English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
English Persian
consumable اقلام مصرف شدنی کالاهای مصرفی
Other Matches
expendable items اقلام مصرفی شدنی
soft goods کالاهای مصرف شدنی
nonrecoverable item اقلام مصرف شدنی و بدون داغی
commodity groups گروه اقلام مشابه لجستیکی گروه کالاهای مصرفی
Best before: تا این تاریخ مصرف شود : [برچسب روی کالاهای فاسد شدنی]
perishable goods کالاهای خراب شدنی کالاهای فاسد شدنی
expendable items اقلام مصرفی
Consumer ( consrmers ) goods . کالاهای مصرفی
expendable supplies کالاهای مصرفی
consumption goods کالاهای مصرفی
consumables کالاهای مصرفی
consumer goods کالاهای مصرفی
consumer durable goods کالاهای مصرفی بادوام
consumer nondurables کالاهای مصرفی بی دوام
durable consumption goods کالاهای مصرفی بادوام
consumer durables کالاهای مصرفی پر دوام
nondurable consumer goods کالاهای مصرفی بی دوام
consumer credit اعتباربرای خرید کالاهای مصرفی
consumer price index شاخص قیمت کالاهای مصرفی
index of consumer prices شاخص قیمت کالاهای مصرفی
perishable goods کالاهای فاسد شدنی
abc analysis طبقه بندی مخصوص کالاهای موجود درانبار که معمولابراساس قیمت موجودی هریک از اقلام تنظیم میگردد
consumable مصرف شدنی
disposable مصرف شدنی
consumable supplies اماد مصرف شدنی
expendable property اماد مصرف شدنی
conspicuious consumption مصرف افراطی مصرفی که هدفش خودنمائی به دیگران است این اصطلاح اولین بار بوسیله تورستین وبلن اقتصاددان امریکائی
basic issue list اقلام مندرج در فهرست توزیع اولیه اقلام بار مبنای اولیه اقلام شارژ انبار
sumptuary law قانونی که با منع استفاده از بعضی اموال مصرفی جلو مخارج مصرفی زیاد را می گیرد
expendable property کالای مصرفی اماد مصرفی
common items اقلام تدارکاتی عمومی اقلام مشترک
maximal oxygen consumption per minute حداکثر اکسیژن مصرفی دردقیقه بیشینه اکسیژن مصرفی در دقیقه
consolidation container کانتینر کالاهای عمومی جعبه حمل کالاهای مشترک
branded goods کالاهای دارای علامت تجاری کالاهای مارکدار
push up list لیستی از اقلام که در ان هرقلم در اخر لیست وارد میشود و سایر اقلام همان مکان مربوطه در لیست راحفظ می کنند
critical item اقلام حیاتی اقلام مهم
producer's goods کالاهای سرمایهای کالاهای تولیدی
craft reimbursable supply اماد قابل جایگزین مربوط به هنرهای دستی اماد مصرف شدنی هنرهای دستی
maximal aerobic power بیشینه اکسیژن مصرفی حداکثر اکسیژن مصرفی حداکثر توان توازی
maximal oxygen consumption حداکثر اکسیژن مصرفی بیشینه اکسیژن مصرفی حداکثر توان هوازی
maximal oxygen uptake حداکثر اکسیژن مصرفی بیشینه اکسیژن مصرفی حداکثر توان هوازی
collective goods کالاهای قابل استفاده جمعی کالاهای عمومی که استفاده یک فرد ازانها موجب محرومیت دیگران از استفاده ان کالاها نمیشود
lapsable سلب شدنی ساقط شدنی برگشتنی
average propensity to consume میل متوسط به مصرف نسبتی از درامد که به مصرف اختصاص می یابد
diminishing utility اصل تقلیل تمایل به مصرف دراینده در اثر مصرف مقدارزیادی از یک کالا در زمان حال
consumer logistics امور امادی مصرف کنندگان مصرف کالا و اماد
lapsible a ساقط شدنی باطل شدنی
trainable تربیت شدنی قطار شدنی
basic issue items وسایل همراه اقلام عمده اقلام شارژ انبار وسایل عمده
power consumer مصرف انرژی مصرف توان
margin propensity to consume تمایل نهایی به مصرف نسبت بین میزان مصرف وپس انداز هر فرد به ازای یک واحد افزایش در درامد وثروت فرد
input مصرفی
disposability مصرفی
inputted مصرفی
needlessness بی مصرفی
disutility بی مصرفی
consumption lending وام مصرفی
commodity کالای مصرفی
commodities کالای مصرفی
consumption expenditures هزینههای مصرفی
consumer goods اشیاء مصرفی
consumer goods کالای مصرفی
affluent society جامعه مصرفی
consumable stock موجودی مصرفی
consumable ماده مصرفی
consumer capital سرمایه مصرفی
autoconsumption خود مصرفی
coloring agent رنگ مصرفی
nonexpendable غیر مصرفی
consumer industries صنایع مصرفی
consumer's goods کالای مصرفی
consumption credit اعتبار مصرفی
consumption diseconomies زیانهای مصرفی
commodity command یکان امادکالاهای مصرفی
commodity market بازار کالای مصرفی
exposure dose مقدار دوز مصرفی
consumption economies صرفه جوئیهای مصرفی
maxvo حداکثر اکسیژن مصرفی
bar stock ماده اولیه مصرفی
maxvo بیشینه اکسیژن مصرفی
There is no market for it in Iran . درایران مصرفی ندارد
name کلمه مصرفی یک متغیر در برنامه
make up feed اب مصرفی دیگ بخار ناو
names کلمه مصرفی یک متغیر در برنامه
padding اقلام
items اقلام
categories اقلام
item اقلام
sundry items اقلام متفرقه
budget item اقلام نقدی
itemizing به اقلام نوشتن
itemizes به اقلام نوشتن
commercial items اقلام تجارتی
itemising به اقلام نوشتن
cyclic item اقلام زنجیری
category اقلام اماد
end item اقلام عمده
common user items اقلام عمومی
spares اقلام مازاد
dequeue برداشتن اقلام یک صف
cost category اقلام هزینهای
itemized به اقلام نوشتن
itemize به اقلام نوشتن
long life itemes اقلام بادوام
detail اقلام ریز
item اقلام امادی
items اقلام امادی
salvage material اقلام بازیافتی
salvage material اقلام حراجی
materiel management مدیریت اقلام
major end item اقلام عمده
incidentals اقلام فرعی
detailing اقلام ریز
itemises به اقلام نوشتن
itemised به اقلام نوشتن
item manager مدیر اقلام
serial number شماره سری اقلام
item manager مدیریت اقلام تدارکاتی
visibles اقلام مرئی تجارت
invisible items of trade اقلام نامرئی تجارت
junk mail اقلام پستی ناخواسته
serial numbers شماره سری اقلام
excess listing لیست اقلام مازاد
critical materials اقلام حیاتی و مهم
keyitem اقلام ضروری و حیاتی
surpluses اقلام اضافی و مازاد
surplus اقلام اضافی و مازاد
sundry اقلام متفرقه گوناگون
item number شماره اقلام جنس
major end item اقلام عمده امادی
centralized items اقلام اماد تمرکزی
pileferable اقلام قابل حراج
basic of issue مبنای واگذارکردن اقلام
condition code کد وضعیت امادگی اقلام
reportable items اقلام قابل گزارش
nonperishable items اقلام فاسد نشدنی
supply manifest بارنامه اقلام تدارکاتی
existence load بار اقلام زیستی
secondary item اقلام فرعی تدارکاتی
basic end item اقلام اولیه اماد
controlled inventory اقلام ذخیره کنترل شده
spares اقلام اضافی وسایل یدکی
property disposition از بین بردن اقلام مازاد
assemblages جمع اوری اقلام تدارکاتی
assemblage جمع اوری اقلام تدارکاتی
average life عمر متوسط اقلام دارائی
classified items اقلام طبقه بندی شده
adopted items of material اقلام مورد قبول از نظرعملیاتی
rationed items اقلام جیره بندی شده
juxtaposition جا دادن اقلام در مجاورت یکدیگر
recovery procedures روشهای تخلیه اقلام بازیافتی
direct exchange items اقلام قابل تعویض مستقیم
component end item قطعات و اقلام تجهیزات عمده
long life itemes اقلام با عمر قانونی زیاد
disposable end item اماد یا اقلام قابل انهدام
survivor curves منحنی عمر اقلام انبارشده
life cycle hypothesis فرضیه درامد در طول عمر فرضیهای است که بر اساس ان مصرف وابسته به درامدهای پیش بینی شده درطول عمر میباشد . این فرضیه در مقابل فرضیه اولیه کینز قرار دارد که به موجب ان مصرف وابسته به درامد فصلی است .
contingency retention stock اقلام ذخیره برای عملیات احتمالی
availability edit بررسی موجود بودن اقلام درخواستی
data chaining فرایند اتصال اقلام داده به یکدیگر
common user items اقلام مشترک المصرف بین یکانها
age grouping لیست تعیین عمر قانونی اقلام
fifo lifo دو روش جمع اوری اقلام داده
threes سیستم نگهداری و مدیریت اقلام دریایی
nonrecoverable item اقلام غیر قابل تعمیریا بازیافتی
three سیستم نگهداری و مدیریت اقلام دریایی
proportional parts بخشهای کسری اقلام تصاعدی یک جدول
pileferable اقلام قابل فروش بصورت فرسوده
essential item list فهرست اقلام حیاتی یاضروری جنگی
line item اقلام موجود در چانل درخواست وسایل
producer goods کالاهای سرمایهای
collective goods کالاهای جمعی
mixed goods کالاهای مختلط
fancy goods کالاهای تجملی
complementary goods کالاهای مکمل
imports کالاهای وارداتی
substitute goods کالاهای جانشین
goods on consignment کالاهای امانی
social good کالاهای عمومی
social good کالاهای اجتماعی
producer goods کالاهای تولیدی
heavy goods کالاهای سنگین
goods in transit کالاهای عبوری
supporting goods کالاهای حمایتی
nondurable goods کالاهای بی دوام
goods intake کالاهای دریافتی
producer's goods کالاهای مولد
hazardous goods کالاهای خطرناک
spot goods کالاهای موجود
purpose made کالاهای خاص
merit goods کالاهای ایده ال
merit goods کالاهای مطلوب
commercial items کالاهای تجارتی
visibles کالاهای مرئی
luxury goods کالاهای تشریفاتی
necessities کالاهای ضروری
proprietary goods کالاهای اختصاصی
durables کالاهای بادوام
investment goods کالاهای سرمایهای
goods receiving کالاهای دریافتی
Recent search history
Search history is off. Activate
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com