Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
English
Persian
lighting equipments
الات و ادوات روشنایی
Other Matches
compensation trading
معاملهای که در ان فروشنده ماشین الات کارخانه متعهد میگردد تامحصول ان ماشین الات راخریداری نماید
glasswork
شیشه الات بلور الات
operating slide
دستگاه الات متحرک تیربار الات متحرک یا قسمتهای خوراک دهنده
it is insensitive to light
روشنایی را حس نمیکند نسبت به روشنایی حساس نیست
iceblink
روشنایی که ازبازتاب روشنایی یخ در افق پیدا میشود
instrument
ادوات
gears
ادوات
geared
ادوات
gear
ادوات
fixture
ادوات
agricultural implements
ادوات فلاحتی
weapon platoon
دسته ادوات
instruments of percussion
ادوات ضربی
weapon troops
قسمتهای ادوات
privative particles
ادوات نفی
privative particles
ادوات سلب
hollow ware
ادوات فلزی
weapon troops
یکانها ادوات
pulsatile instruments
ادوات ضربی یا زدنی
interrogatives
ادوات استفهام پرسشی
programming aids
ادوات برنامه نویسی
debug aids
ادوات اشکال زدایی
stringed instruments
سیمدار ادوات الضرب
debugging aids
ادوات اشکال زدایی
interrogative
ادوات استفهام پرسشی
brass band
ادوات انها از برنج باشد
brass bands
ادوات انها از برنج باشد
tumbrel or bril
ارابه دو چرخه برای بردن مهمات و ادوات
paleolithic age
روزگاری که مردم ازسنگهای تراشیده ادوات وافزار میساختند
phonoscope
التی که بدان سیمهای ادوات موسیقی ازموده میشوند
coordinated illumination
روشنایی هم اهنگ شده طرح روشنایی هم اهنگ شده
armor protection
حفافت درمقابل ادوات زرهی پوشش زرهی
machinary
ماشین الات
glass
شیشه الات
glassware
بلور الات
glassware
شیشه الات
passementerie
زینت الات
obturator
الات جازم
hardware
اهن الات
instrument
الات دقیق
instruments
الات دقیق
ironware
اهن الات
ironware
فلز الات
irowork
اهن الات
hard ware
فلز الات
genital organs
الات تناسلی
enginery
ماشین الات
cast iron ware
الات چدنی
breech block carrier
الات متحرک
brass ware
برنج الات
agricultural implements
الات کشاورزی
gears
الات جامه
geared
الات جامه
gear
الات جامه
precision tools
الات دقیق
iron mongery
اهن الات
optical
الات بصری
tinware
حلبی الات
surgical instruments
الات جراحی
machinery
ماشین الات
silverware
نقره الات
building machinery
ماشین الات ساختمانی
heavy goods
ماشین الات سنگین
surveying instrument
الات نقشه برداری
ironmonger
فروشنده اهن الات
woodwork
چوب الات نجاری
scrapped
ماشین الات اوراق
scrap
ماشین الات اوراق
instrument
الات اندازه گیری
calibration
تنظیم الات دقیق
carpenter's machines
ماشین الات درودگری
iron monger
اهن الات فروش
ironmongers
فروشنده اهن الات
heavy machinery
ماشین الات سنگین
wind instrument
الات موسیقی بادی
wind instruments
الات موسیقی بادی
light machinery
ماشین الات سبک
mechanics
علم ماشین الات
cutler
فروشنده الات برنده
trinkums
زیور الات بدلی
trinketry
جواهر الات بدلی
hardwareman
اهن الات فروش
machinery designer
طراح ماشین الات
optical instruments
الات وابسته به بینایی
percussion instrument
الات موسیقی ضربی
plants
ماشین الات کارخانه
plant
ماشین الات کارخانه
scraps
ماشین الات اوراق
obturator spindle
دوکی الات جازم
scrapping
ماشین الات اوراق
hardware
اهن الات ابزارالات
mechanician
مکانیک ماشین الات
operator of light machinery
اپراتور ماشین الات سبک
war implements
ساز و برگ یا الات جنگ
operator of heavy machinery
اپراتور ماشین الات سنگین
midi
میانجی رقمی الات موسیقی
trade fixtures
الات صنعتی نصب شده
musical instrument digital interface
میانجی رقمی الات موسیقی
obturator
الات مانع خروج گاز
automation
خودکار شدن ماشین الات اتوماسیون
tiepin
سنجاق مدال وزینت الات زنانه
deferred maintenance
قصور و تاخیر در تعمیرماشین الات و غیره
grader
یکی از ماشین الات راه سازی
equipment
تجهیزات جنگی وسایل الات و ابزار
pailette
زینت الات بدلی مانندمنجوق وغیره
reed stop
کلید یا جا انگلشتی الات موسیقی بادی
interactive
الات و یا سرویسی مثل تلفن زدن
economic life
مدت بهره برداری از ماشین الات
hygrometer
الات وادوات سنجش رطوبت هوا
reed pipe
لوله یا نای الات موسیقی بادی
fixed assets
درائیهای ثابت مانند ساختمان و ماشین الات
pailett
زینت الات بدلی مانند منجوق وغیره
paleolith
الات سنگی نتراشیده عصر حجر قدیم
sight
الات نشانه روی شکاف درجه تفنگ
sights
الات نشانه روی شکاف درجه تفنگ
microphonics
انعکاس صدای کار کردن ماشین الات در میکروفن
recoil operated
مسلح شونده به وسیله عقب نشینی الات متحرک
acm
Computing Asssociationfor انجمن ماشین الات کامپیوتری achinery
tuning pipe
نای مخصوص کوک ومیزان کردن بعضی الات موسیقی
pilot model
مدل یا قالب نمونه اولیه وسایل و ماشین الات یاقطعات
FAQ
الات عمومی و پاسخ آنها درباره یک موضوع مربوطه استphantom
electric lighting
روشنایی
luminance
روشنایی
luminouity
روشنایی
night light
روشنایی شب
peep
روشنایی کم
peeped
روشنایی کم
peeping
روشنایی کم
peeps
روشنایی کم
lighting
روشنایی
light
روشنایی
illuminations
روشنایی
luminosity
روشنایی
lightest
روشنایی
clearness
روشنایی
lighted
روشنایی
illumination
روشنایی
rushlight
روشنایی کم
lightness
روشنایی
illuminator
وسیله روشنایی
light conditions
نسبتهای روشنایی
light fluctuation
نوسان روشنایی
light gap
فاصله روشنایی
light control
کنترل روشنایی
illumination method
سبک روشنایی
illumination method
روش روشنایی
image brightness
روشنایی تصویر
lighting control
کنترل روشنایی
incandescent lamp
لامپ روشنایی
phot
واحد روشنایی
luminance decay
کم شدن روشنایی
photology
دانش روشنایی
intensity of illumination
شدت روشنایی
intensity level
سطح روشنایی
indirect lighting
روشنایی غیرمستقیم
illuminator
دستگاه روشنایی
lambert
واحد روشنایی
light adaptation
انطباق با روشنایی
light brightness control
کنترل روشنایی
light meter
روشنایی سنج
luminance channel
کانال روشنایی
luminous efficiency
ضریب روشنایی
sustained illumination
روشنایی پایدار
sustained illumination
روشنایی مداوم
street lighting
روشنایی خیابان
search light illumination
روشنایی با نورافکن
luminous efficiency
راندمان روشنایی
luminous flux
شاره روشنایی
luminous flux
شار روشنایی
room lighting
روشنایی اطاق
luminous flux
فلوی روشنایی
luminous power
قوه روشنایی
lux meter
روشنایی سنج
ligting conditions
نسبتهای روشنایی
lighting unit
واحد روشنایی
light point
منبع روشنایی
lighting battery
باتری روشنایی
lighting effect
اثر روشنایی
lighting engineering
تکنیک روشنایی
lighting engineering
مهندسی روشنایی
lighting feeder
تهیه روشنایی
lighting line
سیم روشنایی
lighting mains
خط روشنایی اصلی
lighting outlet
خروجی روشنایی
lighting plant
تاسیسات روشنایی
lighting scheme
ترتیب روشنایی
lighting set
دستگاه روشنایی
lighting source
منبع روشنایی
lighting switch
کلید روشنایی
luminous intensity
شدت روشنایی
lighting transformer
مبدل روشنایی
photometer
روشنایی سنج
glared
روشنایی زننده
illuminations
شدت روشنایی
luminosity
بازده روشنایی
glimmering
روشنایی ضعیف
glimmerings
روشنایی ضعیف
artifical light
روشنایی مصنوعی
asterism
روشنایی و نور
brightness control
پیچ روشنایی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com