English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (9 milliseconds)
English Persian
adjoin افزودن متصل شدن
adjoined افزودن متصل شدن
adjoins افزودن متصل شدن
Other Matches
increments افزودن چیزی یا افزودن یک عدد
increment افزودن چیزی یا افزودن یک عدد
set the game افزودن بر طول بازی افزودن بر طول بازی اسکواش
set the score افزودن بر طول بازی افزودن بر طول بازی اسکواش
adject افزودن به
increased افزودن
aggrade افزودن
increase افزودن
eke افزودن
aggrandise افزودن
aggrandize افزودن
increases افزودن
augments افزودن
augmenting افزودن
appended افزودن
appending افزودن
appends افزودن
adding افزودن
adds افزودن
add افزودن
accelerate افزودن
accelerated افزودن
accelerates افزودن
accelerating افزودن
augment افزودن
append افزودن
augmented افزودن
dynamize افزودن
Inc افزودن
to run rup افزودن
to eke out افزودن
subjoin افزودن
enhance افزودن
enhanced افزودن
enhances افزودن
potentize افزودن
imburse افزودن
subjoin افزودن
eke out افزودن به
enhancing افزودن
append افزودن
add افزودن
put on افزودن
amplifying افزودن بالابردن
amplify افزودن بالابردن
amplifies افزودن بالابردن
amplified افزودن بالابردن
stock به موجودی افزودن
plus افزودن به مثبت
stocked به موجودی افزودن
preponderate چربیدن بر افزودن
to pay back برگرداندن افزودن
redoubling افزودن دوبرابر کردن
increases افزودن ترقی دادن
resurfaces لایهی جدید افزودن
toincrease any one's salary مواجب کسیرا افزودن
increase افزودن ترقی دادن
increased افزودن ترقی دادن
accrete بهم افزودن یا چسبانیدن
toincrease any one's salary برحقوق کسی افزودن
throwin مشارکت کردن افزودن بر
apperceive بمعلومات خود افزودن
resurfaced لایهی جدید افزودن
resurface لایهی جدید افزودن
to fan the flame برشدت چیزی افزودن
imps غرس کردن افزودن
imp غرس کردن افزودن
redouble افزودن دوبرابر کردن
redoubles افزودن دوبرابر کردن
redoubled افزودن دوبرابر کردن
bundle افزودن نرم افزار
bundles افزودن نرم افزار
volume کتاب برحجم افزودن
volumes کتاب برحجم افزودن
bundling افزودن نرم افزار
settings افزودن به وقت بازی
setting افزودن به وقت بازی
inset افزودن اضافه کردن گذاشتن
subjoin در پایان افزودن اضافه کردن
throw in مطلبی بر صحبت کسی افزودن
insets افزودن اضافه کردن گذاشتن
daylight saving time افزودن یک ساعت بر ساعات روز
to intensify one's actions برشدت اقدامات خود افزودن
forward mode افزودن یک عدد یا اندیش و اختلاف به اصل
upgrading قدرتمندتر و بهنگام تر با افزودن قط عات جدید
date افزودن آخرین و جدیدتری اطلاعات به چیزی
dates افزودن آخرین و جدیدتری اطلاعات به چیزی
doping افزودن ماده شیمیایی خاص به یک قطعه
queue افزودن داده یا کار بیشتر به انتهای صف
upgrade قدرتمندتر و بهنگام تر با افزودن قط عات جدید
queues افزودن داده یا کار بیشتر به انتهای صف
queueing افزودن داده یا کار بیشتر به انتهای صف
queued افزودن داده یا کار بیشتر به انتهای صف
upgraded قدرتمندتر و بهنگام تر با افزودن قط عات جدید
upgrades قدرتمندتر و بهنگام تر با افزودن قط عات جدید
date افزودن اطلاعات به چیزی یا همیشه به روز بماند
parallels که امکان افزودن چندین رقم همزمان میدهد
winder گرم شدن تدریجی بدن و افزودن برسرعت
paralleling که امکان افزودن چندین رقم همزمان میدهد
parallel که امکان افزودن چندین رقم همزمان میدهد
dates افزودن اطلاعات به چیزی یا همیشه به روز بماند
inserts افزودن متن جدید درون کلمه یا جمله
parallelling که امکان افزودن چندین رقم همزمان میدهد
paralleled که امکان افزودن چندین رقم همزمان میدهد
inserting افزودن متن جدید درون کلمه یا جمله
insert افزودن متن جدید درون کلمه یا جمله
parallelled که امکان افزودن چندین رقم همزمان میدهد
mithridatism مصونیت از زهر بواسطه خوردن و کم کم افزودن برمقداران
anchor line extension kits جعبه وسایل افزودن به طول کابل چتر نجات
paroli دوبرابر داو بوسیله افزودن پول برده بدان
extends فایل که قابل افزودن است یا هیچ اندازه ماکزیمم ندارد
ten's complement عددی که با افزودن یک به متمم نهم یک عدد دهدهی به دست آید
increments افزودن یک به یک عدد در یک ثبات اغلب برای ادامه دادن کار
increment افزودن یک به یک عدد در یک ثبات اغلب برای ادامه دادن کار
extending فایل که قابل افزودن است یا هیچ اندازه ماکزیمم ندارد
saving خودداری ازمصرف وجوه عدم تقسیم منافع و افزودن ان به سرمایه
insertion loss توجه به یک سیگنال به علت افزودن یک وسیله به کانال یا مدار موجود
extend فایل که قابل افزودن است یا هیچ اندازه ماکزیمم ندارد
updates تغییر یا افزودن داده مشخص در فایل اصلی با اطلاعات به روز شوند
update تغییر یا افزودن داده مشخص در فایل اصلی با اطلاعات به روز شوند
updated تغییر یا افزودن داده مشخص در فایل اصلی با اطلاعات به روز شوند
contiguous متصل
on line متصل
continuous متصل
clung متصل
conjunct متصل
connected متصل
anchored متصل به
joint متصل
engagedness متصل بهم
joins متصل کردن
join متصل کردن
tie down متصل کردن
adjoins متصل کردن
fixed shell گلوله متصل
interurban متصل بشهر ها
lacer متصل کننده
ligature دخشههای متصل
male connector متصل کننده نر
joined متصل کردن
attachments نمائات متصل
coherently بطور متصل
interlock متصل شدن
interlocked متصل شدن
off line غیر متصل
interlocking متصل شدن
interlocks متصل شدن
splicer متصل کننده
adjoin متصل کردن
adjoined متصل کردن
syndetic متصل شده
joggling متصل کردن
joggle متصل کردن
connector متصل کننده
link متصل کردن
colligate متصل کردن
connect متصل کردن
cartridges بخش متصل
connects متصل کردن
joggles متصل کردن
joggled متصل کردن
connective متصل کننده
connecting arrangement ترتیب متصل
apply متصل کردن
adjacent span دهانه متصل
tying متصل کننده
applying متصل کردن
pan متصل کردن
basifixed متصل در پایه
pan- متصل کردن
coupler متصل کننده
pans متصل کردن
connectedly بطور متصل
applies متصل کردن
cartridge بخش متصل
adjacent span دهانه متصل
connecting socket [دوشاخه متصل کننده]
enjoin بهم متصل کردن
enjoining بهم متصل کردن
enjoined بهم متصل کردن
connected load بار خارجی متصل
tie in <idiom> به چیزدیگری متصل کردن
abutted متصل بودن یاشدن
pin متصل کردن به گیرافتادن
kirkyard گورستان متصل بکلیسا
pinned متصل کردن به گیرافتادن
corbel-course زیر سری متصل
abuts متصل بودن یاشدن
catenate پیوستن متصل کردن
abut متصل بودن یاشدن
spliced باهم متصل کردن
chockablock بهم متصل وپیوسته
pinning متصل کردن به گیرافتادن
enjoins بهم متصل کردن
united pawns پیادههای متصل شطرنج
connected passes pawns پیادههای رونده متصل
parallels تعداد آدرسهای متصل به هم
ballcock سیفون و ابزار متصل به آن
splices باهم متصل کردن
parallelling تعداد آدرسهای متصل به هم
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com