Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 182 (9 milliseconds)
English
Persian
industrial electronic
الکترونیک صنعتی
Other Matches
electronics
الکترونیک
electronic
الکترونیک
dielectric
دی الکترونیک
avionics
الکترونیک هواپیمایی
integrate electronics
الکترونیک مجتمع
electronic engineer
مهندس الکترونیک
electron optics
نورشناخت الکترونیک
microelectronics
ریز الکترونیک
gaseous electronics
الکترونیک گازی
electronic warfare
جنگ الکترونیک
electronic engineer
کارشناس الکترونیک
electronics
علم الکترونیک الکترونشناسی
communication and electronics
رسته مخابرات و الکترونیک
electronic
الکترونیکی مربوط به الکترونیک
accumulator
باتری
[مهندسی برق یا الکترونیک]
power pack
باتری
[مهندسی برق یا الکترونیک]
electrical outlet
پریز
[الکترونیک یا مهندسی برق]
iec
کمیسیون بین المللی الکترونیک
socket
[wall socket]
پریز
[الکترونیک یا مهندسی برق]
receptacle
پریز
[الکترونیک یا مهندسی برق]
power point
[British]
پریز
[الکترونیک یا مهندسی برق]
power outlet
پریز
[الکترونیک یا مهندسی برق]
point
[wall socket]
[British]
پریز
[الکترونیک یا مهندسی برق]
outlet
پریز
[الکترونیک یا مهندسی برق]
output
[of a circuit or device]
خروجی
[مهندسی برق]
[الکترونیک]
convenience outlet
[American]
پریز
[الکترونیک یا مهندسی برق]
aviationelectronic
بکارگیری الکترونیک در صنعت هوانوردی یا فضانوردی
eia
Association ElectronicIndustries سازمان صنایع الکترونیک
photovoltaic cell
سلول خورشیدی
[الکترونیک مهندسی برق]
solar cell
سلول خورشیدی
[الکترونیک مهندسی برق]
faulty connection
رابطه اشتباه
[الکترونیک مهندسی برق]
to plug
متصل کردن
[الکترونیک یا مهندسی برق]
guarded output
خروجی حفاظ دار
[مهندسی برق]
[الکترونیک]
deep discharge
تخلیه الکتریکی عمیق
[مهندسی برق یا الکترونیک]
to tap
ولتاژ مشخص کردن
[الکترونیک یا مهندسی برق]
to tap
وسط مداراتصال دادن
[الکترونیک یا مهندسی برق]
decay time
زمان کاهش یک پالس الکترونیک به 1/0 قله موج
high wrought
صنعتی
industrial
صنعتی
technical
صنعتی
manufacturing
صنعتی
industrial water
اب صنعتی
institute of electrical and
society engineerscomputer electronicsانجمن کامپیوتری مهندسین برق و الکترونیک
to tap
با پایانه در وسط مداراتصال دادن
[الکترونیک یا مهندسی برق]
opto electronics
تکنولوژی مربوط به مجتمع سازی دانش نور و الکترونیک
industrial management
مدیریت صنعتی
industrial insurance
بیمه صنعتی
industrial frequency
فرکانس صنعتی
valve
شیر صنعتی
industrial fluctuations
نوسانهای صنعتی
industrial espionage
جاسوسی صنعتی
industrial economics
اقتصاد صنعتی
industrial disputes
اختلافات صنعتی
industrial consumption
مصرف صنعتی
industrial concern
بنگاه صنعتی
industrial workers
کارگران صنعتی
vertical union
اتحادیه صنعتی
trade effluent
فضولات صنعتی
industrial wastewater
فاضلاب صنعتی
industrial unit
واحد صنعتی
mechnical
ماشینی صنعتی
polytechnical
دانشکده صنعتی
industrial union
اتحادیه صنعتی
industrial switch
کلید صنعتی
industrial relations
روابط صنعتی
industrial unions
اتحادیههای صنعتی
industrial revolution
انقلاب صنعتی
industrial psychology
روانشناسی صنعتی
producer buyer
خریدار صنعتی
industrial nations
کشورهای صنعتی
technical grade
خلوص صنعتی
industrial chemistry
شیمی صنعتی
industrial building
بنای صنعتی
industrialization
صنعتی شدن
artificial magnet
مغناطیس صنعتی
artistical
هنرامیز صنعتی
industrialization
صنعتی سازی
industrializing
صنعتی کردن
industrializes
صنعتی کردن
commercial efficiency
بازده صنعتی
art bronze
برنز صنعتی
industrialization
صنعتی کردن
artless
غیر صنعتی
industrialism
سیستم صنعتی
artful
ماهرانه صنعتی
polytechnics
دانشکده صنعتی
polytechnic
دانشکده صنعتی
technologically
حرفهای صنعتی
applied economics
اقتصاد صنعتی
technological
حرفهای صنعتی
industrialize
صنعتی کردن
industrial building
ساختمان صنعتی
industrial area
منطقه صنعتی
plant
واحد صنعتی
engineering workshop
کارگاه صنعتی
plants
واحد صنعتی
industrialises
صنعتی کردن
industrialising
صنعتی کردن
power
خاموش کردن منبع الکتریسیته کامپیوتر یا قطعه الکترونیک دیگر
powering
خاموش کردن منبع الکتریسیته کامپیوتر یا قطعه الکترونیک دیگر
powers
خاموش کردن منبع الکتریسیته کامپیوتر یا قطعه الکترونیک دیگر
powered
خاموش کردن منبع الکتریسیته کامپیوتر یا قطعه الکترونیک دیگر
fits units with ... connection
مناسب برای دستگاه هایی با اتصال ...
[الکترونیک مهندسی برق]
ieee
Electronics and ofElectrical Institute Engineers موسسه مهندسین الکتریسیته و الکترونیک
bric-a-brac
خرده ریز صنعتی
the industrial quarter of the
محله صنعتی شهر
valve
ولو
[شیر صنعتی]
process of industrialization
فرایند صنعتی شدن
producer advertising
تبلیغ محصولات صنعتی
interphase transformer loss
تلفات پیچک صنعتی
industrial electric locomotive
لکوموتیو الکتریکی صنعتی
inartistically
بطور غیر صنعتی
industrial reserve army
ارتش ذخیره صنعتی
industrial capitalism
سرمایه داری صنعتی
industrial workers of the world
کارگران صنعتی جهان
applied economics engineer
مهندس اقتصاد صنعتی
art casting
ریخته گری صنعتی
industrial investment
سرمایه گذاری صنعتی
industrial robot
دستگاه خودکار صنعتی
decreasing cost industry
هزینه نزولی صنعتی
manufactoring tape milling machine
دستگاه نورد صنعتی
index of industrial production
شاخص تولید صنعتی
an artistic production
عمل یا کار صنعتی
industrial alternating current
جریان متناوب صنعتی
pilot plant
واحد ازمایش صنعتی
industrial classifications
طبقه بندی صنعتی
industrializes
بنگاههای صنعتی تاسیس کردن
industrial school
اموزشگاه حرفهای مدرسه صنعتی
industrialize
بنگاههای صنعتی تاسیس کردن
industrialising
بنگاههای صنعتی تاسیس کردن
industrializing
بنگاههای صنعتی تاسیس کردن
articlcs of virtu
کالاهای صنعتی و کهنه وکمیاب
industrial instrument
دستگاه اندازه گیری صنعتی
trade fixtures
الات صنعتی نصب شده
pastiche
تقلید ادبی یا صنعتی از اثاراستادان فن
Midlands
ناحیهی صنعتی در مرکز انگلستان
industrial electronic computer
ماشین حساب الکترونیکی صنعتی
Industrial Architecture
معماری خانه های صنعتی
artlessly
بطور ساده یاغیر صنعتی
industrialises
بنگاههای صنعتی تاسیس کردن
metonymical
دارای صنعتی که انراmetonym گویند
pastiches
تقلید ادبی یا صنعتی از اثاراستادان فن
iee /s 00
مشخصه یک استاندارد که توسط موسسه مهندسین الکتریسیته و الکترونیک ساخته شده است
technology
اعمال دانش علمی به فرآیندهای صنعتی
technologies
اعمال دانش علمی به فرآیندهای صنعتی
industrial data collection device
دستگاه صنعتی جمع اوری داده
technologically
تغییرروشهای صنعتی با معرفی فناوری جدید
technological
تغییرروشهای صنعتی با معرفی فناوری جدید
burn out
گرمای زیادی یا استفاده نادرست که باعث میشود یک مدار الکترونیک یا وسیله متوقف شود
Industrial Aesthetic
[سیستم زیبایی شناختی ساختمان های صنعتی]
labour intensive industry
صنعتی که به نیروی انسانی زیادی احتیاج دارد
recycle
برگشتن به نقطه شروع برنامه داده پرداز الکترونیک بدون وارد شدن دادههای جدید
recycles
برگشتن به نقطه شروع برنامه داده پرداز الکترونیک بدون وارد شدن دادههای جدید
recycling
برگشتن به نقطه شروع برنامه داده پرداز الکترونیک بدون وارد شدن دادههای جدید
Industrialized building
[تکنیک ساخت و معماری ساختمان های صنعتی پیش ساخته]
Industrial Park
[طراحی املاک برای استفاده صنعتی در قرن نوزدهم در منچستر]
pot boiler
کار ادبی یا صنعتی که تنهابرای نان دراوردن دنبال شود
pot-boiler
کار ادبی یا صنعتی که تنهابرای نان دراوردن دنبال شود
pot-boilers
کار ادبی یا صنعتی که تنهابرای نان دراوردن دنبال شود
din
سازمان استاندارد صنعتی آلمان معمولاگ مربوط به مشخصات ورودی ها و سوکت ها
an iconic statue
مجسمهای که از روی نمونه و مطابق قرارداد صنعتی ساخته شده باشد
high Sierra specification
روش استاندارد صنعتی برای ذخیره سازی داده روی ROM-CD
pantechnicons
نام بازاری در لندن که همه جورکالاهای صنعتی دران نمایش میدهند
pantechnicon
نام بازاری در لندن که همه جورکالاهای صنعتی دران نمایش میدهند
value added
اضافه قیمتی که در مواد خام در نتیجه عملیات صنعتی و تولیدی ایجاد میشود
power
واحد انرژی در الکترونیک معادل ضرب ولتاژ و جریان با واحد وات
powered
واحد انرژی در الکترونیک معادل ضرب ولتاژ و جریان با واحد وات
powering
واحد انرژی در الکترونیک معادل ضرب ولتاژ و جریان با واحد وات
powers
واحد انرژی در الکترونیک معادل ضرب ولتاژ و جریان با واحد وات
electronic jamming
تولید پارازیت در دستگاههای الکترونیک پخش پارازیت الکترونیکی
maintenance
جلوگیری ازاستهلاک یا کند کردن استهلاک ماشینها و وسایل صنعتی ازطریق اعمال طرق فنی
bionics
مطالعه سیستمهای زنده به منظور ارتباط دادن ویژگی هاو اعمال انها به توسعه سخت افزار مکانیکی و الکترونیکی کاربرد علم بیولوژی درمهندسی الکترونیک و سایرعلوم مهندسی
Luddite
هریک از کارگرانی که ماشینهای نساجی را چون نیاز به کارگر را کم میکردند درهم میشکستند آدمی که با دگرگونیهای فنی و صنعتی مخالف است
Luddites
هریک از کارگرانی که ماشینهای نساجی را چون نیاز به کارگر را کم میکردند درهم میشکستند آدمی که با دگرگونیهای فنی و صنعتی مخالف است
iil
دستگاه کنترل برای برای تولیدات صنعتی و سیستمهای کامپیوتر
linear programming
برنامه ریزی خطی طرح ریزی عملیات صنعتی ونظامی برحسب خطوط مشخص ومعین
composite demand
تقاضا برای کالا در موارد استفاده متفاوت مانند استفاده از گازوئیل درمصارف خانگی و مصارف صنعتی
cost accounting
حسابداری قیمت تمام شده حسابداری صنعتی
paged address
مدار منطقی الکترونیک که ترجمه بین آدرس منطقی مربوطه به صفحه کاغذ و آدرس واقعی فیزیکی که مراجعه شده است را بر عهده دارد
cost accounting
حسابداری قیمت تمام شده حسابداری هزینه حسابداری صنعتی
rs c
استاندارد صنعتی برای مخابره غیر همزمان داده سری میان دستگاههای ترمینالی مجموعهای از استانداردهادر ارتباطات داده که کاراکترهای مکانیکی والکتریکی مختلفی را برای رابط بین کامپیوترها ترمینالها و تلفیق و تفکیک کننده ها مشخص میکند
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com