English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (10 milliseconds)
English Persian
tensiometer الت سنجش نیروی کشش وفشارگازوبخار
tensometer الت سنجش نیروی کشش وفشارگازوبخار
Other Matches
measuring technique متد سنجش اسلوب سنجش فن سنجش فن اندازه گیری
tensimeter کشش سنج الت سنجش نیروی کشش وفشارگاز وبخار
scalar توضیح دادنی بوسیله عددی بر روی ترازو قابل سنجش با ترازو سنجش مدرج
ppi gauge معیار سنجش استاندارد بار معیار سنجش ابعاد استانداردبستههای پستی
blue water school انانی که نیروی دریایی انگلیس راتنها نیروی کافی ان میدانند
magneto electricity نیروی کهربایی که بوسیله نیروی اهن ربایی تولید میشود
reenforceŠetc نیروی تازه فرستادن برای با نیروی امدادی تقویت کردن
torque نیروی گردنده درقسمتی از دستگاه ماشین نیروی گشتاوری
e.m.f force electromotive نیروی محرکه الکتریکی نیروی برقرانی
juggernauts نیروی عظیم منهدم کننده نیروی تخریبی مهیب
juggernaut نیروی عظیم منهدم کننده نیروی تخریبی مهیب
expeditionary نیروی اعزامی به خارج نیروی سرکوبگر خارجی
air force personnel with the army پرسنل نیروی هوایی ماموربه نیروی زمینی
electromotive force نیروی محرکه الکتریکی نیروی برقرانی
no man's land زمین بلاصاحب و غیر مسکون باریکه زمین حد فاصل بین نیروی متخاصم و نیروی خودی
army landing forces نیروی زمینی شرکت کننده درعملیات اب خاکی نیروی زمینی پیاده شونده در ساحل
buoyancy نیروی بالابر نیروی شناوری
threat force نیروی دشمن نیروی مخالف
attack force نیروی تک کننده به ساحل نیروی تک
self propulsion حرکت توسط نیروی خود پیشروی توسط نیروی خویش
counter force نیروی مقابله با وسایل استراتژیکی دشمن استفاده ازنیروی هوایی و موشکهای استراتژیکی برای تخریب نیروی دشمن
naval aviation قسمت هوایی نیروی دریایی هواپیمایی نیروی دریایی
allocated manpower نیروی انسانی واگذار شده سهمیه نیروی انسانی
geomagnetism نیروی اهن ربایی زمین نیروی جاذبه زمین
free gyroscope نیروی ژیروسکوپی ازاد نیروی جاذبه مغناطیسی ازاد
Marine Corps نیروی تکاوران دریایی نیروی تفنگداران دریایی
army aircraft هواپیمایی نیروی زمینی هواپیماهای نیروی زمینی
evaluations سنجش
pondered سنجش
assessment سنجش
assay سنجش
assessments سنجش
deliberation سنجش
deliberations سنجش
scalar سنجش
g سنجش
ponder سنجش
pondering سنجش
ponders سنجش
assays سنجش
measurement سنجش
appraisals سنجش
appraisal سنجش
degress of comparison سنجش
measure سنجش
ponderingly با سنجش
ponderation سنجش
scaling سنجش
evaluation سنجش
poneration سنجش
measurements سنجش
evalution سنجش
measurment سنجش
measuring diaphragm ممبران سنجش
measuring circuit مدار سنجش
measuring junction محل سنجش
measuring junction نقطه سنجش
measuring range حیطه سنجش
measuring method اسلوب سنجش
measuring period مدت سنجش
surveyor's chain زنچیر سنجش
measuring coil بوبین سنجش
measurable سنجش پذیر
measuring frequency فرکانس سنجش
measuring diaphragm دیافراگم سنجش
measuring generator مولد سنجش
measuring error خطای سنجش
measuring current جریان سنجش
comparison تطبیق سنجش
measuring point نقطه سنجش
sociometry سنجش افکاراجتماعی
measuring position محل سنجش
measuring technique روش سنجش
pulmometry سنجش گنجایش شش
method of measurment روش سنجش
metage حق سنجش قپانداری
measuring technique تکنیک سنجش
measuring thermocouple عنصرحرارتی سنجش
measuring transductor ترانسدوکتور سنجش
measuring unit عضو سنجش
measuring unit واحد سنجش
measuring voltage فشار سنجش
comparisons تطبیق سنجش
measuring thermocouple ترموکوپل سنجش
measuring range ناحیه ی سنجش
measuring rectifier یکسوکننده سنجش
ponderability سنجش پذیری
measuring relay رله سنجش
measuring sensitivity حساسیت سنجش
measuring switch کلید سنجش
rating سنجش توان
ratings سنجش توان
ponderable قابل سنجش
measuring system سیستم سنجش
measurment سنجش اندازه
depth measurement سنجش گودی
incommensurable سنجش ناپذیر
comparative measurement سنجش مقایسهای
biometrics زیست سنجش
meter وسیله سنجش
meters وسیله سنجش
emergency measure سنجش اضطراری
assays ازمایش سنجش
datum line خط مبنای سنجش
delib erator سنجش کننده
high accuracy measurement سنجش دقیق
voltage measuring سنجش فشارالکتریکی
volumetric analysis سنجش حجمی
precision measurment سنجش دقیق
comparative measurement سنجش قیاسی
accuracy to gage دقت سنجش
colorimetry سنجش رنگ
font metric سنجش فونت
market appraisal سنجش بازار
frequency measurement سنجش فرکانس
indirect measurement سنجش غیرمستقیم
graduated steel straight edge شینه سنجش
measuring period دوره سنجش
clocked با سنجش زمان
assay ازمایش سنجش
measuring cable کابل سنجش
voltage measuring سنجش ولتاژ
measuring thermocouple زوج فلزحرارتی سنجش
quantifiable قابل سنجش یا تعیین
eudiometry سنجش اکسیژن هوا
assay عیار گرفتن سنجش
assays عیار گرفتن سنجش
pulmometer الت سنجش گنجایش شش
milage سنجش برحسب میل
mileage سنجش برحسب میل
clocked input ورودی با سنجش زمان
coductivity cell پیل سنجش رسانندگی
optical measuring system سیستم سنجش نوری
perimetry سنجش میدان دید
mile مقیاس سنجش مسافت
pixing the coin سنجش عیار سکه
bel یگان سنجش صوت
clocked flip flop الاکلنگ با سنجش زمان
precision measuring equipment تجهیزات سنجش دقیق
measure مقایسه کردن سنجش
barometry سنجش فشار هوا
photomrtry سنجش شدت روشنایی
thermal resolution حداقل سنجش حرارت
imponderability عدم قابلیت سنجش
miles مقیاس سنجش مسافت
acre برای سنجش زمین
acres برای سنجش زمین
calipers پرگار برای سنجش
means test سنجش استطاعت مالی
tangible benefits سودهای قابل سنجش
means tests سنجش استطاعت مالی
aerometry سنجش غلظت هوا
instrumentation کاربرد وسائل سنجش
the estimative faculty قوه سنجش یا براورد
insulation measurement سنجش و ازمایش ایزولاسیون
limit gage وسیله سنجش تلرانس
scruple واحد سنجش چیزجزئی
incommensurability عدم تقارن سنجش ناپذیری
pneumercator شاغول سنجش ارتفاع مایعات
vinometer الت سنجش الکل شراب
transversal سنجش ارزش برحسی معیارنوینی
butyrometer الت سنجش چربی شیر
pluviometric مبنی بر سنجش مقدار بارندگی
transvaluation سنجش ارزش برحسب معیارجدیدی
piezometer دستگاه سنجش شدت انفجار
magneto ohmmeter میگر برای سنجش مقاومت
cohesiometer دستگاه سنجش چسبندگی خاک
ceilometer وسیله سنجش ارتفاع ابر
ergograph دستگاه سنجش قدرت کارعضلانی
Parts-per notation بخش در یکای سنجش [مهندسی]
dynameter اسباب سنجش قوه دوربین
harmonometer الت سنجش هم اهنگی صداها
pyrometer الت سنجش گرمای زیاد
manometer الت سنجش فشار خون
rain gage وسیله سنجش میزان بارندگی
exposure meter دستگاه سنجش نوردهی نورسنج
roentgen واحد سنجش تشعشع اتمی
chronograph الت سنجش فواصل زمانی
sequencer اسباب سنجش توالی وتسلسل
barometrical وابسته به سنجش فشار هوا
barometric وابسته به سنجش فشار هوا
transit compass الت سنجش گوشههای افقی
sociometry سنجش روابط افراد جامعه
moving coil measuring mechanism مکانیزم سنجش قاب گردان
hygrometer الات وادوات سنجش رطوبت هوا
angular velocity bombsight دوربین سنجش زاویه رهایی بمب
manometric وابسته به سنجش فشار گازیا دمه
fluviometer الت سنجش افت وخیزاب رودخانه
radiosonde بالن مخصوص سنجش هوادر هواسنجی
hydrometer الت سنجش وزن ویژه مایعات
acrometer دستگاه سنجش وزن مخصوص روغن
fluviograph الت سنجش افت وخیزاب رودخانه
california tests of personality ازمونهای کالیفرنیا برای سنجش شخصیت
hydrometric وابسته به سنجش وزن ویژه ابگونه ها
rakes دستگاه سنجش خطای برد توپ
pneumatoneter الت سنجش گنجایش تنفس ریه
pneumatometer الت سنجش هوایی که در یک دم به شش فرو میرود
weighing machine ترازوی ماشینی ماشین سنجش قنطارکش
rake دستگاه سنجش خطای برد توپ
raking دستگاه سنجش خطای برد توپ
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com