English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 123 (6 milliseconds)
English Persian
pin up الصاق اگهی
pin-up الصاق اگهی
pin-ups الصاق اگهی
Other Matches
adhesion الصاق
pasting الصاق
pastes الصاق
pasted الصاق
paste الصاق
adherence الصاق
stick الصاق تاخیر
stamper تمبر الصاق کن
attachment ضمیمه الصاق
attach چسباندن الصاق کردن
attaching چسباندن الصاق کردن
live copy paste کپی الصاق مستقیم
attaches چسباندن الصاق کردن
stick الصاق کردن چوب
stamps تمبر پست الصاق کردن
stamp تمبر پست الصاق کردن
nail با میخ الصاق کردن بدام انداختن
nails با میخ الصاق کردن بدام انداختن
nailed با میخ الصاق کردن بدام انداختن
notice اگهی
noticing اگهی
notices اگهی
noticed اگهی
advertisements اگهی
announcement اگهی
caveat اگهی
caveats اگهی
proclamations اگهی
tickets اگهی
proclamation اگهی
announcements اگهی
warning اگهی
indigitation اگهی
indiction اگهی
infore اگهی به
affiche اگهی
acknowledgments اگهی
acknowledgements اگهی
acknowledgement اگهی
warnings اگهی
Annunciation اگهی
ticket اگهی
posters اگهی
poster اگهی
play bill اگهی نمایش
notice to mariner اگهی دریایی
warning order دستور اگهی
previous notice پیش اگهی
advertisements اگهی تبلیغاتی
forewarning پیش اگهی
gazette اعلان و اگهی
fly bill اگهی دستی
annunciate اگهی دادن
advertize اگهی دادن
pin-ups چسبانیدن اگهی
pin-up چسبانیدن اگهی
pin up چسبانیدن اگهی
billsticker اگهی چسبان
prognosis پیش اگهی
advertisement اگهی تبلیغاتی
informing اگهی دادن
banning اگهی احضار
bans اگهی احضار
advertises اگهی دادن
advertised اگهی دادن
announcing اگهی دادن
announces اگهی دادن
announced اگهی دادن
announce اگهی دادن
handbills اگهی دستی
inform اگهی دادن
informs اگهی دادن
ban اگهی احضار
assertion بیانیه اگهی
obituaries اگهی در گذشت
handbill اگهی دستی
prospectuses خلاصه اگهی
prospectus خلاصه اگهی
proclamations اگهی دادن
proclamation اگهی دادن
obituary اگهی در گذشت
tender notice اگهی دعوت به مناقصه
reclame اگهی اغراق امیز
prognostic tests ازمونهای پیش اگهی
flier اگهی روی کاغذکوچک
proclamatory متضمن اگهی یا اعلام
flyers اگهی روی کاغذکوچک
to paste up a playbill اگهی نمایش بدیوارزدن
press agent مامور اگهی و تبلیغ
bulletins اگهی نامه رسمی
bulletin اگهی نامه رسمی
fliers اگهی روی کاغذکوچک
flyer اگهی روی کاغذکوچک
ballyhoo اگهی پر سرو صدا کردن
necrology ثبت اموات اگهی فوت
publicized اگهی کردن باطلاع عمومی رساندن
publicizes اگهی کردن باطلاع عمومی رساندن
the public are hereby notified بدین وسیله عموم را اگهی میدهید
to proclaim meetings بوسیله اگهی اجتماعات راقدغن کردن
publicizing اگهی کردن باطلاع عمومی رساندن
publicize اگهی کردن باطلاع عمومی رساندن
exclaim بعموم اگهی دادن بانگ زدن
exclaimed بعموم اگهی دادن بانگ زدن
exclaiming بعموم اگهی دادن بانگ زدن
publicised اگهی کردن باطلاع عمومی رساندن
publicises اگهی کردن باطلاع عمومی رساندن
publicising اگهی کردن باطلاع عمومی رساندن
exclaims بعموم اگهی دادن بانگ زدن
top billing بالاترین قسمت اگهی سینما صدر اعلان
to put a notice on a door اگهی روی در چسباندن اعلان بدر زدن
ap Processor Attached پردازنده الصاق شده پردازنده متصل شده
fly sheet اگهی ها واعلاناتی که روی کاغذ کوچک چاپ شده ودستی پخش میشود
necrologist متصدی فهرست مردگان متصدی تهیه اگهی در باره مرگهای تازه
screamer اگهی درشت وجالب توجه در روزنامه مطالب جالب توجه
promulge انتشار دادن بعموم اگهی دادن
list price فهرست قیمت اجناس فهرستی که در ان قیمت اجناس یا اگهی ویاکالاهای تجارتی رانوشته اند
posted اگهی کردن اعلان کردن
posts اگهی کردن اعلان کردن
post اگهی کردن اعلان کردن
post- اگهی کردن اعلان کردن
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com