وزش الکتریکی
electrical conductance	رسانایی الکتریکی
electric wave	موج الکتریکی
electric unit	واحدهای الکتریکی
electric heater	گرم کن الکتریکی
electric potential	پتانسیل الکتریکی
electric machine	ماشین الکتریکی
electric traction	کشش الکتریکی
electric discharge	تخلیه الکتریکی
electric coupling	پیوست الکتریکی
electric traction	قوه الکتریکی
electrical conduction	رسانش الکتریکی
electrise	الکتریکی کردن
electrical	سیستم الکتریکی
electrode	قطب الکتریکی
electric clock	ساعت الکتریکی
all electric	تماما" الکتریکی
tachogenerator	دورسنج الکتریکی
isolate	به صورت الکتریکی
flash fuze	چاشنی الکتریکی
isolates	به صورت الکتریکی
electrovalency	فرفیت الکتریکی
charges	بار الکتریکی
charge	بار الکتریکی
electropathy	مداوای الکتریکی
electrovalence	فرفیت الکتریکی
isolating	به صورت الکتریکی
conduction	رسانایی الکتریکی
gyro compass	قطبنمای الکتریکی
specific conductance	رسانندگی الکتریکی
electric shocks	شوک الکتریکی
electric shock	شوک الکتریکی
electroplating	ابکاری الکتریکی
gold contacts	اتصالات الکتریکی
air dielectric	دی الکتریکی هوا
galvano cautery	داغ الکتریکی
electrified	الکتریکی کردن
electrifies	الکتریکی کردن
electrify	الکتریکی کردن
electrifying	الکتریکی کردن
hot seat	صندلی الکتریکی
gasoline electric	بنزین الکتریکی
dielectric polarization	قطبش دی الکتریکی
circuit	جریان الکتریکی
circuit	اتصال الکتریکی
circuits	جریان الکتریکی
circuits	اتصال الکتریکی
electrolytic iron	اهن الکتریکی
corona discharge	تخلیه الکتریکی
electrical prospecting	کاوش الکتریکی
electro erosion	فرسایش الکتریکی
dielectric power	قدرت دی الکتریکی
spark erossion	فرسایش الکتریکی
electrolytic capacitor	خازن الکتریکی
dielectric strain	بار دی الکتریکی
conductivity	رسانندگی الکتریکی
electromotor	محرک الکتریکی
electromotor	موتور الکتریکی
electron bombbardment	بمباران الکتریکی
electromigration	مهاجرت الکتریکی
dielectric stress	بار دی الکتریکی
capacitance	فرفیت الکتریکی
voltaism	ولتاژ الکتریکی
electromagnet	اهنربای الکتریکی
contacting	اتصال الکتریکی برخورد
specific electrical conductivity	هدایت الکتریکی مخصوص
echo sounding machine	عمق یاب الکتریکی
dielectric phase angle	زاویه فاز دی الکتریکی
electric chair	صندلی اعدام الکتریکی
dielectric power factor	ضریب قدرت دی الکتریکی
residual charge	بار الکتریکی مانده
klaxon	بوق الکتریکی پرصدا
line of electric field strength	خط شدت میدان الکتریکی
rheostat	جنبه مقاومت الکتریکی
shielded arc welding	جوشکاری قوسی الکتریکی
mechanical energy reservoir	منبع انرژی الکتریکی
klaxons	بوق الکتریکی پرصدا
latent electronic image	تصویر الکتریکی پنهان
dielectric resistance	مقدار مقاومت دی الکتریکی
back voltage	نیروی ضد محرکه الکتریکی
dielectric loss factor	ضریب اتلاف دی الکتریکی
collector	جاروی الکتریکی جارو
brainwaves	موج الکتریکی مغز
electric discharge lamp	لامپ تخلیه الکتریکی
brainwave	موج الکتریکی مغز
connector	مین مسیر الکتریکی
portable electric tool	ابزار الکتریکی دستی
photoelectric reader	خواننده فتو الکتریکی
biases	سطح مرجع الکتریکی
bias	سطح مرجع الکتریکی
permitivity	نفوذ پذیری الکتریکی
pelorus	پایه قطبنمای الکتریکی
luminous discharge lamp	لامپ تخلیه الکتریکی
conservation of charge	بقای بار الکتریکی
dielectric loss angle	زاویه اتلاف دی الکتریکی
failures	مین توان الکتریکی
failure	مین توان الکتریکی
strobe	پاس مدار الکتریکی
absolute electrical units	واحدهای الکتریکی مطلق
low loss ceramics	سرامیک با تلفات دی الکتریکی کم
conduction	رسانش الکتریکی هدایت
coupler plug	دوشاخه وسایل الکتریکی
electric arc current	جریان قوس الکتریکی
full-load adjustment screw	پیچ تنظیم الکتریکی
oil filled cable	کابل روغنی الکتریکی
galvano cautery	داغ کردن الکتریکی
hook-up	اتصال [به دستگاهی الکتریکی]
industrial electric locomotive	لکوموتیو الکتریکی صنعتی
contact	اتصال الکتریکی برخورد
electromotive force	نیروی محرکه الکتریکی
contacted	اتصال الکتریکی برخورد
contacts	اتصال الکتریکی برخورد
leads	سیر هدایت الکتریکی
lead	سیر هدایت الکتریکی
intensity electric field	شدت میدان الکتریکی
a dedicated wiring circuit	یک مدار الکتریکی اختصاصی
electro erosion process	فرایند فرسایش الکتریکی
electrically operated chuck	سه نظام با عملکرد الکتریکی
flash fuze	ماسوره الکتریکی یا جرقهای

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com