English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
English Persian
demand pattern الگوی تقاضا
Other Matches
arc elasticity of demand عبارت از کشش تقاضا بین دو نقطه روی منحنی تقاضا که بوسیله فرمول زیر محاسبه میشود :
giffen good نوعی کالای پست که اثر درامدی ان بزرگتر ازاثر جانشینی بوده و تقاضا بابالا رفتن قیمت افزایش مییابدمنحنی تقاضا در مورد کالای گیفن صعودی است
law of demand براساس قانون تقاضا مقدار تقاضای کالا باقیمت ان کالا رابطه معکوس دارد . هر چه قیمت کالا بالاتررود مقدار تقاضا برای کالاکمتر میشود
demanded تقاضا کردن تقاضا
demands تقاضا کردن تقاضا
demand تقاضا کردن تقاضا
shift of a demand curve انتقال منحنی تقاضا جابجائی منحنی تقاضا
attack pattern الگوی تک
haavelmo model الگوی هاولمو
two sector model الگوی دو بخشی
field template الگوی فیلد
vintage model الگوی زمانی
bit pattern الگوی بیتی
macro model الگوی کلان
mathematical model الگوی ریاضی
purchasing patterns الگوی خرید
mathematicl model الگوی ریاضی
micro model الگوی خرد
normative model الگوی هنجاری
probabilistic model الگوی احتمالی
probabilistic model الگوی تصادفی
program schema الگوی برنامه
stenograph الگوی حروف
stochastic model الگوی تصادفی
pattern of development الگوی توسعه
movement pattern الگوی حرکتی
molecular model الگوی مولکولی
neoclassical model الگوی نئوکلاسیک
economic model الگوی اقتصادی
random model الگوی تصادفی
energy pattern الگوی انرژی
econometric model الگوی اقتصادسنجی
dynamic model الگوی پویا
radiation pattern الگوی تابش
bit pattern الگوی ذرهای
conjunctive model الگوی عطفی
archetype طرح یا الگوی اصلی
developmental motor pattern الگوی حرکت تکوینی
scheme الگوی پیش فرض
noncompetitive model الگوی غیر رقابتی
fundamental motor pattern الگوی بنیادی حرکت
stencil plate الگوی نقشه برداری
street gauge الگوی سطح راه
stick and ball model الگوی گلوله و میله
pattern construction drawing الگوی نقشههای ساختمانی
balanced growth model الگوی رشد متوازن
planning model الگوی برنامه ریزی
drill jig الگوی مته کاری
drilling jig الگوی مته کاری
free electron model الگوی الکترون ازاد
decision model الگوی تصمیم گیری
keyboard template الگوی صفحه کلید
stimulus response model الگوی محرک- پاسخ
feminiene stereotype الگوی قالبی زنانگی
s r model الگوی محرک- پاسخ
macro dynamic model الگوی کلان پویا
vintage model الگوی مقطع زمانی
space filling molecular model الگوی مولکولی فضا پر کن
micro dynamic model الگوی خرد پویا
archetypes طرح یا الگوی اصلی
sport skill pattern الگوی مهارت ورزشی
stimulus organism response model الگوی محرک- جاندار- پاسخ
s o r model الگوی محرک- جاندار- پاسخ
repeating group الگوی داده مکرردریک رشته بیتی
matrix الگوی نقاط که یک حرف را نشان می دهند
matrixes الگوی نقاط که یک حرف را نشان می دهند
dithered رنگی که از الگوی چندین پیکسل متفات تشکیل شده است
dither رنگی که از الگوی چندین پیکسل متفات تشکیل شده است
dithers رنگی که از الگوی چندین پیکسل متفات تشکیل شده است
grade الگوی لباس ارزش نسبی سنگ معدنی درجه موادمعدنی
grades الگوی لباس ارزش نسبی سنگ معدنی درجه موادمعدنی
area دستورالعمل پر کردن یک ناحیه از صفحه یا یک الگوی بسته با یک رنگ یا الگو
areas دستورالعمل پر کردن یک ناحیه از صفحه یا یک الگوی بسته با یک رنگ یا الگو
audio الگوی صوتی دیجیتال که روی دیسک ذخیره شده است
encoding نمایش یک حرف یاعنصر با ترکیب یا الگوی یکتا از بیت ها در یک کلمه
dense binary code کدی که تمام حالتهای ممکن الگوی دودوئی در ان بکار برده میشود
format فرآیندی که الگوی فیزیکی و ترتیب شیارها و سکتورهای روی دیسک را مشخص میکند
mask محل ذخیره سازی در کامپیوتر که حاوی الگوی بیتها به صورت ماسک است
masks محل ذخیره سازی در کامپیوتر که حاوی الگوی بیتها به صورت ماسک است
formats فرآیندی که الگوی فیزیکی و ترتیب شیارها و سکتورهای روی دیسک را مشخص میکند
spray زایده نگهدارنده پالتهای سوارشده روی ریل بار هواپیما الگوی پخش ترکشها
sprays زایده نگهدارنده پالتهای سوارشده روی ریل بار هواپیما الگوی پخش ترکشها
spraying زایده نگهدارنده پالتهای سوارشده روی ریل بار هواپیما الگوی پخش ترکشها
sprayed زایده نگهدارنده پالتهای سوارشده روی ریل بار هواپیما الگوی پخش ترکشها
matrixes الگوی نقاط که یک حرف را روی صفحه نمایش یا matrix-dot یا چاپگر لیزری نشان میدهد
matrix الگوی نقاط که یک حرف را روی صفحه نمایش یا matrix-dot یا چاپگر لیزری نشان میدهد
request تقاضا
requesting تقاضا
exigence تقاضا
requisitions تقاضا
requisitioning تقاضا
requisitioned تقاضا
requested تقاضا
requisition تقاضا
importance تقاضا
requests تقاضا
suit تقاضا
suited تقاضا
suits تقاضا
prayer تقاضا
demanded تقاضا
demands تقاضا
prayers تقاضا
postulate تقاضا
postulated تقاضا
postulates تقاضا
postulating تقاضا
demand تقاضا
rogation تقاضا
solicitation تقاضا
claimed <adj.> <past-p.> تقاضا شده
demandant تقاضا کننده
income elasticity of demand درامدی تقاضا
demandable قابل تقاضا
demand curve منحنی تقاضا
asked <adj.> <past-p.> تقاضا شده
demand surface میزان تقاضا
demand surface سطح تقاضا
demand shift جابجائی تقاضا
demand schedule جدول تقاضا
demand management مدیریت تقاضا
demand shift تغییر تقاضا
demand function تابع تقاضا
demanded <adj.> <past-p.> تقاضا شده
demand side ستون تقاضا
demand factors عوامل تقاضا
demand factor ضریب تقاضا
demand side طرف تقاضا
demand elasticity کشش تقاضا
demand shift انتقال تقاضا
within three days of demand در طی سه روز پس از تقاضا
offer and demand عرضه و تقاضا
on demand بنا به تقاضا
peak demand حداکثر تقاضا
peak demand بیشترین تقاضا
supply and demand عرضه و تقاضا
elasticity of demand کشش تقاضا
excess demand فزونی تقاضا
law of demand قانون تقاضا
measurement of demand تخمین تقاضا
information on demand اطلاعات با تقاضا
quantity of demand مقدار تقاضا
sues تقاضا کردن
adjure تقاضا کردن
requisitioned چیزمورد تقاضا
requisitioned تقاضا کردن
demands تقاضا کردن
requisitioning چیزمورد تقاضا
applications فرم تقاضا
requirement تقاضا احتیاج
requisitions چیزمورد تقاضا
application فرم تقاضا
requisitions تقاضا کردن
requested تقاضا خواسته
sue تقاضا کردن
request تقاضا خواسته
sued تقاضا کردن
suing تقاضا کردن
requisition تقاضا کردن
demanded تقاضا کردن
plea تقاضا استدعا
change in demand تغییر تقاضا
requisitioning تقاضا کردن
demand تقاضا کردن
requesting تقاضا خواسته
requests تقاضا خواسته
pleas تقاضا استدعا
requisition چیزمورد تقاضا
applier تقاضا کننده
solicits درخواست یا تقاضا کردن از
soliciting درخواست یا تقاضا کردن از
on demand به در خواست به مجرد تقاضا
indents تقاضا یاسفارش جنس
requesting unit یکان تقاضا کننده
supply and demand law قانون عرضه و تقاضا
solicited درخواست یا تقاضا کردن از
stock requisition تقاضا جهت کالا
request for proposal تقاضا برای پیشنهاد
measurement of demand اندازه گیری تقاضا
quantity demanded مقدار تقاضا شده
requests تقاضا برای چیزی
requested تقاضا برای چیزی
law of supply and demand قانون عرضه و تقاضا
request تقاضا برای چیزی
price elasticity of demand کشش قیمتی تقاضا
registrant تقاضا ثبت کننده
requesting تقاضا برای چیزی
send away for something <idiom> تقاضا نامه نوشتن
indenting تقاضا یاسفارش جنس
applicants تقاضا کننده طالب
demanded مطالبه تقاضا کردن
adjure به اصرار تقاضا کردن
demand paging صفحه بندی تقاضا
arc elasticity of demand کشش کمانی تقاضا
demand مطالبه تقاضا کردن
demand forecast پیش بینی تقاضا
money demand تقاضا برای پول
demand for money تقاضا برای پول
gluts عرضه بیش از تقاضا
glut عرضه بیش از تقاضا
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com