Dictiornary-Farsi | اقیانوس شناس | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (10 milliseconds)

English	Persian
oceanographer	اقیانوس شناس


Other Matches

nautilus	حلزونهای گرمسیری مارپیچی جنوب اقیانوس ساکن و اقیانوس هند
the pacific	اقیانوس ارام یا ساکن اقیانوس کبیر
the pacific ocean	اقیانوس ارام یا ساکن اقیانوس کبیر
lapidary	سنگ شناس گوهر شناس
penny wise and pound foolish	دینار شناس و ریال شناس
lapidarian	سنگ شناس گوهر شناس
virologist	متخصص ویروس شناس ویژه گرعلم ویروس شناسی ویروس شناس
ocean	اقیانوس
oceans	اقیانوس
high seas <idiom>	اقیانوس
oceanography	شرح اقیانوس ها
archibenthal enviroment	ژرفاگاه اقیانوس
archibenthal enviroment	ژرفمون اقیانوس
transoceanic	عبور از اقیانوس
pacific	اقیانوس ساکن
oceanography	اقیانوس شناسی
oceanography	اقیانوس نگاری
seabed	بستر اقیانوس
atlantic ocean	اقیانوس اطلس
oceangoing	اقیانوس پیما
ocean floor	بستر اقیانوس
ocean current	جریان اقیانوس
oceanology	اقیانوس شناسی
neptune	الهه اقیانوس
oceanpgraphy	اقیانوس نگاری
indian ocean	اقیانوس هند
the indian ocean	اقیانوس هند
oceanic troposphere	گرم - سپهر اقیانوس
ocean vessel	کشتی اقیانوس پیما
transatlantic	انطرف اقیانوس اطلس
oceanographic	مربوط به اقیانوس شناسی
ocean lane	راه کشتی رو در اقیانوس
transoceanic	در سراسراقیانوس اقیانوس پیما
benthic	وابسته به اعماق اقیانوس
interoceanic	ولقع در میان اقیانوس
aphotic zone	لایه تاریک اقیانوس
ocean convoy	کاروان اقیانوس پیما
oceanic troposphere	گرم -کره اقیانوس
benthal	وابسته به اعماق اقیانوس
archibenthal enviroment	محیط ژرف اقیانوس
oceanward	سوی اقیانوس یا دریا
aphotic zone	طبقه تاریک اقیانوس
aphotic stratum	لایه تاریک اقیانوس
aphotic stratum	طبقه تاریک اقیانوس
raydit	رادار اقیانوس نگار
suboceanic	واقع درعمق اقیانوس
shovelhead	کوسه ماهی باریک سر اقیانوس
porbeagle	کوسه ماهی خطرناک اقیانوس
transpacific	وابسته بسرتاسر اقیانوس ارام
ground swell	طغیان شدید و وسیع اب اقیانوس
transpacific	واقع درانسوی اقیانوس ارام
mallemuck	مرغ طوفان اقیانوس منجمد شمالی
meadowlark	مرغ اقیانوس امریکاشبیه پری شاهرخ
finback	بالن یا نهنگ سواحل اقیانوس اطلس
surfbird	مرغ ساحلی سواحل اقیانوس ارام
auklet	جنسی از پنگوئنهای کوچک سواحل اقیانوس ارام
saury	ماهی باریک اندام ودراز منقار اقیانوس اطلس
pampero	باد سردی که از کوههای سوی اقیانوس اطلس می وزد
opah	یکجور ماهی بزرگ خال مخالی در اقیانوس اطلس که رنگهای روشن دارد
graphologist	خط شناس
technologist	فن شناس
paleographer	خط شناس
orologist	کوه شناس
ornithologist	پرنده شناس
orientalist	خاور شناس
opcode decoder	رمزالعمل شناس
ontologist	هستی شناس
oenologist	شراب شناس
oenologist	باده شناس
discretional <adj.>	موقع شناس
operation decoder	عمل شناس
myologist	ماهیچه شناس
musicologist	موسیقی شناس
mineralogist	معدن شناس
microbiologist	میکرب شناس
methodologist	اسلوب شناس
metallographer	فلز شناس
discrete <adj.>	موقع شناس
mythologist	اساطیر شناس
mythologist	افسانه شناس
numismatist	مدال شناس
numismatist	سکه شناس
discreet <adj.>	موقع شناس
mythologist	اسطوره شناس
prudent [discreet] <adj.>	موقع شناس
topologist	مکان شناس
spectroscopist	طیف شناس
self knowing	خود شناس
rhythmist	سجع شناس
selenographer	ماه شناس
therapeutist	درمان شناس
vermeologist	کرم شناس
vulcanologist	دانشمنداتشفشان شناس
weather wise	هوا شناس
teleologist	پایان شناس
syphilologist	سفلیس شناس
pteridologist	سرخس شناس
philologist	واژه شناس
philologer	زبان شناس
phenomenologist	پدیده شناس
petrologist	سنگ شناس
parasitologist	انگل شناس
paleontologist	دیرین شناس
philologist	زبان شناس
pteridologist	کرف شناس
physiognomist	قیافه شناس
serologist	سرم شناس
phrenologist	جمجمه شناس
phonologist	صوت شناس
osteologist	استخوان شناس
astronmer	ستاره شناس
conscientious	وفیفه شناس
punctual	وقت شناس
godly	خدا شناس
astronomers	ستاره شناس
astronomer	ستاره شناس
loyal	وفیفه شناس
statistician	امار شناس
geneticists	نسل شناس
geneticist	نسل شناس
tactfully	موقع شناس
tactful	موقع شناس
genealogist	شجره شناس
herbalists	گیاه شناس
botanist	گیاه شناس
arborist	درخت شناس
anatomist	کالبد شناس
esthetician	زیبایی شناس
aesthetician	زیبایی شناس
actinolagy	پرتو شناس
acoustician	صدا شناس
antiquary	عتیقه شناس
antiquaries	عتیقه شناس
astrologers	ستاره شناس
astrologer	ستاره شناس
toxicologist	زهر شناس
zoologist	جانور شناس
botanists	گیاه شناس
herbalist	گیاه شناس
grateful	متشکر حق شناس
antiquarian	عتیقه شناس
ecologist	بوم شناس
philatelists	تمبر شناس
philatelist	تمبر شناس
naturalists	طبیعت شناس
naturalist	طبیعت شناس
biologist	زیست شناس
pathologists	اسیب شناس
pathologist	اسیب شناس
gourmets	خوراک شناس
gourmet	خوراک شناس
technologist	حرفه شناس
ethnologist	قوم شناس
dutiful	وفیفه شناس
dutiful	گماشت شناس
seismologist	زلزله شناس
geologist	زمین شناس
sociologist	انسگان شناس
sociologist	جامعه شناس
anthropologist	انسان شناس
archeologist	باستان شناس
archaeologist	باستان شناس
criminologist	جرم شناس
ethnologists	قوم شناس
neurologist	عصب شناس
decoder	رمز شناس
etymologer	اشنقاق شناس
ethologist	کردار شناس
insectologist	حشره شناس
entomologist	حشره شناس
embryologist	رویان شناس
duteous	گماشت شناس
lexicologist	لغت شناس
dendrologist	درخت شناس
demographer	جمعیت شناس
cytology	یاخته شناس
epigraphist	کتیبه شناس
cytology	سلول شناس
feal	وفیفه شناس
fossilist	سنگواره شناس
lunarian	ماه شناس
petologist	سنگ شناس
lithologist	سنگ شناس
odontologist	دندان شناس
ideologist	ارمان شناس
iconologist	شمایل شناس
ichthyologist	ماهی شناس
hypnologist	خواب شناس
herborist	گیاه شناس
heliologist	افتاب شناس
ecologists	بوم شناس
gemologist	گوهر شناس
crystallographer	بلور شناس
craniologist	کله شناس
bryologist	خزه شناس
carpologist	میوه شناس
conchologist	صدف شناس
muscologist	خزه شناس
bibliographer	کتاب شناس
bibliograph	کتاب شناس