English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 25 (1 milliseconds)
English Persian
pay by instalments اقساط پرداختی
Other Matches
pays پرداختی
paying پرداختی
pay پرداختی
outs وجوه پرداختی
on the installment plan [American English] به اقساط
by instalment به اقساط
in parts به اقساط
account صورت مبالغ دریافتی و پرداختی
social security contributions پرداختی بابت تامین اجتماعی
payment by instalments پرداخت به اقساط
recoupment اقساط هزینه
yearly instalmernts اقساط سالیانه
entry fee مبلغ پرداختی برای شرکت درمسابقه
instalment of rent اقساط مال الاجاره
class e allotment کسورات اقساط ماهیانه
amortization پرداخت بدهی به اقساط مساوی
paying off [clearing off] [repayment] بازپرداخت [پرداخت کامل اقساط]
cash and carry نحوه پرداختی که در ان مشتری مبلغ مربوطه راپرداخته و کالا را با خودمیبرد
cash-and-carries نحوه پرداختی که در ان مشتری مبلغ مربوطه راپرداخته و کالا را با خودمیبرد
cash-and-carry نحوه پرداختی که در ان مشتری مبلغ مربوطه راپرداخته و کالا را با خودمیبرد
euler theorem در صورتی که تابع تولید همگن درجه یک باشد بر اساس قضیه اولر کل تولید مساوی مجموع پرداختی ها به عوامل تولیدمیباشد
hire purchase کرایه چیزی به این ترتیب که کرایه کننده با پرداخت یک عده اقساط مالک ان شی بشود
interim financing پرداخت اقساط به طور کوتاه مدت پرداخت بینابین
unemployment compensation پرداختی در زمان بیکاری پرداخت کمکی در زمان بیکاری
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com