English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
English Persian
to rise in somebody's esteem افزایش اعتبار در برابر کسی
Other Matches
multiplier افزایش دهنده چند برابر کننده
increased صعود کردن افزایش یافتن بالا رفتن افزایش
increase صعود کردن افزایش یافتن بالا رفتن افزایش
increases صعود کردن افزایش یافتن بالا رفتن افزایش
ostensible شریک فاهری در CL کسی را گویند که اسمش در ضمن اسم شرکتی اعلام شود و یا عملا" در اداره ان دخالت کند که در این حالت مشئوولیت او در برابر کسانی که به ایت اعتبار او را شریک پنداشته اند درست مانند شرکاواقعی است هر چند که درواقع سهمی نداشته باشد
overdrafts حواله بیش از اعتبار دریافتی اضافه بر اعتبار
overdraft حواله بیش از اعتبار دریافتی اضافه بر اعتبار
bulking افزایش حجم مصالح ریزدانه ناشی از افزایش اب
accretion افزایش بهای اموال افزایش میزان ارث
howitzer توپی که طول لوله ان برابر با 02 تا03 برابر کالیبر باشد
unfinanced بدون اعتبار تضمین اعتبار نشده
wagners law براساس این قانون که توسط اقتصاددان المانی بیان شده رابطه مستقیمی بین افزایش مخارج دولت و افزایش رشد وتوسعه اقتصادی وجود دارد
multiplier principle اصل ضریب افزایش سرمایه نسبت بین افزایش سرمایه گذاری و بالا رفتن درامد
craft revolving fund حساب اعتبار مربوط به امادهنرهای دستی اعتبار خریدوسایل صنایع دستی
doubled up سیستمی که فرفیت ذخیره سازی دیسک را با دو برابر کردن تعداد بیتهای روی سطح دیسک دو برابر میکند
double سیستمی که فرفیت ذخیره سازی دیسک را با دو برابر کردن تعداد بیتهای روی سطح دیسک دو برابر میکند
doubled سیستمی که فرفیت ذخیره سازی دیسک را با دو برابر کردن تعداد بیتهای روی سطح دیسک دو برابر میکند
density سیستمی که حجم ذخیره سازی درایو دیسک را با دو برابر کردن تعداد بیتهایی که روی سطح دیسک می توان گذاشت دو برابر میکند
densities سیستمی که حجم ذخیره سازی درایو دیسک را با دو برابر کردن تعداد بیتهایی که روی سطح دیسک می توان گذاشت دو برابر میکند
isodomon [بنایی با بلوک های سنگی برابر در طبقاطی با طول های برابر]
isodomun [بنایی با بلوک های سنگی برابر در طبقاطی با طول های برابر]
credit system of supply سیستم براورد اعتبار برای تهیه و اماد سیستم تعیین اعتبار خرید اماد
sensitive to corrosion حساس در برابر زنگ زدگی حساس در برابر خوردگی
retardation [افزایش طول نخ در اثر نیروی کشش ثابت در زمان معین] [در چله هایی که به مدت طولانی روی دار می مانند این افزایش طول مشاهده می شود و کاهش استحکام نخ و کاهش طول عمر فرش را به همرا دارد.]
sales promotion افزایش فروش از راه تبلیغات افزایش فروش
triplicate سه برابر سه برابر کردن
malthusian law of population نظریه جمعیتی مالتوس براساس این نظریه جمعیت بصورت تصاعد هندسی افزایش میابد در حالیکه وسایل معیشت و مواد غذائی بصورت تصاعد عددی افزایش میابد
without recourse عبارتی که درفهر نویسی اسناد قابل انتقال بکار می رود و به وسیله ان فهر نویس مسئوولیت خودرا در برابر فهر نویسان بعدی نفی میکند و تنها خودرا در برابر کسی که سند رابرایش صادر کرده است مسئول قرار میدهد
splash proof enclosure حفافت در برابر قطرات اب حفافت در برابر باران حفافت در مقابل ریزش قطرات اب
pigou effect اثر مانده واقعی اثر کاهش سطح قیمت ها برروی مصرف که بر اساس این اثر با کاهش سطح قیمت ها و در نتیجه بالا رفتن عرضه واقعی پول و افزایش ارزش واقعی ثروت مصرف نیز افزایش خواهد یافت
request for discharge عرضحال اعاده اعتبار دادن عرضحال اعاده اعتبار
reputation اعتبار
reputations اعتبار
crediting اعتبار
validation اعتبار
influences اعتبار
influenced اعتبار
influence اعتبار
line of cerdit خط اعتبار
prestigious با اعتبار
authenticity اعتبار
advancing اعتبار
advances اعتبار
advance اعتبار
reputability اعتبار
credit line حد اعتبار
creditability اعتبار
influencing اعتبار
creditless بی اعتبار
standing اعتبار
entitlements اعتبار
entitlement اعتبار
credibility اعتبار
credited اعتبار
value اعتبار
estimating اعتبار
credits اعتبار
estimates اعتبار
estimated اعتبار
validity اعتبار
invalids : بی اعتبار
budget اعتبار
values اعتبار
valuing اعتبار
funded اعتبار
estimate اعتبار
budgets اعتبار
fund اعتبار
budgeted اعتبار
invalid : بی اعتبار
appropriation symbol کد اعتبار
void بی اعتبار
prestige اعتبار
esteem اعتبار
importance اعتبار
credit اعتبار
multiplication افزایش
addendum افزایش
scale up افزایش
raise افزایش
accretion افزایش
addenda افزایش
raises افزایش
enhancement افزایش
accru افزایش
additament افزایش
adjunction افزایش
affixture افزایش
aggrantizement افزایش
augmentation افزایش
additions افزایش
increase افزایش
intensification افزایش
increscent افزایش
addition افزایش
increased افزایش
increases افزایش
auxesis افزایش
rises افزایش
increment افزایش
increments افزایش
amplification افزایش
access افزایش
accessed افزایش
accesses افزایش
accessing افزایش
reduce/enlarge افزایش
rise افزایش
accession افزایش
gained افزایش
gains افزایش
gain افزایش
expansion افزایش
summation افزایش
crediting اعتبار مالی
budget credit اعتبار بودجه
credit اعتبار مالی
back to back credit اعتبار اتکایی
bank credit اعتبار بانکی
credit transfers انتقال اعتبار
credit transfer انتقال اعتبار
blank credit اعتبار نامحدود
bridging leon اعتبار موقت
credited اعتبار مالی
committment تامین اعتبار
concurrent validity اعتبار همزمان
credit terms شرایط اعتبار
credit term مدت اعتبار
credit sale اعتبار در معامله
credit rating میزان اعتبار
credit insurance بیمه اعتبار
credit expansion گسترش اعتبار
credits اعتبار مالی
countervailing credit اعتبار اتکائی
countervailing credit اعتبار متقابل
item validity اعتبار پرسش
convergent validity اعتبار همگرا
content validity اعتبار محتوا
consumption credit اعتبار مصرفی
construct validity اعتبار سازه
consensual validity اعتبار وفاقی
requirements of the credit شرایط اعتبار
authenticity of a document اعتبار سند
insecure بی اعتبار متزلزل
validity صحت اعتبار
fund اعتبار مالی
funded اعتبار مالی
credentials اعتبار نامه
expired بدون اعتبار
trust اعتقاد اعتبار
bad ناصحیح بی اعتبار
appropriation title عنوان اعتبار
a company of good standing شرکتی با اعتبار
appropriation reimbur sement تامین اعتبار
apportionment واگذاری اعتبار
agricultural credit اعتبار کشاورزی
advising of credit ابلاغ اعتبار
trusts اعتقاد اعتبار
trusted اعتقاد اعتبار
open credit اعتبار نامحدود
validity coefficient ضریب اعتبار
revolving fund اعتبار در گردش
validity criterion ملاک اعتبار
letter of credit اعتبار اسنادی
letter of credit ورقه اعتبار
l/c اعتبار نامه
issuing of the credit افتتاح اعتبار
issue a credit افتتاح اعتبار
issuance credit افتتاح اعتبار
validity index شاخص اعتبار
validity of a contract اعتبار قرارداد
authority اجازه اعتبار
void result نتیجه بی اعتبار
revolving credit اعتبار گردان
letter of credit برگه اعتبار
on trust بر مبنای اعتبار
under the credit تحت اعتبار
on tick روی اعتبار
validation of a hypothesis اعتبار یک فرضیه
validation of a model اعتبار یک الگو
rehabilitation اعاده اعتبار
test validity اعتبار ازمون
reliableness اعتبار موثقیت
military funds اعتبار نظامی
validity check مقابله اعتبار
line of cerdit میزان اعتبار
validity check بررسی اعتبار
tax credit اعتبار مالیاتی
roll over credit اعتبار گردان
external validity اعتبار برونی
factoring of credit نمایندگی اعتبار
face validity اعتبار صوری
trade credit اعتبار تجاری
counter credit اعتبار متقابل
expenditure credit اعتبار هزینه
expenditure credit اعتبار مصرف
ex post به اعتبار گذشته
factorial validity اعتبار عاملی
ervolving credit اعتبار گردان
documentary credit اعتبار اسنادی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com