Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 206 (11 milliseconds)
English
Persian
fabler
افسانه نویس
fabulist
افسانه نویس
fictionist
افسانه نویس
story teller
افسانه نویس
Search result with all words
mythopoet
شاعر افسانه نویس
story teller
افسانه گو حکایت نویس
Other Matches
mythopoeia
افسانه سازی رواج افسانه
addersser or or
نامه نویس عریضه نویس
ego loss programming
تنظیم کارهای برنامه نویسی بطوریکه اعتبار موفقیت یاگناه شکست باید بجای یک برنامه نویس میان چندبرنامه نویس تقسیم گردد
version
نرم افزار کمکی که به چندین برنامه نویس امکان کارکردن رروی فایل منبع و بررسی تغییرات اعمال شده توسط هر برنامه نویس را میدهد
versions
نرم افزار کمکی که به چندین برنامه نویس امکان کارکردن رروی فایل منبع و بررسی تغییرات اعمال شده توسط هر برنامه نویس را میدهد
legend
افسانه
mythos
افسانه
make-believe
افسانه
make believe
افسانه
mythus
افسانه
replete with fables
پر از افسانه
figment
افسانه
figments
افسانه
tale
افسانه
myth
افسانه
romances
افسانه
romance
افسانه
legendry
افسانه
fables
افسانه
legends
افسانه
fable
افسانه
fiction
افسانه
fictions
افسانه
tales
افسانه
myths
افسانه
mythopocic
افسانه ساز
fabler
افسانه گو ناقل
fabled
افسانه مانند
fabliau
افسانه موزون
fabulousness
افسانه بودن
mythopoeia
ایجاد افسانه
mythomania
افسانه بافی
mythologist
افسانه شناس
mythography
افسانه نویسی
mythographer
افسانه نگار
fabulize
افسانه گفتن
mythically
افسانه وار
mythical
افسانه امیز
paladin
پهلوان افسانه یی
fabulation
افسانه بافی
mythoppetic
افسانه خبر
fabrication
افسانه بافی
mythology
افسانه شناسی
science fiction
افسانه علمی
confabulation
افسانه بافی
fictionalizing
بصورت افسانه دراوردن
fictionalizes
بصورت افسانه دراوردن
fictionize
بصورت افسانه دراوردن
fabulously
بشکل افسانه یا دروغ
fictionalized
بصورت افسانه دراوردن
fictionalize
بصورت افسانه دراوردن
fictionalising
بصورت افسانه دراوردن
fictionalises
بصورت افسانه دراوردن
fictionalised
بصورت افسانه دراوردن
yarns
افسانه پردازی کردن
yarn
افسانه پردازی کردن
mythologize
بصورت افسانه در اوردن
fabulous
افسانه وار مجهول
to pull
افسانه جعل کردن
yarns
الیاف داستان افسانه امیز
yarn
الیاف داستان افسانه امیز
mythologically
از روی افسانه یا تاریخ اساطیر
folklike
شبیه افسانه ها وعادات محلی
folkish
شبیه افسانه هاوعادات محلی
demythologize
از صورت افسانه بیرون اوردن
euhemerism
اساس تاریخی برای افسانه ها
mythicize
بصورت افسانه یا اسطوره دراوردن
mythologer
متخصص علم الاساطیر افسانه شناس
Oedipus
ادیپوس
[افسانه یونانی]
[پدرش را کشت و با مادرش ازدواج کرد]
verism
رجحان اهنگ ها و روایات متداول برروایات و اهنگهای قهرمانی و افسانه امیز
lore
فرهنگ نژادی افسانه هاوروایات قومی فاصله بین چشم ومنقار
phoenix
مرغ آتشین
[سیمرغ]
[نقش این پرنده افسانه ای در فرش های ترکی، چینی و ایرانی استفاده می شود.]
chirographer
خط نویس
editorialist
سرمقاله نویس
epistler
رساله نویس
calligrapher
خوش نویس
aphorist
پند نویس
dramaturge
درام نویس
epistoler
نامه نویس
aphorist
موجز نویس
annotator
تفسیر نویس
foul copy
چرک نویس
gazetteer
مجله نویس
gazetteer
روزنامه نویس
geneologist
شجره نویس
annotator
حاشیه نویس
annalist
تاریخچه نویس
conveyancer
قباله نویس
fictionist
داستان نویس
endorseer
فهر نویس
elegiast
مرثیه نویس
elegiast
قصیده نویس
cryptographer
رمز نویس
dialogist
مکالمه نویس
endorser
فهر نویس
deponent
گواهی نویس
copyreader
سرمقاله نویس
endorser
پشت نویس
emblematist
مثل نویس
elegist
مرثیه نویس
chronicler
وقایع نویس
calligraphist
خوش نویس
ballpoint pens
روان نویس ها
ballpoints
روان نویس ها
ball pens
روان نویس ها
ballpens
روان نویس ها
typewritter
ماشین نویس
write once read many
یکبار نویس
songwriter
ترانه نویس
tractarian
مقاله نویس
the psalmist
زبور نویس
tabulator
جدول نویس
natural historian
تاریخ نویس
songwriter
سرود نویس
mythographer
اسطوره نویس
magniloquent
قلنبه نویس
magazinist
مقاله نویس
magazinist
مجله نویس
magazin
مجله نویس
letter writer
کاغذ نویس
letter writer
نامه نویس
lapicide
سنگ نویس
inker
مرکب نویس
odist
قصیده نویس
idyllist
قصیده نویس
head liner
سرصفحه نویس
orthographer
درست نویس
paper stainer
کتاب نویس
paragrapher
عبارت نویس
tabulating machine
جدول نویس
stenograph
تند نویس
sign writer
لوحه نویس
sign writer
تابلو نویس
scrabbler
مسوده نویس
scholiast
حاشیه نویس
rough or foul copy
چرک نویس
rewriter
دوباره نویس
proverbialist
مثل نویس
proser
نثر نویس
prosateur
نثر نویس
prosaist
نثر نویس
proforma
پیش نویس
phonographer
صدا نویس
gnomical
کوتاه لب نویس
drafted
چرک نویس
polygraphs
بسیار نویس
polygraph
بسیار نویس
biographers
تذکره نویس
biographer
تذکره نویس
drafts
پیش نویس
drafts
چرک نویس
playwrights
نمایشنامه نویس
playwright
نمایشنامه نویس
playwright
پیس نویس
caption
زیر نویس
captions
زیر نویس
grandiloquent
قلنبه نویس
historians
تاریخ نویس
historian
تاریخ نویس
pamphleteers
رساله نویس
pamphleteer
رساله نویس
minute
پیش نویس
playwrights
پیس نویس
scriptwriters
نمایشنامه نویس
scriptwriter
نمایشنامه نویس
dramatists
نمایشنامه نویس
satirist
هجو نویس
draughtsmen
طرح نویس
draughtsman
طرح نویس
draftsmen
طرح نویس
lexicographers
لغت نویس
lexicographer
لغت نویس
bookmaker
کتاب نویس
satirists
هجو نویس
novelist
رمان نویس
dramatist
نمایشنامه نویس
essayists
مقاله نویس
essayist
مقاله نویس
columnists
مقاله نویس
columnist
مقاله نویس
typists
ماشین نویس
typist
ماشین نویس
romancer
رمان نویس
novelists
رمان نویس
bookmakers
کتاب نویس
drafted
پیش نویس
draft
پیش نویس
evangelist
انجیل نویس
evangelists
انجیل نویس
acceptor
قبولی نویس
programmers
برنامه نویس
draft
چرک نویس
affiant
گواهی نویس
allegorist
تمثیل نویس
anecdotist
حکایت نویس
programmer
برنامه نویس
parts programmer
برنامه نویس اجزاء
penny a line
ارزان نویس بی مایه
subscript
زیر نویس امضاء
fountain pens
قلم خود نویس
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com