English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 157 (9 milliseconds)
English Persian
unchaste الوده دامن
Other Matches
hoopskirt دامن وپیراهن فنری زنها دامن ژوپن
lapful به قور یک دامن انچه در یک دامن جاگیرد
miry الوده
smeary الوده
spotty الوده
contaminate الوده
contaminating الوده
contaminated الوده
unclean الوده
bedraggled الوده
in for الوده
contaminates الوده
infects الوده کردن
infecting الوده کردن
infect الوده کردن
imbrue الوده کردن
defiling الوده کردن
defiles الوده کردن
defiled الوده کردن
sullying الوده شدن
sullied الوده شدن
envenom الوده کردن
sullies الوده شدن
contaminating الوده کردن
contaminants جسم الوده
contamination الوده کردن
sully الوده شدن
contaminated الوده کردن
contaminates الوده کردن
defile الوده کردن
contaminative الوده کننده
contaminant جسم الوده
septic گندیده الوده
contaminate الوده کردن
pollutants الوده کننده
slimy لجن الوده
polluter الوده کننده
polluters الوده کننده
pollutant الوده کننده
soilure الوده سازی
red-handed بخون الوده
sludgy لجن الوده
muck الوده کردن
bitten with الوده دچار
smutch الوده کردن
smutchy الوده وکثیف
brorher in law هم دامن
overskirt دامن رو
lapful یک دامن پر
erythroid الوده یامایل بخونریزی
smutty با سیاهک الوده شده
smuttiest با سیاهک الوده شده
smuttier با سیاهک الوده شده
contaminants ملوث الوده کننده
bacterize بامیکرب الوده شدن
contaminant ملوث الوده کننده
red handed دست بخون الوده
to imbrue in blood الوده بخون کردن
contaminate الوده یا کثیف کردن
contaminated الوده یا کثیف کردن
contaminates الوده یا کثیف کردن
contaminating الوده یا کثیف کردن
flyblown الوده بتخم حشرات
to imbrue with blood الوده بخون کردن
shirttail دامن پیراهن
tablier پیش دامن
mini-skirt دامن کوتاه
mini-skirts دامن کوتاه
tutu دامن کوتاه
tutus دامن کوتاه
hobble skirt دامن تنگ
chronicity دامن گیری
farthingale دامن فنری
lap dog سگ دامن پرورده
lapdog سگ دامن پرورده
lapfulof straw یک دامن کاه
cut away دامن گرد
cutty sark دامن کوتاه
cutaway دامن گرد
lappet دامن اویز
coatee دامن کوتاه
kilts دامن مردانه
lap دامن لباس
kilt دامن مردانه
apron پیش دامن
aprons پیش دامن
crinolines دامن پف کردن
skirt دامن لباس
skirt دامن دوختن
skirted دامن لباس
skirted دامن دوختن
crinoline دامن پف کردن
farthingale دامن پف کرده
skirts دامن لباس
lapped دامن لباس
skirts دامن دوختن
fly blow الوده به تخم مگس کردن
smoggy پوشیده از مه غلیظ الوده با دود
smog هوای الوده به دود وبخار
tainting رنگ کردن الوده شدن
taint رنگ کردن الوده شدن
taints رنگ کردن الوده شدن
provoked دامن زدن برانگیختن
provokes دامن زدن برانگیختن
to add fuel to fire آتش را دامن زدن
basque دامن کوتاه زنانه
provoke دامن زدن برانگیختن
To add fuel to (fan) the flames. آتش را دامن زدن
trichinize با کرم گوشت خوک الوده شدن
pannier لول ژوپن زیر دامن
draggle tail دارای دامن کثیف والوده
to pander to somebody [something] دامن زدن با کسی [چیزی]
cut away نیم تنه دامن گرد
midi پیراهن زنانه با دامن متوسط
maxi پیراهن زنانه دامن بلند
To appeal (turn)to someone for help. دست به دامن کسی شدن
panniers لول ژوپن زیر دامن
to pour oil on the flame اتش خشم را دامن زدن
morning coat نیم تنه دامن گرد
morning coats نیم تنه دامن گرد
panier لول ژوین زیر دامن
tailcoat کت دامن گرد مخصوص مواقع رسمی
tail coat جامه دامن گرد که پشت ان ماننداست به دم
improver لایی که درپشت دامن زنانه میگذارند
skirt دامن دار کردن حاشیه گذاشتن به
rational dress نیم شلواری که زن بجای دامن بپوشد
dress improver لایی که درپشت دامن زنانه میگذارند
skirted دامن دار کردن حاشیه گذاشتن به
skirts دامن دار کردن حاشیه گذاشتن به
placket ژوپن یا زیر پوش زنانه چاک دامن
frock coat نیم تنه دامن بلند مردانه فراک
to beg somebody for something دست به دامن کسی شدن [بخاطر چیزی]
frock coats نیم تنه دامن بلند مردانه فراک
to beg of somebody دست به دامن کسی شدن [بخاطر چیزی]
wallow course خندق مخصوص ضدعفونی خودروهایی که به مواد ش م ر الوده شده اند
dress coat جامه جلوبازمردانه که دامن ان درپشت است ودرمهمانیهای شب انرا
peplum نوعی ردا یانیم تنه زنانه دامن کوتاه
pull-backs چیزیکه بوسیله ان دامن زنانه راعقب نگاه میدارند
pull-back چیزیکه بوسیله ان دامن زنانه راعقب نگاه میدارند
sporran چنته یاکیسه چرمی جلو دامن اسکاتلندیهای کوهستانی
pull back چیزیکه بوسیله ان دامن زنانه راعقب نگاه میدارند
gremial پارچهای که اسقف هنگام اجرای برخی ایین هاروی دامن میاندازد
hot spot نقاط خطرناک یا خیلی خطرناک در منطقه الوده به مواد رادیواکتیو اتمی
hot spots نقاط خطرناک یا خیلی خطرناک در منطقه الوده به مواد رادیواکتیو اتمی
slackest دامن اویخته وشل لباس یا هر چیزاویخته وشل
slack دامن اویخته وشل لباس یا هر چیزاویخته وشل
slacks دامن اویخته وشل لباس یا هر چیزاویخته وشل
flybelt منطقه الوده به حشره تسه تسه
messes :شلوغ کاری کردن الوده کردن
mess :شلوغ کاری کردن الوده کردن
dirndl نوعی دامن بلند با کمر بلند
befoul کثیف کردن الوده کردن
quarantining در موارد ذیل درCL مورد استفاده است زن بیوه پنجاه روز از مرگ شوهر فرصت دارد که بادریافت جهیزیه و حق الارث خود از منزل خارج شود مدت قرنطینه کشتیهایی که ازکشورهای الوده به بیماریهای واگیر می ایندپنجاه perch از زمین
quarantines در موارد ذیل درCL مورد استفاده است زن بیوه پنجاه روز از مرگ شوهر فرصت دارد که بادریافت جهیزیه و حق الارث خود از منزل خارج شود مدت قرنطینه کشتیهایی که ازکشورهای الوده به بیماریهای واگیر می ایندپنجاه perch از زمین
quarantined در موارد ذیل درCL مورد استفاده است زن بیوه پنجاه روز از مرگ شوهر فرصت دارد که بادریافت جهیزیه و حق الارث خود از منزل خارج شود مدت قرنطینه کشتیهایی که ازکشورهای الوده به بیماریهای واگیر می ایندپنجاه perch از زمین
quarantine در موارد ذیل درCL مورد استفاده است زن بیوه پنجاه روز از مرگ شوهر فرصت دارد که بادریافت جهیزیه و حق الارث خود از منزل خارج شود مدت قرنطینه کشتیهایی که ازکشورهای الوده به بیماریهای واگیر می ایندپنجاه perch از زمین
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com