Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 76 (10 milliseconds)
English
Persian
traditional economists
اقتصاددانان سنتی اقتصاددانان کلاسیک
Other Matches
orthodox school
مکتب اقتصادی سنتی که اقتصاددانان قبل ازکینز را نیزشامل میشود
quantity theory of money
حاصلضرب حجم در سرعت گردش پول برابر است باحاصلضرب سطح عمومی قیمت و تولید واقعی نظریه مقداری پول که درحقیقت عقیده اقتصاددانان کلاسیک را درباره پول نشان میدهد را میتوان بصورت زیرنوشت : یعنی PQ = V
radical economists
اقتصاددانان رادیکال
post keynesian economists
اقتصاددانان پس از کینز
nonmonetarists
اقتصاددانان غیر پولی
pre keynesian economists
اقتصاددانان ما قبل کینز کلاسیکها
physiocrats
اقتصاددانان فرانسوی قرن هیجده که معتقد بودند زمین و طبیعت یگانه منبع ثروت است
neo keynesians
اقتصاددانان جدید کینزی گروهی که نظریات اقتصادی انها بر خلاف نظریات طرفداران مکتب پولی است
mathematical school
مکتبی که مسائل اقتصادی را از دیدگاه ریاضی مورد تجزیه و تحلیل قرار میدهد از جمله اقتصاددانان این مکتب میتوان از استانلی جونز و لئون والراس نام برد
orthodox
سنتی
traditional
سنتی
conventionalize
سنتی کردن
dime
مسکوک ده سنتی
dimes
مسکوک ده سنتی
conventinal method
روش سنتی
traditionalize
سنتی کردن
traditional trade
تجارت سنتی
traditional sector
بخش سنتی
fixture
برنامه سنتی سالانه
half dime
سکه پنج سنتی
traditional dyes
رنگ های سنتی
nickel
سکه پنج سنتی اب نیکل دادن
de rigueur
از نظر سنتی یا اخلاقی الزام اور
nickels
سکه پنج سنتی اب نیکل دادن
classic
کلاسیک
classics
کلاسیک
classical
کلاسیک
distaff
فرموک
[وسیله ای برای رسیدن پشم و پنبه به روش سنتی و دستی]
dualism
مانند فقر شدید ووفور نعمت بخشهای مدرن و سنتی اقتصادی
academic assault
یورش کلاسیک
pseudoclassic
شبه کلاسیک
pseudoclassic
کلاسیک کاذب
classic armes
سلاحهای کلاسیک
orthodox school
مکتب کلاسیک
non quantized system
دستگاه کلاسیک
classical system
دستگاه کلاسیک
classic war
جنگ کلاسیک
classical theory
نظریه کلاسیک
classical psychoanalysis
روانکاوی کلاسیک
classical variation
واریاسیون کلاسیک
Orinthian Order
معماری کلاسیک
[در یونان و رم]
classical economics
مکتب کلاسیک در اقتصاد
classical conditioning
شرطی سازی کلاسیک
liberal school
مکتب اقتصادی کلاسیک
classical mechanics
مکانیک کلاسیک
[فیزیک]
classical bononi defence
دفاع بنونی کلاسیک
classical economics
علم اقتصاد کلاسیک
postclassical
مربوط به دوره بعد از کلاسیک
husk
[تزئینات کلاسیک شبیه حلقه گل]
kata
فنون کلاسیک و منتخب جودو فرم
composer
آهنگ ساز
[بیشتر موسیقی کلاسیک]
lion
[حکاکی سر شیر در معماری کلاسیک بخصوص در کتیبه ها]
antefix
[حاشیه تزئینی کتیبه ها در مقبره های کلاسیک]
antefixum
[حاشیه تزئینی کتیبه ها در مقبره های کلاسیک]
abuse
[خطاهای داده شده در شکل های معماری کلاسیک]
radical economists
منظور گروهی ازاقتصاددانان کلاسیک مانندمالتوس و مارکس میباشد
hypotrachelion
[um]
[در معماری کلاسیک قسمتی بین سرستون و میله ستون]
guilloche
[تزئینات کلاسیک با نوار یا قیان به هم تابیده شده]
[معماری]
geison
[سنگ سیاه در قسمت بالایی کتیبه های کلاسیک]
Lous quatorze
[سبک فرانسوی معماری باروک و کلاسیک در زمان لوپی چهاردهم]
Hiberno-romanesque
[سبک ساختمان های کلاسیک در ایرلند قرن ده تا بیست میلادی]
encarpus
[در معماری کلاسیک آراستن تمثیل ها بوسیله هلال گل، میوه و برگ]
egg-and-dart
[تزئینات کلاسیک با ابزار محدب به شکل تخم مرغ و نیش]
classic
مسابقههای سنتی سالانه پنج مسابقه مهم اسبدوانی سالانه انگلستان
classics
مسابقههای سنتی سالانه پنج مسابقه مهم اسبدوانی سالانه انگلستان
classical economics
نظرپیروان ان عدم دخالت دولت در امور اقتصادی است وپیروان ان را اقتصادیون کلاسیک گویند
maltron keyboard
یک نوع طرح صفحه کلید که امکان سرعتهای بلقوه بیشتری را ارئه داده ویادگیری ان نسبت به طرح سنتی Qwerty اسانتر میباشد
dye-stuff
ماده رنگی در رنگرزی الیاف
[این رنگینه ها یا بصورت سنتی از مواد طبیعی مانند اکثر گیاهان و بعضی حیوانات و یا از مواد شیمیایی تهیه می شوند]
free stroke
کشیدن ساده سیم گیتار
[کلاسیک]
[انگشت به روی سیم همسایه منتقل می شود]
bay-leaf
[تزئینات کلاسیک بر طبق برگ خشک کرده ی برگ بو]
Free style
[سبک قرن نوزده در احساس سبک کلاسیک و دومستیک]
rest stroke
کشیدن سیم گیتار
[کلاسیک]
[انگشت به روی سیم همسایه کوتاه مدت تکیه میکند]
say's law
از قوانین اقتصادی دوره کلاسیک مبنی بر این که تولیداضافی یک کالا ممکن نیست چه هر کس کالا را جهت معاوضه با کالای دیگر ایجادمیکند و بنابراین عرضه هرچیز تقاضای ان را به وجودمی اورد
Ionic Order
[معماری یونی یا سبک بالشی از سبک های معماری کلاسیک در یونان و رم]
classical theory of money
نظریه پول کلاسیک ها نظریه مقداری پول
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com