Dictiornary-Farsi | افسون برضد روح پلید | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 92 (6 milliseconds)

English	Persian
black paternoster	افسون برضد روح پلید


Other Matches

gainst	برضد
over against	برضد
athwart	برضد
versus	برضد
cut it with a knife	برضد
in the teeth of the wind	برضد باد
against	مقارن برضد
vaccinate	برضد بیماری تلقیح شدن
vaccinated	برضد بیماری تلقیح شدن
vaccinates	برضد بیماری تلقیح شدن
vaccinating	برضد بیماری تلقیح شدن
to argue for [against] something	بطرفداری از [برضد ] موضوعی استدلال کردن
to argue the case for [against] something	بطرفداری از [برضد ] موضوعی استدلال کردن
fouled	پلید
dungy	پلید
foulest	پلید
foul	پلید
fouls	پلید
filthier	پلید
filthiest	پلید
filthy	پلید
immund	پلید
fouler	پلید
Public opinion is against the project.	عقیده وآراء عمومی برضد این طرح است
frowzy	چرک پلید
demon	روح پلید
demons	روح پلید
frowsy	چرک پلید
cacodemon	روح پلید
devils	روح پلید
evil spirit	روح پلید
spook	روح پلید
fulsome	زشت پلید
devil	روح پلید
fiend	روح پلید
fiends	روح پلید
inquinate	فاسد یا پلید کردن
demogorgon	روح پلید اهریمن
daemon	روح پلید اهریمن
fanatics	دارای روح پلید دیوانه
fanatic	دارای روح پلید دیوانه
fanatical	دارای روح پلید دیوانه
white paternoster	دعای نگهداری ازشر روح پلید
charm	:افسون
juju	افسون
sirenian	افسون گر
enchantments	افسون
enchantment	افسون
charm	افسون
incantation	افسون
fascination	افسون
incantations	افسون
spelled	افسون
bewitchment	افسون
bewitchery	افسون
spells	افسون
conjuration	افسون
spell	افسون
bewitch	افسون کردن
witch	افسون کردن
ensorcel [American] [literary]	افسون کردن
witches	افسون کردن
witching	افسون کننده
enchant	افسون کردن
enchant	افسون کردن
charm	:افسون کردن
incantations	افسون گری
incantation	افسون گری
bewitches	افسون کردن
ensorcel	افسون کردن
becharm	افسون کردن
bewitched	افسون کردن
bewitch	افسون کردن
ensorcell [literary]	افسون کردن
fascinates	افسون کردن
spellbound	افسون شده
fascinate	افسون کردن
cantation	افسون گری
enchants	افسون کردن
spell bound	افسون شده
fascinated	افسون کردن
to charm asleep	با افسون خواب کردن
incantation	افسون خوانی جادوگری
glamour	افسون زرق و برق
to conjure a way	با افسون دور کردن
voudou	جادوگری افسون کردن
glamor	افسون زرق و برقbroadsword
voodoo	جادوگری افسون کردن
incantations	افسون خوانی جادوگری
antineuritic	برضد اماس عصب مخاف اماس عصبی
They have successfully managed the balancing act between retaining the rustic charm and modern conversion.	آنها با موفقیت توانستند تعادل بین افسون روستایی و تبدیل مدرن را ایجاد کنند.