English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (3 milliseconds)
English Persian
private enterprise اقتصاد ازاد موسسه خصوصی
Other Matches
free enterprise اقتصاد ازاد اقتصاد بازار ازاد
private enterprise اقتصاد بخش خصوصی
free economy اقتصاد ازاد
laissez faire economy اقتصاد ازاد
free market economy اقتصاد بازار ازاد
free economic system نظام اقتصاد ازاد
free enterprise system نظام اقتصاد ازاد
crowding out effect نرخ بهره را بالامیبرد و سبب کاهش هزینههای سرمایه گذاری خصوصی در اقتصاد میشود
private automatic branch exchange رد و بدل کننده شعبهای اتومات خصوصی مبادله انشعاب خودکار خصوصی
cost center قسمت هزینه در یک موسسه واحدی در یک موسسه که وفیفه اش تعیین قیمت کالا ازطریق توزیع و سرشکن کردن هزینه هاست
normative economics اقتصاد اخلاقی اقتصاد رفاه که در ان قضاوت ارزشی صورت میگیرد
institutionalising در موسسه یا بنگاه قرار دادن در بیمارستان بستری کردن تبدیل به موسسه کردن رسمی کردن
institutionalises در موسسه یا بنگاه قرار دادن در بیمارستان بستری کردن تبدیل به موسسه کردن رسمی کردن
institutionalizes در موسسه یا بنگاه قرار دادن در بیمارستان بستری کردن تبدیل به موسسه کردن رسمی کردن
institutionalizing در موسسه یا بنگاه قرار دادن در بیمارستان بستری کردن تبدیل به موسسه کردن رسمی کردن
institutionalize در موسسه یا بنگاه قرار دادن در بیمارستان بستری کردن تبدیل به موسسه کردن رسمی کردن
glide path مسیر حرکت ازاد یا پرواز ازاد هواپیما یاموشک
reaganomics اقتصادطرفدار عرضه است که اساس ان بر خلاف اقتصاد کینزی برروی مدیریت عرضه قراردارد . در این اقتصاد کاهش مالیات بعنوان یک محرک اقتصادی که باعث افزایش تولید و عرضه خواهد شد معرفی میشود
expanding economy اقتصاد در حال توسعه اقتصاد در حال گسترش
planned economy اقتصاد برنامه ریزی شده اقتصاد با برنامه
planned economies اقتصاد برنامه ریزی شده اقتصاد با برنامه
free gyroscope نیروی ژیروسکوپی ازاد نیروی جاذبه مغناطیسی ازاد
market economies اقتصاد مبتنی بر بازار اقتصاد بازار
market economy اقتصاد مبتنی بر بازار اقتصاد بازار
high sea دریای ازاد دریای ازاد خارج از مرزکشور
institute موسسه
establishments موسسه
establishment موسسه
corporation موسسه
corporations موسسه
instituting موسسه
institutes موسسه
instituted موسسه
stablishment موسسه
institution موسسه
inst موسسه
enterprises موسسه
enterprise موسسه
economic unit موسسه دولتی و ...
finance house موسسه مالی
foundress موسسه بانیه
installations موسسه نظامی
installation موسسه نظامی
charity موسسه خیریه
discount house موسسه تنزیل
credit institution موسسه اعتباری
charities موسسه خیریه
translation agency موسسه ترجمه
installation property مایملک موسسه
pawnshop موسسه رهنی
business موسسه بازرگانی
businesses موسسه بازرگانی
enterprise موسسه اقتصادی
bindery موسسه صحافی
charitable institution موسسه خیریه
civilian enterprise موسسه غیرنظامی
correctional institution موسسه تادیبی
entities موسسه مستقل
foundation موسسه خیریه
enterprises موسسه اقتصادی
closed shops موسسه کارشناسی
closed shop موسسه کارشناسی
entity موسسه مستقل
institute of materials management موسسه مدیریت مواد
shipping agent موسسه حمل کالا
social service موسسه تعاون اجتماعی
social welfare موسسه رفاه اجتماعی
sovkhoz موسسه کشاورزی وروستایی
firm کارخانه موسسه بازرگانی
jobholder عضو ثابت موسسه
establishment موسسه دسته کارکنان
carriers موسسه حمل و نقل
charles babbage institute موسسه چارلز بابیج
consolidation ادغام دو یاچند موسسه
institute of purchasing and supply موسسه خرید و عرضه
enterprises موسسه یا بنگاه اقتصادی
nonprofit firm موسسه غیر انتفاعی
firmer کارخانه موسسه بازرگانی
joint enterprise موسسه اقتصادی مشترک
firms کارخانه موسسه بازرگانی
establishments موسسه دسته کارکنان
carrier موسسه حمل و نقل
wiring موسسه سیم سازی
financial intermediary موسسه مالی واسطه
firmest کارخانه موسسه بازرگانی
consolidation ادغام دو یا چند موسسه
enterprise موسسه یا بنگاه اقتصادی
necessary house خصوصی
personal خصوصی
private خصوصی
private line خط خصوصی
jackes خصوصی
informal خصوصی
subrosa خصوصی
privates خصوصی
off the record <idiom> خصوصی
common carrier موسسه حمل و نقل عمومی
firm واحد اقتصادی موسسه تجارتخانه
social audit ارزیابی عملکرد اجتماعی موسسه
firmer واحد اقتصادی موسسه تجارتخانه
firms واحد اقتصادی موسسه تجارتخانه
international organisation for standard موسسه بین المللی استاندارد
firmest واحد اقتصادی موسسه تجارتخانه
clearinghouse موسسه تهاتری لندن انبار
actual carrier موسسه حمل و نقل واقعی
principals رئیس موسسه اثاثه ارثی
principal رئیس موسسه اثاثه ارثی
american national standards institute موسسه ملی استانداردهای امریکا
contracting carrier موسسه حمل و نقل موردقرارداد
camarin نیایشگاه خصوصی
personal منقول خصوصی
apsidiole نیایشگاه خصوصی
private sector بخش خصوصی
party lines خط خصوصی تلفن
very own <adj.> خصوصی [شخصی]
tutors معلم خصوصی
closets گنجه خصوصی
tutor معلم خصوصی
closeting گنجه خصوصی
closeted گنجه خصوصی
closet گنجه خصوصی
party line خط خصوصی تلفن
tutored معلم خصوصی
private lessons تدریس خصوصی
private law حقوق خصوصی
private ownership مالکیت خصوصی
private property مالکیت خصوصی
off the record محرمانه و خصوصی
off-the-record محرمانه و خصوصی
private property دارائیهای خصوصی
backstage محرمانه خصوصی
private saving پس انداز خصوصی
private talk صحبت خصوصی
private treaty معامله خصوصی
privately leased line خط اجارهای خصوصی
casket نامه خصوصی
caskets نامه خصوصی
private tutoring [American E] تدریس خصوصی
private tuition تدریس خصوصی
private finance مالیه خصوصی
private institutions موسسات خصوصی
private enterprises موسسات خصوصی
in petto بطور خصوصی
passkey کلید خصوصی
paticular خصوصی بابت
praivate ownership مالکیت خصوصی
private agreement قرارداد خصوصی
private benefits منافع خصوصی
private borrowing استقراض خصوصی
private company شرکت خصوصی
private consumption مصرف خصوصی
privates اختصاصی خصوصی
private corporation شرکت خصوصی
private cost هزینه خصوصی
private debt بدهی خصوصی
private deed سند خصوصی
private employees کارکنان خصوصی
extra tuition تدریس خصوصی
subjective فاعلی خصوصی
privy خصوصی محرمانه
privatize خصوصی کردن
privatized خصوصی کردن
privatizes خصوصی کردن
privatizing خصوصی کردن
private investigator کاراگاه خصوصی
private detectives کاراگاه خصوصی
private detective کاراگاه خصوصی
private schools اموزشگاه خصوصی
private school اموزشگاه خصوصی
private enterprise عمل خصوصی
private enterprise شرکت خصوصی
privately بطور خصوصی
privatization خصوصی کردن
privatising خصوصی کردن
semiprivate نیمه خصوصی
relator شاکی خصوصی
relator مدعی خصوصی
quasi private نیمه خصوصی
quasi private شبه خصوصی
proprietary company شرکت خصوصی
special relativity نسبیت خصوصی
private اختصاصی خصوصی
privatises خصوصی کردن
privatised خصوصی کردن
private eyes کارآگاه خصوصی
private eye کارآگاه خصوصی
pillow talk حرفهای خصوصی
Citizens' Band باند خصوصی
haute couturer موسسه طراحی لباس ومد بانوان
icot موسسه تکنولوژی کامپیوتر نسل جدید
corporations شرکت ثبت شده موسسه حقوقی
interoffice مکاتبه و مراسله بین ادارات یک موسسه
business combination ادغام دو یا چند موسسه دریکی از ان موسسات
corporation شرکت ثبت شده موسسه حقوقی
outsiders موسسه حمل و نقل که عضوکنفرانس نیست
outsider موسسه حمل و نقل که عضوکنفرانس نیست
private broadcasting پخش برنامه خصوصی
backsides عقب هر چیزی خصوصی
to be privately insured بیمه خصوصی داشتن
to have private insurance [cover] بیمه خصوصی داشتن
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com