English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English Persian
obturator الات مانع خروج گاز
Other Matches
gas tight مانع خروج گاز
steam tight مانع خروج بخار
choke ring حلقه مانع خروج گاز
compensation trading معاملهای که در ان فروشنده ماشین الات کارخانه متعهد میگردد تامحصول ان ماشین الات راخریداری نماید
glasswork شیشه الات بلور الات
operating slide دستگاه الات متحرک تیربار الات متحرک یا قسمتهای خوراک دهنده
hedgehogs مانع جوجه تیغی شکل نوعی جنگ افزارضد زیردریایی یا مانع ضدزیردریایی
hedgehog مانع جوجه تیغی شکل نوعی جنگ افزارضد زیردریایی یا مانع ضدزیردریایی
damming سد ساختن مانع شدن یاایجاد مانع کردن محدود کردن
dam سد ساختن مانع شدن یاایجاد مانع کردن محدود کردن
crest clearing محوطه تامین بالای مانع حاشیه امنیت بالای مانع
dams سد ساختن مانع شدن یاایجاد مانع کردن محدود کردن
dammed سد ساختن مانع شدن یاایجاد مانع کردن محدود کردن
obstructor وسیله مانع تخریب مین مانع ضد اکتشاف مین
ocant altitude ارتفاع خارج از حدود مانع ارتفاع بالای مانع
glassware بلور الات
glassware شیشه الات
machinary ماشین الات
iron mongery اهن الات
optical الات بصری
silverware نقره الات
tinware حلبی الات
surgical instruments الات جراحی
passementerie زینت الات
machinery ماشین الات
obturator الات جازم
instruments الات دقیق
irowork اهن الات
ironware فلز الات
hard ware فلز الات
genital organs الات تناسلی
agricultural implements الات کشاورزی
glass شیشه الات
brass ware برنج الات
enginery ماشین الات
cast iron ware الات چدنی
hardware اهن الات
geared الات جامه
gears الات جامه
gear الات جامه
ironware اهن الات
breech block carrier الات متحرک
precision tools الات دقیق
instrument الات دقیق
carpenter's machines ماشین الات درودگری
optical instruments الات وابسته به بینایی
light machinery ماشین الات سبک
mechanics علم ماشین الات
trinketry جواهر الات بدلی
trinkums زیور الات بدلی
cutler فروشنده الات برنده
calibration تنظیم الات دقیق
percussion instrument الات موسیقی ضربی
heavy machinery ماشین الات سنگین
heavy goods ماشین الات سنگین
hardwareman اهن الات فروش
iron monger اهن الات فروش
mechanician مکانیک ماشین الات
machinery designer طراح ماشین الات
building machinery ماشین الات ساختمانی
instrument الات اندازه گیری
lighting equipments الات و ادوات روشنایی
obturator spindle دوکی الات جازم
hardware اهن الات ابزارالات
scrapping ماشین الات اوراق
scrapped ماشین الات اوراق
scrap ماشین الات اوراق
woodwork چوب الات نجاری
wind instrument الات موسیقی بادی
surveying instrument الات نقشه برداری
wind instruments الات موسیقی بادی
plants ماشین الات کارخانه
scraps ماشین الات اوراق
ironmonger فروشنده اهن الات
plant ماشین الات کارخانه
ironmongers فروشنده اهن الات
war implements ساز و برگ یا الات جنگ
operator of light machinery اپراتور ماشین الات سبک
operator of heavy machinery اپراتور ماشین الات سنگین
midi میانجی رقمی الات موسیقی
trade fixtures الات صنعتی نصب شده
musical instrument digital interface میانجی رقمی الات موسیقی
exhaust خروج
emissions خروج
leakage or breakage خروج
exit خروج
egression خروج
emersion خروج
exits خروج
emission خروج
propulsion خروج
outgo خروج
exhausts خروج
prolapsus خروج
egress خروج
exodus خروج
equipment تجهیزات جنگی وسایل الات و ابزار
automation خودکار شدن ماشین الات اتوماسیون
reed pipe لوله یا نای الات موسیقی بادی
economic life مدت بهره برداری از ماشین الات
tiepin سنجاق مدال وزینت الات زنانه
reed stop کلید یا جا انگلشتی الات موسیقی بادی
interactive الات و یا سرویسی مثل تلفن زدن
grader یکی از ماشین الات راه سازی
pailette زینت الات بدلی مانندمنجوق وغیره
deferred maintenance قصور و تاخیر در تعمیرماشین الات و غیره
hygrometer الات وادوات سنجش رطوبت هوا
transpiration خروج نفوذ
eccentricity خروج از مرکز
emission صدور خروج
spermatism خروج منی
dump valve شیر خروج
eccentricity خروج از مرکزیت
outlets مجرای خروج
outlet مجرای خروج
ejaculating خروج منی
exhaust valve شیر خروج
exhaust velosity سرعت خروج
outage راه خروج
angle of emergence زاویه خروج
blow out خروج ناگهانی
emissions صدور خروج
ingress and egress دخول و خروج
exit point نقطه خروج
light spill خروج نور
ejaculate خروج منی
out flow of capital خروج سرمایه
eccentricities خروج از مرکزیت
eccentricities خروج از مرکز
spurt خروج ناگهانی
spurting خروج ناگهانی
defecation خروج مدفوع
debouchment خروج ازتنگنا
order off حکم خروج
order off the field حکم خروج
debouch راه خروج
capital outflow خروج سرمایه
spurts خروج ناگهانی
ejaculates خروج منی
log off خروج از سیستم
log out خروج از سیستم
logout خروج از سیستم
exeat اجازهء خروج
outages راه خروج
emergency exit خروج اضطراری
electron affinity انرژی خروج
spurted خروج ناگهانی
prolapse of the uterus خروج سیبک
ejaculated خروج منی
emergency exit در خروج اضطراری
work function انرژی خروج
fixed assets درائیهای ثابت مانند ساختمان و ماشین الات
sights الات نشانه روی شکاف درجه تفنگ
sight الات نشانه روی شکاف درجه تفنگ
pailett زینت الات بدلی مانند منجوق وغیره
paleolith الات سنگی نتراشیده عصر حجر قدیم
microphonics انعکاس صدای کار کردن ماشین الات در میکروفن
recoil operated مسلح شونده به وسیله عقب نشینی الات متحرک
acm Computing Asssociationfor انجمن ماشین الات کامپیوتری achinery
eccentricity of the load خروج از مرکزیت بار
eccentricities گریز یا خروج از مرکز
exhausts تخلیه کردن خروج
primer leak خروج گازاز ته چاشنی
undoubling خروج از دوبلگی شطرنج
clearance outwards مجوز خروج کشتی
exhaust خروج گاز یابخار
out flow of labor خروج نیروی کار
clearing outwards اعلامیه خروج کشتی
outer work function انرژی خروج بیرونی
exhaust تخلیه کردن خروج
exophthalmos خروج تخم چشم
infinite حلقهای که خروج ندارد.
fifo خروج به ترتیب ورود
shell برنامه خروج موقت
inner work function انرژی خروج درونی
shells برنامه خروج موقت
freedom of entry and exit ازادی ورود و خروج
Where is the emergency exit? در خروج اضطراری کجاست؟
eccentricity گریز یا خروج از مرکز
exhausts خروج گاز یابخار
shelling برنامه خروج موقت
pilot model مدل یا قالب نمونه اولیه وسایل و ماشین الات یاقطعات
FAQ الات عمومی و پاسخ آنها درباره یک موضوع مربوطه استphantom
tuning pipe نای مخصوص کوک ومیزان کردن بعضی الات موسیقی
clearance papers اسناد خروج کشتی از بندر
clearance outwards مجور خروج کشتی پس ازبارگیری
break cover خروج روباه یا خرگوش ازپناهگاه
exhaust pipe لوله خروج بخار یا دود
Please show me the way out I'll show you ! لطفا " را ؟ خروج را به من نشان دهید
ne exeat regno دستور عدم خروج از مملکت
trap house محل خروج هدفهای متحرک
gangway محل ورود و خروج از ناو
gangways محل ورود و خروج از ناو
exit road راه خروج ازموضع یا سر پل یا منطقه فرود
spermatorrhoea خروج منی بدون اراده احتلام
exits خروج بازیگر از صحنهء نمایش دررو
blowing خروج هوا با فشار و سرعت زیاد
lithotomy برش مثانه برای خروج سنگ
muzzle energy نیروی یک گلوله در موقع خروج از لوله
exit خروج بازیگر از صحنهء نمایش دررو
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com