Dictiornary-Farsi | التهاب دماغ | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 108 (7 milliseconds)

English	Persian
brainfever	التهاب دماغ


Other Matches

erythematic	وابسته به التهاب پوست التهاب اور
encephalon	دماغ
pecker	دماغ
mid brain	پل دماغ
snot	ان دماغ
the handle of the face	دماغ
mirthless	بی دماغ
out of spirits	بی دماغ
geniuses	دماغ ژنی
lackbrain	دم خشک دماغ
he is out of huomor	دماغ ندارد
he is out of huomor	سر دماغ نیست
hawk nosed	دماغ قوشی
hawk nose	دماغ قوشی
bete noire	موی دماغ
hanger on	موی دماغ
epistaxis	خون دماغ
epencephalon	دماغ صغیر
d. of the brain	ترزید دماغ
genius	دماغ ژنی
nosebleeds	خون دماغ
idiocy	خبط دماغ
a pain in the neck <idiom>	موی دماغ
nosebleed	خون دماغ
to blow one's nose	دماغ گرفتن
snot rag	دستمال دماغ
tagalong	موی دماغ
poniard varolii	پل مغز دماغ
To be rebuffed .	دماغ سوخته شدن
cerebritis	ورم غشاء دماغ
to be a pain in the neck	موی دماغ بودن
To irritate someone.	موی دماغ کسی شدن
He was snubbed . He drew blank.	دماغ سوخته شد ( خیط وبور )
To get in somebodys hair . To irritate someone.	موی دماغ کسی شدن
To damp someones ardour.	دماغ کسی راسوزاندن (خیط کردن )
fervor	التهاب
phlogosis	التهاب
incandescence	التهاب
ophthalmia	التهاب
phlegmasia	التهاب
fervour	التهاب
inflammation	التهاب
boiled	التهاب هیجان
podarthritis	التهاب مفاصل پا
boils	التهاب هیجان
erythema	التهاب پوست
phlebitis	التهاب وریدها
pharyngitis	التهاب گلو
pharyngitis	التهاب حلق
parotitis	التهاب غددبناگوشی
pack annealing	التهاب لفافی
pulmonitis	التهاب ریه
boil	التهاب هیجان
tumult	اشوب التهاب
ophthalmitis	التهاب چشم
Tendinitis	التهاب تاندون
metritis	التهاب رحم
inflammable	التهاب پذیر
arthritis	التهاب مفصل
ovaritis	التهاب تخمدان
peritonitis	التهاب صفاق
keratitis	التهاب قرنیه
adenitis	التهاب غده
intermediate anneal	التهاب میانی
leucophlegmasia	التهاب سفید
annealing	التهاب گداختگی
box anneal	التهاب جعبهای
pneumonia	التهاب ریه
gastritis	التهاب معده
neuritis	التهاب عصبی
carditis	التهاب قلب
encephalitis	التهاب مغز
snivel	اب بینی رابا صدا بالا کشیدن دماغ گرفتن
sniveled	اب بینی رابا صدا بالا کشیدن دماغ گرفتن
snivelled	اب بینی رابا صدا بالا کشیدن دماغ گرفتن
She is far too conceited. She is full of herself .	گوئی از دماغ فیل افتاده ( پر افاده وازخود راضی )
sniveling	اب بینی رابا صدا بالا کشیدن دماغ گرفتن
snivelling	اب بینی رابا صدا بالا کشیدن دماغ گرفتن
snivels	اب بینی رابا صدا بالا کشیدن دماغ گرفتن
glows	التهاب تابش گداختگی
coil annealing furnace	کوره التهاب القایی
otitis	التهاب گوش [پزشکی]
bright drawn	کشیدن در حالت التهاب
white heat	نور سفید التهاب
glow	التهاب تابش گداختگی
pot annealing furnace	کوره التهاب کفچهای
pack annealing furnace	کوره التهاب لفافی
glowed	التهاب تابش گداختگی
to play gooseberry	همراه دونفرعاشق ومعشوق راه افتادن وموی دماغ انهاشدن)
osteomyelitis	التهاب موضعی و مخرب استخوان
gastroenteritis	التهاب معده و رودهی باریک
gingivitis	اماس و التهاب لثه دندان
uteritis	اماس زهدان التهاب رحم
allergic rhinitis [med.]	التهاب مخاط بینی آلرژیک [پزشکی]
pollenosis [med.]	التهاب مخاط بینی آلرژیک [پزشکی]
pollinosis [med.]	التهاب مخاط بینی آلرژیک [پزشکی]
hay fever [med.]	التهاب مخاط بینی آلرژیک [پزشکی]
hayfever [med.]	التهاب مخاط بینی آلرژیک [پزشکی]
laryngitis	اماس خشک نای التهاب حنجره
pleurohepatitis	اماس شامه شش وجگر التهاب غشاریه وکبد
mastoiditis	ماستوئیدیت [التهاب استخوان پشت گوش] [پزشکی]
phlegm [secretion in the airway during inflammation]	بلغم [مخاط] [ترشح در دستگاه تنفسی در زمان التهاب] [پزشکی]
bore	موی دماغ کسی شدن خسته شدن
bores	موی دماغ کسی شدن خسته شدن
neuritis	التهاب یا اماس وزخم عصبی که دردناک است وسبب ناراحتی عصبی وگاهی فلج میگردد
anti blush tinner	ماده رقیق کننده ایکه به کندی خشک میشود و در شرایط رطوبت زیاد برای جلوگیری از التهاب لعاب روی سطح بکار میرود
encephalitis	ورم دماغ ورم مغز