English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English Persian
euterpe الهه موسیقی
Other Matches
play by ear <idiom> توانایی اجرای موسیقی تنها با گوش وبدون خواندن موسیقی
melody مجموعه نتهای موسیقی که پایه موسیقی را تشکیل میدهد
melodies مجموعه نتهای موسیقی که پایه موسیقی را تشکیل میدهد
to sight-read something از روی ورقه [نت موسیقی] آلت موسیقی بازی کردن
musicom یک زبان برنامه نویسی تصنیفی که روش هایی برای تولید تصنیفهای موسیقی اصیل بعلاوه موسیقی ترکیبی ارائه میدهد
MIDI Mapper برنامه پشتیبانی شده با windows که به کاربران MIDI با تجربه امکان تغییر نحوه ارسال نت موسیقی به دستگاههای موسیقی به PC را بیان میکند
MIDI file فایل ذخیره شده روی PC که حاوی نتهای موسیقی و اطلاعات صوتی است که توسط کارت وسط MIDI به قطعه موسیقی ارسال میشود
goddesses الهه
nox الهه شب
minerva الهه
goddess الهه
flora الهه گل
luna الهه ماه
eris الهه ناسازگاری
nemesis الهه انتقام
bellona الهه جنگ
lucina الهه زایمان
water nymph الهه دریایی
faunis الهه جانوران
nike الهه پیروزی
themis الهه دادگستری
neptune الهه اقیانوس
silenus الهه جنگل
sol الهه خورشید
isis ایزس الهه حاصلخیزی
venus الهه عشق و زیبایی
merry dances نام الهه بامداد
mused الهه شعر وموسیقی
pomona الهه درختان میوه
ceres الهه زراعت ورستنی ها
pallas الهه پالاس اتنا
muses الهه شعر وموسیقی
muse الهه شعر وموسیقی
demeter الهه زراعت وحاصلخیزی
artemis الهه ماه وشکار
queen of night نام الهه ماه وشکار
melpomene الهه شعر وتراژدی یونان
queen of love زهره نام الهه زیبایی
hecate الهه سحروجادو و عالم اسفل
the nine نه تن الهه شعر و هنرهای زیبا
hestia الهه اجاق خانوادگی وشهرها
hebe الهه جونی که ساقی خدایان بود
caissa الهه شطرنج مخلوق سر ویلیام جونز
vestal روستایی وابسته به الهه کانون خانواده
vesta الهه رومی خدای اجاق وخانه داری
parnassian نام کوهی در یونان مرکزی که اختصاص داشت به الهه شعر
morpheus الهه خواب خواب پرور
ear for music موسیقی
ragtime در موسیقی
treble staff موسیقی
treble clef موسیقی
music موسیقی
musicology موسیقی شناسی
boogied موسیقی بوگی
philharmonic عاشق موسیقی
musician موسیقی دان
noteless غیر موسیقی
opus قطعه موسیقی
musicologist موسیقی شناس
concerto قطعه موسیقی
concertos قطعه موسیقی
opuses قطعه موسیقی
make music موسیقی ساختن
ambient music موسیقی پس زمینه
ragtime موسیقی ضربی
subdominant نت چهارم موسیقی
background sound موسیقی متن
background music موسیقی متن
ambient music موسیقی متن
music hall سالن موسیقی
music halls سالن موسیقی
play music موسیقی ساختن
musicians موسیقی دان
musicalness ذوق موسیقی
musicalness برابری با موسیقی
boogie موسیقی بوگی
fa چهارمین نت موسیقی
boogies موسیقی راک
unvocal بدون موسیقی
instrumentally با الت موسیقی
boogieing موسیقی بوگی
boogieing موسیقی راک
instructor of music مشاق موسیقی
boogied موسیقی راک
boleros موسیقی بولرو
boogies موسیقی بوگی
chamber music موسیقی مجلسی
electronic music موسیقی الکترونیکی
musicality ذوق موسیقی
musicality برابری با موسیقی
musical language زبان موسیقی
musical ability توانش موسیقی
discos موسیقی دیسکو
computer music موسیقی کامپیوتری
music therapy موسیقی درمانی
devotion to music دلبستگی به موسیقی
music synthesizer ایجادکننده موسیقی
disco موسیقی دیسکو
boogie موسیقی راک
background music موسیقی پس زمینه
prick نقطه نت موسیقی
pricked نقطه نت موسیقی
pricking نقطه نت موسیقی
pricks نقطه نت موسیقی
jazz موسیقی جاز
beat ضربت موسیقی
beats ضربت موسیقی
forte موسیقی بلند
fortes موسیقی بلند
background sound موسیقی پس زمینه
note نت موسیقی نوشتن
musical instruments الت موسیقی
musical instrument الت موسیقی
notes نت موسیقی نوشتن
quire گروه کر [موسیقی]
noting نت موسیقی نوشتن
carillons زنگهای موسیقی
carillon زنگهای موسیقی
tin pan alley جماعت موسیقی دانان
timpani تیمپانی ها [ساز موسیقی]
timpano کوس [ساز موسیقی]
talent for musics استعداد یا ذوق موسیقی
tablature نوعی علائم موسیقی
to play [the] harp چنگ زدن [موسیقی]
to harp چنگ زدن [موسیقی]
stroke [guitar] زدن [گیتار] [موسیقی]
kettledrums کوسها [ساز موسیقی]
timpani کوسها [ساز موسیقی]
kettledrums دهل ها [ساز موسیقی]
timpani دهل ها [ساز موسیقی]
kettledrums تیمپانی ها [ساز موسیقی]
anvil سندان [آلت موسیقی]
soul music موسیقی مذهبی سیاهپوستان
soundtrack موسیقی ضبط شده
soundtracks موسیقی ضبط شده
Beautiful music ( weather ) . موسیقی ( هوای ) قشنگ
timpano دهل [ساز موسیقی]
chimes ترتیب زنگهای موسیقی
dulcet نوعی الت موسیقی
etude قطعهء موسیقی کوتاه
chiming ترتیب زنگهای موسیقی
gavote موسیقی این رقص
gavotte موسیقی این رقص
glockenspiel نوعی الت موسیقی
castanet یک نوع الت موسیقی
melody صدای موسیقی نوا
melodies صدای موسیقی نوا
immusical خارج ازقواعد موسیقی
intermezzo قطعه موسیقی کوتاه
duos اواز یا موسیقی دونفری
bandsman عضو دستهء موسیقی
bandsmen عضو دستهء موسیقی
chimed ترتیب زنگهای موسیقی
chime ترتیب زنگهای موسیقی
duets قطعه موسیقی یا اوازدونفری
duet قطعه موسیقی یا اوازدونفری
banstand محل دستهء موسیقی
notes اهنگ صدا نت موسیقی
noting اهنگ صدا نت موسیقی
octave نتهای هشتگانه موسیقی
medleys قطعه موسیقی مختلط
note اهنگ صدا نت موسیقی
plainsong سرودمناجاتی و بدون موسیقی
musically مطابق اصول موسیقی
octaves نتهای هشتگانه موسیقی
band دستهء موسیقی اتحاد
medley قطعه موسیقی مختلط
played الت موسیقی نواختن
marches موسیقی نظامی یا مارش
play الت موسیقی نواختن
marching موسیقی نظامی یا مارش
marched موسیقی نظامی یا مارش
march موسیقی نظامی یا مارش
duo اواز یا موسیقی دونفری
symphony قطعه طولانی موسیقی
symphonies قطعه طولانی موسیقی
lyrical غزلی موسیقی یا شعربزمی
postlude قطعه موسیقی پایان
reed الت موسیقی بادی
playing الت موسیقی نواختن
percussion instrument الات موسیقی ضربی
serenaded قطعه موسیقی عاشقانه
serenades قطعه موسیقی عاشقانه
wind instruments الات موسیقی بادی
serenading قطعه موسیقی عاشقانه
serenade قطعه موسیقی عاشقانه
euphonium یکجورالت موسیقی بادی
wind instrument الات موسیقی بادی
bands دستهء موسیقی اتحاد
plays الت موسیقی نواختن
preattunement کوک از قبل [آلت موسیقی]
rhapsodies قطعه موسیقی ممزوج و احساساتی
fugues نوعی الت بادی موسیقی
accent mark یکی از علائم تکیه در موسیقی
saxophone نوعی الت موسیقی بادی
rhapsody قطعه موسیقی ممزوج و احساساتی
nocturne قطعه موسیقی دل انگیزو رویایی
glee ساز و نواز اسباب موسیقی
saxophones نوعی الت موسیقی بادی
fugue نوعی الت بادی موسیقی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com