Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (2 milliseconds)
English
Persian
strain at failure
افزایش طول نسبی درگسیختگی
Other Matches
strains
افزایش طول نسبی
strain
افزایش طول نسبی
increase of strain
افزایش تغییر طول نسبی
stress strain curve
منحنی تنش به افزایش طول نسبی
ram
افزایش فشار در لوله و غیره که روبروی جهت حرکت نسبی باد قرار گرفته
rammed
افزایش فشار در لوله و غیره که روبروی جهت حرکت نسبی باد قرار گرفته
rams
افزایش فشار در لوله و غیره که روبروی جهت حرکت نسبی باد قرار گرفته
strain at failure
تغییر شکل درگسیختگی
increased
صعود کردن افزایش یافتن بالا رفتن افزایش
increase
صعود کردن افزایش یافتن بالا رفتن افزایش
increases
صعود کردن افزایش یافتن بالا رفتن افزایش
accretion
افزایش بهای اموال افزایش میزان ارث
bulking
افزایش حجم مصالح ریزدانه ناشی از افزایش اب
labor theory of value
براساس این نظریه قیمتهای نسبی کالاها به مقادیر نسبی کارکه در تولید ان کالاهابکاررفته بستگی دارد بخش عمدهای از اقتصاد مارکس برپایه نظریه ارزش کارقرار دارد
wagners law
براساس این قانون که توسط اقتصاددان المانی بیان شده رابطه مستقیمی بین افزایش مخارج دولت و افزایش رشد وتوسعه اقتصادی وجود دارد
multiplier principle
اصل ضریب افزایش سرمایه نسبت بین افزایش سرمایه گذاری و بالا رفتن درامد
relative plot
موقعیت نسبی ناوها یاهواپیماها به هم ثبت نسبی موقعیت ناوها
retardation
[افزایش طول نخ در اثر نیروی کشش ثابت در زمان معین]
[در چله هایی که به مدت طولانی روی دار می مانند این افزایش طول مشاهده می شود و کاهش استحکام نخ و کاهش طول عمر فرش را به همرا دارد.]
sales promotion
افزایش فروش از راه تبلیغات افزایش فروش
malthusian law of population
نظریه جمعیتی مالتوس براساس این نظریه جمعیت بصورت تصاعد هندسی افزایش میابد در حالیکه وسایل معیشت و مواد غذائی بصورت تصاعد عددی افزایش میابد
respective
نسبی
relative humidity
نم نسبی
comparative
نسبی
comparatives
نسبی
proportional
نسبی
relative code
کد نسبی
proportional limit
حد نسبی
relative
نسبی
self relative
نسبی
consanguineous
نسبی
relative wind
باد نسبی
relativeness
نسبی بودن
relativism
نسبی نگری
relative viscosity
گرانروی نسبی
relative solvation
حلالپوشی نسبی
sanguinity
قرابت نسبی
self relative address
نشانی نسبی
sib
منسوب نسبی
relative majority
اکثریت نسبی
relative location
ترتیب نسبی
relative velocity
سرعت نسبی
relative value
مقدار نسبی
relative prices
قیمتهای نسبی
relative precision
دقت نسبی
relative solubility
انحلالپذیری نسبی
relative permitivity
گذردهی نسبی
relative permeability
نفوذپذیری نسبی
relative nullity
بطلان نسبی
relative movement
حرکت نسبی
relative motion
حرکت نسبی
genealogical
نسبی شجرهای
relative minimum
حداقل نسبی
relative minimum
می نیمم نسبی
relative maximum
حداکثر نسبی
relative maximum
ماکزیمم نسبی
relative term
لفظ نسبی
relative jurisdiction
صلاحیت نسبی
ipsative score
نمره نسبی
comparative cover
پوشش نسبی
comparative costs
هزینههای نسبی
comparative advantage
مزیت نسبی
comparative advantage
برتری نسبی
relative address
آدرس نسبی
ipsative scale
مقیاس نسبی
relative bearing
گرای نسبی
relative bearing
جهت نسبی
relationship by blood
قرابت نسبی
consanguinity
قرابت نسبی
fractional error
خطای نسبی
persons related to another by descent
اقارب نسبی
persons related to another by parentage
اقارب نسبی
proportional liability partnership
شرکت نسبی
proportional tax
مالیات نسبی
distortion factor
مانده نسبی
relationship by bood
قرابت نسبی
relative address
نشانی نسبی
relationship by blood
خویشاوندی نسبی
blood relationship
قرابت نسبی
blood relationship
خویشاوندی نسبی
relative humidity
رطوبت نسبی
specific gravity
چگالی نسبی
specific gravities
چگالی نسبی
relative importance
اهمیت نسبی
relative harmonic content
مانده نسبی
relative frequency
بسامد نسبی
relative compaction
تراکم نسبی
relative density
چگالی نسبی
relative density
دانسیته نسبی
relative dispersion
پراکندگی نسبی
relative error
خطای نسبی
relative income
درامد نسبی
stranger in blood
غیر نسبی
whole blood
قرابت نسبی
proportional representation
انتخابات نسبی
relative
خودی نسبی
relativity
فرضیه نسبی
emissivity
تابش نسبی
true air speed
سرعت نسبی هواپیما
relative bearing
سمت نسبی ناو
employment rate
میزان نسبی اشتغال
relativity of knowledge
نسبی بودن دانش
relative addressing
نشانی دهی نسبی
relative value of pieces
ارزش نسبی سوارها
purchasing power parity
نرخ نسبی مبادله
strain
تغییر شکل نسبی
cultural relativism
نسبی نگری فرهنگی
strains
تغییر شکل نسبی
relative refractory period
دوره بی پاسخی نسبی
relative addressing
نشان دهی نسبی
relative dielectric constant
ثابت دی الکتریک نسبی
sound level
شدت نسبی صوت
relative income hypothesis
فرضیه درامد نسبی
a matter of relative importance
موضوعی با اهمیت نسبی
relative deformation
تغییر شکل نسبی
relative supersaturation
ابر سیری نسبی
relative coordinate system
دستگاه مختصات نسبی
of relative importance
دارای اهمیت نسبی
relative coding
برنامه نویسی نسبی
relative coding
برنامه نویس نسبی
relativize
بصورت نسبی در اوردن
pigou effect
اثر مانده واقعی اثر کاهش سطح قیمت ها برروی مصرف که بر اساس این اثر با کاهش سطح قیمت ها و در نتیجه بالا رفتن عرضه واقعی پول و افزایش ارزش واقعی ثروت مصرف نیز افزایش خواهد یافت
comparative ve
اشتباه نسبی سرعت ابتدایی
bulk strain
تغییر شکل نسبی حجمی
relativity
فلسفه نسبیه نسبی بودن
recessions
کسادی یا ورشکستگی نسبی و ملایم
linear strain
تغییر شکل نسبی خطی
recession
کسادی یا ورشکستگی نسبی و ملایم
california bearing ratio
توان باربری نسبی کالیفرنیا
bel
واحد شدت نسبی توان
coefficient of relative efficiency organ
ضریب نسبی کارایی سازمان
elastic strain
تغییر شکل نسبی ارتجاعی
differential susceptibility and permeabi
مغناطیس پذیری و نفوذپذیری نسبی
lateral strain
تغییر شکل نسبی جانبی
simple strain
تغییر طول نسبی ساده
difference chart
جدول تعیین سمت و برد نسبی
cold straining
تغییر بعد نسبی در حالت سرد
elasticity of factor substitution
وقتی که قیمت نسبی عوامل تغییرمیکند .
strain energy
انژی حاصل از تغییر شکل نسبی
stress strain diagram
نمودار تنش و تغییر بعد نسبی
strain hardening
سخت شدن فلز دراثر تغییرشکل نسبی
adjustable proportional module
نیمه مدول نسبی با سقف تنظیم شونده
superaerodynamics
ایرودینامیک مربوط به سرعتهای نسبی زیاد ودانسیته کم
limiting speed
بیشترین سرعت نسبی فاهری هواپیمایی با شکل معین
grades
الگوی لباس ارزش نسبی سنگ معدنی درجه موادمعدنی
grade
الگوی لباس ارزش نسبی سنگ معدنی درجه موادمعدنی
rotor incidence
زاویه بین سطوح عمود برمحور دوران و باد نسبی
critical angle of attack
زاویه بین محور طولی هواپیما و جهت جریان نسبی هوا
tristimulus values
مقادیر نسبی یه رنگ اصلی که برای ایجاد رنگهای دیگر باهم ترکیب می شوند
relative income hypothesis
براساس این نظریه که توسط جیمزدوزنبری بیان شده مصرف تابع درامد نسبی
aggrantizement
افزایش
affixture
افزایش
intensification
افزایش
increscent
افزایش
rises
افزایش
access
افزایش
rise
افزایش
accru
افزایش
adjunction
افزایش
accessed
افزایش
additament
افزایش
gain
افزایش
accesses
افزایش
accessing
افزایش
increments
افزایش
accession
افزایش
gains
افزایش
gained
افزایش
increment
افزایش
auxesis
افزایش
augmentation
افزایش
expansion
افزایش
reduce/enlarge
افزایش
summation
افزایش
increase
افزایش
addenda
افزایش
addendum
افزایش
accretion
افزایش
amplification
افزایش
increased
افزایش
additions
افزایش
addition
افزایش
raise
افزایش
scale up
افزایش
raises
افزایش
enhancement
افزایش
multiplication
افزایش
increases
افزایش
sailwing
هواپیمایی که بالهای ان تنهادرصورت وجود باد نسبی شکل و برش نمای یک ایرفویل را به خود میگیرند
pitch control
کنترل دوران هواپیما حول محور عرضی در هواپیماهای عمود پروازو در سرعت نسبی کم یا صفر
growths
افزایش ترقی
acceleration
تعجیل افزایش
augmented
افزایش دادن
augment
افزایش دادن
progation
افزایش انتقال
increase of pressure
افزایش فشار
ascends
افزایش دادن
increase of power
افزایش قدرت
export promotion
افزایش صادرات
augmenting
افزایش دادن
augments
افزایش دادن
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com