English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (7 milliseconds)
English Persian
expression القای حالت
expressions القای حالت
Other Matches
the i [حالت من) اگاهی :این کلمه در حالت مفعولیت me ودر حالت فاعلیت I است
modes قالب کدگذاری با دو حالت : حالت مشابه mode است . حالت نیاز به پردازش ندارد و داده مستقیم واد کانال خروجی میشود
mode قالب کدگذاری با دو حالت : حالت مشابه mode است . حالت نیاز به پردازش ندارد و داده مستقیم واد کانال خروجی میشود
electrodynamic induction القای الکترودینامیک
electrical induction القای برقی
electrostatic induction القای الکتروستاتیکی
neural induction القای عصبی
negative induction القای منفی
manual override القای دستی
mutual induction القای متقابل
magnetic induction القای مغناطیسی
electromagnetic induction القای الکترومغناطیسی
misrepresent a case القای شبهه کردن
instill doubts into one's mind القای شبهه کردن
electromagnetic induction القای الکترو مغناطیسی
coefficient of mutual induction ضریب القای متقابل
faradize بوسیله القای برق معالجه کردن
foreground سیستم کامپیوتری که در حالت اجرای برنامه ممکن است : حالت پیش زمینه برای برنامههای کاربردی محاورهای . حالت پس زمینه : برای برنامههای سیستمهای ضروری
analog سیگنالهای ذخیره سازی در حالت طبیعی بدون تبدیل به حالت دیجیتال
vitrifying تغییر شکل سرامیک از حالت کریستالی به حالت شیشهای یا غیر متبلور
squaring تیغه پارو از حالت افقی به حالت عمودی برای دخول در اب مربع
squares تیغه پارو از حالت افقی به حالت عمودی برای دخول در اب مربع
squared تیغه پارو از حالت افقی به حالت عمودی برای دخول در اب مربع
square تیغه پارو از حالت افقی به حالت عمودی برای دخول در اب مربع
analogues ذخیره سازی سیگنال ها در حالت طبیعی بدون تبدیل به حالت دیجیتال
analogue ذخیره سازی سیگنال ها در حالت طبیعی بدون تبدیل به حالت دیجیتال
convertor وسیله یا برنامهای که داده را از یک حالت به حالت دیگر تبدیل میکند
oblique case حالت مفعولی یا اضافه حالت اسمی که نه فاعل باشدنه منادی
printed کدهای متن که باعث می شوند چاپگر حالت خود را عوض کند یعنی از حالت bold
prints کدهای متن که باعث می شوند چاپگر حالت خود را عوض کند یعنی از حالت bold
print کدهای متن که باعث می شوند چاپگر حالت خود را عوض کند یعنی از حالت bold
state of rest حالت ارام حالت سکون وضعیت ساکن
alternated تغییر وضعیت از یک حالت به حالت دیگر و بر عکس
alternates تغییر وضعیت از یک حالت به حالت دیگر و بر عکس
alternate تغییر وضعیت از یک حالت به حالت دیگر و بر عکس
devitrify از حالت شیشهای در اوردن حالت بلوری دادن
plebeianism حالت عوام یا مردم پست حالت توده
genitive حالت مالکیت حالت مضاف الیه
plasticity حالت خمیری پلاستیسیته حالت نرمی
uart قطعهای که رشتههای بیت سریال آسنکردن را به حالت موازی یا داده را به حالت رشته بیت سری تبدیل میکند
spectrality حالت طیفی حالت شبحی
transitoriness حالت ناپایداری حالت بی بقایی
cold forming حالت دهی در حالت سرد
marginal case حالت نهائی حالت حدی
spectralness حالت طیفی حالت شبحی
crude حالت طبیعی رنگ [حالت ملایم و اصیل رنگ]
real mode حالت پردازش پیش فرض برای IBM PC وتنها حالتی که در DOS عمل میکند. این حالت به معنای این است که یک سیستم عملیات تک کاره است که نرم افزار میتواند هر حافظه یا وسیله ورودی و خروجی را استفاده کند
cold strength استحکام در حالت سرد مقاومت در حالت سرد
universal قطعهای که رشته بیت سری اسنکرون را به حالت موازی یا حالت موازی را به رشته سری تبدیل میکند
forward seat حالت نشستن سوارکار روی زین در پرش حالت نشستن سوارکار بر روی زین
ill conditioned بد حالت
idiocrasy حالت
expression حالت
temper حالت
expressions حالت
attitude حالت
situations حالت
line condition حالت خط
situation حالت
disposition حالت
manner حالت
attitudes حالت
moods حالت
mood حالت
phases حالت
phased حالت
pyreticosis حالت تب
if حالت
make حالت
makes حالت
queasiness حالت قی
posture حالت
postured حالت
postures حالت
posturing حالت
estates حالت
estate حالت
tempered حالت
unexpressive بی حالت
tempers حالت
case حالت
cases حالت
fettle حالت
self حالت
stances حالت
stance حالت
phase حالت
predicament حالت
predicaments حالت
glass eyed بی حالت
febricity حالت تب
states حالت
temperaments حالت
feverishness حالت تب
stated حالت
state حالت
state- حالت
temperament حالت
stating حالت
condition حالت
status حالت
grain حالت
normal state حالت نرمال
periodicity حالت تناوبی
facial expression حالت چهره
vein حالت تمایل
exceptional case حالت استثنایی
creaminess حالت سرشیری
counterpoise حالت تعادل
perpendicularity حالت عمودی
physical state حالت فیزیکی
veins حالت تمایل
expressive eyes چشمان با حالت
oxidation number حالت اکسایش
output state حالت خروجی
excited state حالت برانگیخته
orthogonality حالت عمودی
of a good d. خوش حالت
faintly در حالت ضعف
oxidation state حالت اکسایش
springs حالت فنری
paramnesia حالت فراموشی
nominative case حالت فاعلی
pastiness حالت خمیری
feminity حالت زنانه
spring حالت فنری
objective case حالت مفعولی
individualism حالت انفرادی
normality حالت عادی
erectness حالت عمودی
resiliency حالت ارتجاعی
repellency حالت دفع
refractivity حالت انکسار
reclining position حالت غنوده
doubtfulness حالت تردید
real mode حالت واقعی
doughiness حالت خمیری
downiness حالت کرکی
deplorble condltion حالت زار
saccharinity حالت قندی
sea state حالت دریا
solid state حالت جامد
sol state حالت سولی
soild state حالت جامد
small ball پرتاب بی حالت
trim وضع حالت
trimmest وضع حالت
trims وضع حالت
skin the cat حالت گربهای
sentimentalism حالت احساساتی
seismicity حالت ارتعاش
drive state حالت سائقی
deliverable state در حالت تحویل
drowsihead حالت نیمخواب
pulverulence حالت خاکی
protected mode حالت محفوظ
prone position حالت درازکش
problem state حالت مسئلهای
equation of state معادله حالت
privileged mode حالت ممتاز
polyvalency حالت چندفرفیتی
polyvalence حالت چندفرفیتی
plumbness حالت عمودی
pyreticosis حالت حمائی
quantum state ویژه حالت
eburnation حالت عاجی
eigenstate حالت انرژی
energy state حالت انرژی
rapturously با حالت بیخودی
ragingly با حالت خشم
queasiness حالت تهوع
queasily با حالت تهوع
locative حالت مکانی
deadness حالت مرده
equilibrium state حالت تعادل
aglow در حالت هیجان
lethargically با حالت سبات
vitreus state حالت شیشهای
circuit opening حالت مدارباز
insert mode حالت درج
goutiness حالت نقرسی
input mode حالت ورودی
childishness حالت بچگی
initial state حالت اغازی
incipincy حالت نخستین
incipience حالت نخستین
answer mode حالت جواب
circumstantiality حالت وکیفیت
glassy state حالت شیشهای
kashruth حالت جواز
accidentalness حالت اتفاقی
acedia حالت خ-لسه
kashrut حالت جواز
jussive حالت امری
adrenergic reponse state حالت پر ادرنالینی
affectedly با حالت بخودگرفته
affectivity حالت عاطفی
isopiestic حالت فشارمتعادل
amentia حالت هذیان
answer mode حالت پاسخ
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com