English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English Persian
capital widening افزایش سطحی سرمایه
Other Matches
multiplier principle اصل ضریب افزایش سرمایه نسبت بین افزایش سرمایه گذاری و بالا رفتن درامد
acceleration principle یعنی سرمایه گذاری مساوی است باحاصلضرب ضریب شتاب میزان سرمایه گذاری لازم برای افزایش یک واحد تولید در تغییرات در تولید
capital apprecation افزایش ارزش سرمایه
capital deepening افزایش عمقی سرمایه
capital gains افزایش ارزش سرمایه زش
debt finance افزایش سرمایه از طریق فروش سهام تامین محل برای پرداخت قروض و دیون
intensive cultivation اضافه کردن مقدار تولید از طریق افزایش عامل کار یا سرمایه بدون اینکه سطح زیر کشت زیادشود
surficial swellings بادکردگی سطحی زمین در اثریخ زدن اب زیر سطحی خاک
increase صعود کردن افزایش یافتن بالا رفتن افزایش
increased صعود کردن افزایش یافتن بالا رفتن افزایش
increases صعود کردن افزایش یافتن بالا رفتن افزایش
bulking افزایش حجم مصالح ریزدانه ناشی از افزایش اب
accretion افزایش بهای اموال افزایش میزان ارث
supply price of capital قیمت عرضه سرمایه اصطلاح کینز در رابطه باهزینه سرمایه گذاری
over capitalised براورد اضافی سرمایه سرمایه شرکتی را بیش ازاندازه اعلام کردن
capital stock سهام سرمایه سهامی که به عنوان سرمایه به شرکت اورده میشود
capital consumption allowance کسر مصرف سرمایه مترادف با استهلاک سرمایه
liquidity trap سرمایه گذاری بسیار کم بوده و سرمایه گذاران ترجیح میدهند که دارائیهای خود رابه شکل پول نقد نگاه دارند
capitalization تبدیل به سرمایه کردن تجمع سرمایه
disinvestment سرمایه گذاری منفی سرمایه برداری
wagners law براساس این قانون که توسط اقتصاددان المانی بیان شده رابطه مستقیمی بین افزایش مخارج دولت و افزایش رشد وتوسعه اقتصادی وجود دارد
financier سرمایه دار سرمایه گذار
financiers سرمایه دار سرمایه گذار
capital gain منافع حاصل از فروش یاتعویض اقلام دارایی به قیمتی بیش از ارزش دفتری اضافه ارزش سرمایه سرمایه باز یافته
capitalism کاپیتالیزم سیستم سرمایه داری سیستم سرمایه گرایی سرمایه داری
residential investments سرمایه گذاری مسکن سرمایه گذاری به شکل خانههای مسکونی
overcapitalization سرمایه گذاری بیش ازحد سرمایه گذاری افراطی
desired investment سرمایه گذاری مطلوب سرمایه گذاری مورد نظر
topsoil خاک سطحی خاک سطحی را برداشتن
cooperative scorer بهره گیرنده از روش سرمایه گذاری مشترک استفاده کننده از سرمایه گذاری مشترک
retardation [افزایش طول نخ در اثر نیروی کشش ثابت در زمان معین] [در چله هایی که به مدت طولانی روی دار می مانند این افزایش طول مشاهده می شود و کاهش استحکام نخ و کاهش طول عمر فرش را به همرا دارد.]
sales promotion افزایش فروش از راه تبلیغات افزایش فروش
unintended investment سرمایه گذاری برنامه ریزی نشده سرمایه گذاری پیش بینی نشده
capital program برنامه سرمایه گذاری برنامه تولید سرمایه
marginal utility of capital مطلوبیت نهائی سرمایه فایده نهائی سرمایه
registered capital سرمایه به ثبت رسیده سرمایه ثبت شده
collapse capitalism فروپاشی سرمایه داری سقوط سرمایه داری
malthusian law of population نظریه جمعیتی مالتوس براساس این نظریه جمعیت بصورت تصاعد هندسی افزایش میابد در حالیکه وسایل معیشت و مواد غذائی بصورت تصاعد عددی افزایش میابد
marxist economics نظام اقتصادی که در ان افکارکارل مارکس و طرفدارانش مد نظر است و بر اساس ان استثمار نظام سرمایه داری سرانجام کارگران را فقیرخواهد ساخت و عاقبت بحرانهای اقتصادی و سقوط نظام سرمایه داری را بوجودخواهد اورد
cobb doglas production function ر کار بتوان کشش تولید نسبت به عامل سرمایه . اگرحاصلجمع کششهای فوق برابر 1 باشد تابع تولیدهمگن درجه 1 و مجموعه عوامل سرمایه و کار ثابت است و اگر بزرگتراز 1 باشدبازده کل صعودی و اگرکوچکتراز 1 باشد بازده کل نزولی است
skin deep سطحی
shallows کم اب سطحی
shallowest کم اب سطحی
superficiality سطحی
shallower کم اب سطحی
shallow کم اب سطحی
sketchy سطحی
sketchily سطحی
surface سطحی
planar سطحی
surfaced سطحی
skin-deep <idiom> سطحی
surfaces سطحی
shallow foundation پی سطحی
superficial سطحی
acrotic سطحی
sketchiest سطحی
sketchier سطحی
low level سطحی
surface water اب سطحی
decahedral ده سطحی
pigou effect اثر مانده واقعی اثر کاهش سطح قیمت ها برروی مصرف که بر اساس این اثر با کاهش سطح قیمت ها و در نتیجه بالا رفتن عرضه واقعی پول و افزایش ارزش واقعی ثروت مصرف نیز افزایش خواهد یافت
singes سوختگی سطحی
two level store انباره دو سطحی
surface detection اکتشاف سطحی
surface detection راداراکتشافی سطحی
surface drains زهکشهای سطحی
surface dressing پوشش سطحی
surface inflow اب سطحی ورودی
surface erosion فرسایش سطحی
singeing سوختگی سطحی
surface creep خزیدن سطحی
smattering دانش سطحی
singe سوختگی سطحی
suface wind باد سطحی
ground swell موج سطحی
surface burning احتراق سطحی
surface burst ترکش سطحی
surface charge بار سطحی
surface contact rectifier یکسوکننده سطحی
singed سوختگی سطحی
surface evaporation تبخیر سطحی
surface corrosion خوردگی سطحی
surface irrigation ابیاری سطحی
surface leakage نشت سطحی
surface moisture رطوبت سطحی
surface سطحی جلادادن
surface treatment اندود سطحی
split-level چند سطحی
adhesion جاذبه سطحی
surface tension کشش سطحی
surface targets هدفهای سطحی
surface treatment اسفالت سطحی
surfaced سطحی جلادادن
topdress سطحی ریختن
evaporation تبخیر سطحی
trihedral سه روی سه سطحی
surface ornament تزیینات سطحی
surface outflow اب سطحی خروجی
surface reverbration برگشتهای سطحی
top soil خاک سطحی
surfaces سطحی جلادادن
surface width عرض سطحی
surface treatment عملیات سطحی
surface soil خاک سطحی
interfacial force کشش سطحی
flesh wound زخم سطحی
bounding mine مین سطحی
pentahedral پنج سطحی
floating mine مین سطحی
blanket grouting تزریق سطحی
polyhedral چند سطحی
area load بار سطحی
surface tensity کشش سطحی
piers پایه و سطحی
impact burst ترکش سطحی
extensive cultivation زراعت سطحی
low level winds بادهای سطحی
pier پایه و سطحی
interfacial tension کشش سطحی
multi level چند سطحی
multilevel چند سطحی
dodecahedral دوازده سطحی
n level logic منطق N سطحی
one level memory حافظه یک سطحی
heptahedral هفت سطحی
dodecahedron دوازده سطحی
epilimnion اب لایه سطحی
extensive agriculture کشاورزی سطحی
adsorption کشش سطحی
adsorption جذب سطحی
statical moment لنگر سطحی
superficially بطور سطحی
hexahedral مکعب شش سطحی
skin effect اثر سطحی
sorption جذب سطحی
hexahedron جسم شش سطحی
horizontal curve پیچ سطحی
free moisture رطوبت سطحی
formal logic قضاوت سطحی
sheet washing فرسایش سطحی
surface treatment روکش سطحی
adsorbent جاذب سطحی
hard face سخت کردن سطحی
to skim ones the news به اخبارنگاهی سطحی کردن
subsurface navigation ناوبری زیر سطحی
topdress بطور سطحی پاشیدن
adhesion کشش سطحی پیوستگی
magnetic surface charge بار سطحی مغناطیسی
carburize سخت گرداندن سطحی
crazing ترک برداری سطحی
case hardening سخت گردانی سطحی
singed بطور سطحی سوختن
hard surfacing سخت گردانی سطحی
singeing بطور سطحی سوختن
case harden سخت گردانی سطحی
singes بطور سطحی سوختن
hard surface سخت کردن سطحی
density of surface charge چگالی بار سطحی
skim بطور سطحی خواندن
adhesion force نیروی کشش سطحی
hydrology بررسی ابهای سطحی
antisurface ضد عناصر سطحی شناوردشمن
surface fusion welding جوشکاری ذوبی سطحی
runoff coefficient ضریب جریان سطحی
hokum نمایش سطحی وبد
surface decarburization کربن گیری سطحی
in a perfunctory manner بطور سرسری یا سطحی
sciolistic دارای اطلاعات سطحی
octahedron جسم هشت سطحی
superficiality دانش سطحی بیمایگی
multilevel sort ترتیب چند سطحی
heptahedron جسم هفت سطحی
skims بطور سطحی خواندن
skimmed بطور سطحی خواندن
adsorb جذب سطحی کردن
singe بطور سطحی سوختن
Band-Aid چارهی سطحی و موقتی
Band-Aids چارهی سطحی و موقتی
puppy love عشق سطحی و زودرس
surface integral انتگرال سطحی [ریاضی]
scorches بطور سطحی سوختن
scorch بطور سطحی سوختن
adhesion کشش سطحی دوسیدگی
maximum surface temperature درجه حرارت سطحی حداکثر
carboard architecture [مدل طراحی با سطحی صاف]
multi level planning برنامه ریزی چند سطحی
street inlet دریچه ورود فاضلاب سطحی
skim sweeping پاک کردن سطحی مینها
subaerial واقع در قسمت سطحی خاک
hard facing alloy الیاژ سخت گردانی سطحی
surface reverbration امواج برگشتی سطحی رادار
once-over <idiom> یک نگاه سطحی به کسی انداختن
kitsch پر نمایش و پر لاف و گزاف ولی سطحی
kopfring حلقه مخصوص ترکش سطحی بمب
sciolism اطلاعات ومعلومات سطحی شارلاتان بازی
skimmer الت سرشیرگیری مطالعه کننده سطحی
sciolist دانشمندنما دارای اطلاعات سطحی شارلاتان
salt bath case hardening سخت گردانی سطحی حمام نمک
base surge ابر غلطان اتمی در ترکش سطحی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com