English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 99 (6 milliseconds)
English Persian
eastermost اقصی نقطهء شرقی
easternmost اقصی نقطهء شرقی
Other Matches
Oriental rug فرش شرقی [از آنجا که امروزه فرش های شرقی در همه جا بافته می شوند، این لفظ به فرش دست باف که الهام گرفته از طرح های شرقی است اطلاق می شود.]
rhaeto romanic زبان لاتین سوئیس شرقی وایتالیای شمال شرقی
outmost اقصی نقطه
furthermost اقصی نقطه
outermost از اقصی نقطه
endmost اقصی نقطه 0
farthermost اقصی نقطه بعیدترین
farthest اقصی نقطه بعیدترین
southernmost در اقصی نقطه جنوب
warsaw treaty پیمانی که عنوان اصلی ان "پیمان کمک متقابل اروپای شرقی " است و به سال 5591 در ورشوپایتخت لهستان منعقد شد وهدف ان کمک متقابل کشورهای اروپای شرقی به یکدیگر است و بیشتر جنبه نظامی دارد
acnode نقطهء مزدوج
Achilles heel نقطهء ضعف
apogee نقطهء کمال
Achilles heels نقطهء ضعف
acme نقطهء کمال
apogee نقطهء اوج
antipode نقطهء مقابل یا متقاطر
Achilles heels نقطهء زخم پذیر
Achilles heels نقطهء جراحت پذیر
aloft در بالاترین نقطهء کشتی
Achilles heel نقطهء زخم پذیر
Achilles heel نقطهء جراحت پذیر
metastasize گسترش یافتن مرض ازیک نقطهء بدن به نقطه دیگر
levanter شرقی
levantine شرقی
eastward شرقی
eastern شرقی
oriental شرقی
south eastern جنوب شرقی
southeast جنوب شرقی
greek church کلیسای شرقی
turkey bath حمام شرقی
northeastward شمال شرقی
mongolian draw کشیدن شرقی
northeastern شمال شرقی
turkish closet مستراح شرقی
orientally بسبک شرقی ها
orientalizing style سبک شرقی
to lie east and west شرقی غربی
eastern hemisphere نیمکره شرقی
north easterly شمال شرقی
bagnio زندان شرقی
north-easterly شمال شرقی
south-eastern جنوب شرقی
laura صومعه کلیسای شرقی
northeaster نسیم شمال شرقی
northeastern مربوط به شمال شرقی
northeastward بطرف شمال شرقی
orientalism عقاید یا سیاست شرقی
southeastward بطرف جنوب شرقی
dinghy قایق هند شرقی
dinghies قایق هند شرقی
easternmost شرقی ترین نقطه
eastermost شرقی ترین نقطه
southeaster توفان جنوب شرقی
the old world نیم کره شرقی
southeaster باد جنوب شرقی
Hindoo سبک شرقی [معماری]
greek catholic عضو کلیسای شرقی
tussore کرم ابریشم شرقی
east end قسمت شرقی لندن
tusseh کرم ابریشم شرقی
byzantine وابسته بروم شرقی
tussah کرم ابریشم شرقی
breeze بادشمال یاشمال شرقی بادملایم
OCM شرکت او سی ام تولیدکننده فرش شرقی
southeasterner ساکن نواحی جنوب شرقی
breezing بادشمال یاشمال شرقی بادملایم
breezed بادشمال یاشمال شرقی بادملایم
breezes بادشمال یاشمال شرقی بادملایم
euroclidon بادطوفانی شمال شرقی درمدیترانه
archimandrite رئیس دیر در کلیسای شرقی
soputheasternmost در دورترین نقطه جنوب شرقی
neo platonism فلسفه افلاطونی امیخته با تصوف شرقی
ORIA اتحادیه واردکنندگان فرش های شرقی
Eastern design طرح های شرقی [مربوط به شرق آسیا ]
ASEAN مخفف همبستگی ملل جنوب شرقی آسیا
fox grape انگور ترش نواحی شمال شرقی امریکا
Monaco ناحیه " موناکو" واقع در جنوب شرقی فرانسه
lascar نظامی وملوان هند شرقی توپچی هندشرقی
seato forces نیروهای کشورهای پیمان جنوب شرقی اسیا
eastern european mutual assisstance trea پیمان کمک متقابل اروپای شرقی treaty warsaw
joshua tree درخت خنجری یا ابره ادم جنوب شرقی امریکا
razorback خوک نیمه وحشی دورگه جنوب شرقی اتازونی
golden horde سپاهیان مغول که در قرن سیزدهم اروپای شرقی رامورد تاخت و تاز قرار دادند
Ivy League نام گروهی از دانشگاههای قدیمی و نامور بخش شرقی ایالات متحده که با هماتحادیهی ورزشی و غیره دارند
cross-in-square [کلیسای معمول در رم شرقی با چهار گوشه و میدان و چهار طاق گهواره ای]
Persian rug [فرش ایرانی در حالت کلی کلمه که گاه با کلمه قالی شرقی نیز مانوس می باشد.]
orientalize خاوری شدن شرقی ماب شدن
south-east جنوب شرقی سوی جنوب شرق
north-east شمال شرقی در شمال شرق
south east جنوب خاوری جنوب شرقی
northeast شمال شرقی شمال شرق
north east شمال شرق شمال شرقی
north by cast میان شمال و شمال شرقی
colombo plan طرح ایجاد شده به وسیله وزیران خارجه ملتهای مشترک المنافع بریتانیا در سال 0591 که هدف ان تشریک مساعی درکمک به رشد اقتصادی کشورهای اسیایی جنوب وجنوب شرقی است
to lie east and west واقع شدن شرقی وغربی واقع شدن
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com