English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (11 milliseconds)
English Persian
matrix الگوی نقاط که یک حرف را نشان می دهند
matrixes الگوی نقاط که یک حرف را نشان می دهند
Other Matches
matrix الگوی نقاط که یک حرف را روی صفحه نمایش یا matrix-dot یا چاپگر لیزری نشان میدهد
matrixes الگوی نقاط که یک حرف را روی صفحه نمایش یا matrix-dot یا چاپگر لیزری نشان میدهد
interlace که هر یک خط وط مختلفی را نشان می دهند
formats داده و آدرس ها و دستورالعمل را نشان می دهند
format داده و آدرس ها و دستورالعمل را نشان می دهند
guide bars خط وط مخصوص دربا کد که شروع و پایان کد را نشان می دهند
direction دستوراتی که نحوه استفاده از چیزی را نشان می دهند
isobars خط جغرافیایی نشان دهنده نقاط هم فشار
isobare خط جغرافیایی نشان دهنده نقاط هم فشار
isobar خط جغرافیایی نشان دهنده نقاط هم فشار
all points addressable graphics نگاره سازی نشان دهی به همه نقاط
manual متنی که نحوه استفاده از سیستم یا نرم افزار را نشان می دهند
cabling نموداری که محل کابلها را در یک اداره نشان میدهد از جمله نقاط اتصال را
grids الگوها یا خط وطی که روی صفحه نشان داده شده اند و محدوده به نقاط هستند
grid الگوها یا خط وطی که روی صفحه نشان داده شده اند و محدوده به نقاط هستند
controllers وسیلهای که حروف یا کد گرافیکی و دستورات را می پذیرد و آنها را به یک الگوی -dot matix تبدیل میکند که روی صفحه نمایش نشان داده می شوند
ebcdic کد کامپیوتربرای نشان دادن یک الگوی خاص از هشت بیت باینری یک کد 8 بیتی که برای نمایش اطلاعات در کامپیوتر مدرن بکار برده میشود
controller وسیلهای که حروف یا کد گرافیکی و دستورات را می پذیرد و آنها را به یک الگوی -dot matix تبدیل میکند که روی صفحه نمایش نشان داده می شوند
crop mark در نرم افزار DTP علامتهای چاپ شده که لبه کاغذ یا تصویر را نشان میدهند و امکان برش دقیق می دهند
bracket چاپ کروشه اطراف یک موضوع برای بیان اینکه نشان دهند همان کار را انجام میدهد و از بقیه متن جدا شود
vertical control کنترل ارتفاع نقاط اندازه گیری تراز وارتفاع نقاط
gridding محدودیت ساختمان یک تصویرگرافیکی که مستلزم افتادن نقاط پایانی خطوط روی نقاط شبکه است
hard sectoring می دیسک که هر شیار به سکتورهایی تقسیم میشود و گاهی توسط مجموعهای نقاط پانچ شده اطراف hub مرکزی صورت می گیرد که هر سوراخ شروع سکتور ران نشان میدهد
pendant سر ترنج [کلاله] [سر ترنج را به طرح های دوران صفویه نسبت می دهند و معمولا نقشی از ترنج مرکزی را نشان می دهد و به صورت های مختلف هندسی، بیضی شکل، دایره ای و چند ضلعی بافته می شود.]
polar plot روش بردن نقاط روی نقشه یا مختصات قطبی تعیین محل نقاط به طریقه مختصات قطبی
LCD چاپگر کاغذ که از تابلوی CCD در مقابل نور روشن استفاده میکند تا تصاویری را روی رسانه حساس به عکس نشان دهد. تابلوی CCD عبور نور را متوقف میکند بجز در پیکس هایی که تصور را شرح می دهند
khatayi طرح یا گل های ختائی [این نگاره در کنار گل های شاه عباسی در اکثر فرش های لچک ترنج و افشان بکار رفته و جلوه ای از گل های نیلوفر آبی را نشان می دهد. ریشه این طرح را به نقاشی های ساسانیان نسبت می دهند.]
trig list لیست نقاط نقشه برداری شده فهرست مختصات نقاط نقشه برداری شده
attack pattern الگوی تک
puncuation نشان گذاری نقطه و نشان هایی که برای بخش ها بکار میرود
garter عالی ترین نشان انگلیس بنام نشان بندجوراب
garters عالی ترین نشان انگلیس بنام نشان بندجوراب
program schema الگوی برنامه
stochastic model الگوی تصادفی
probabilistic model الگوی تصادفی
pattern of development الگوی توسعه
movement pattern الگوی حرکتی
purchasing patterns الگوی خرید
radiation pattern الگوی تابش
random model الگوی تصادفی
normative model الگوی هنجاری
micro model الگوی خرد
mathematicl model الگوی ریاضی
mathematical model الگوی ریاضی
macro model الگوی کلان
neoclassical model الگوی نئوکلاسیک
stenograph الگوی حروف
probabilistic model الگوی احتمالی
demand pattern الگوی تقاضا
econometric model الگوی اقتصادسنجی
economic model الگوی اقتصادی
haavelmo model الگوی هاولمو
field template الگوی فیلد
bit pattern الگوی بیتی
energy pattern الگوی انرژی
bit pattern الگوی ذرهای
two sector model الگوی دو بخشی
dynamic model الگوی پویا
molecular model الگوی مولکولی
vintage model الگوی زمانی
conjunctive model الگوی عطفی
discretionary خط پیوندی که نشان دهنده قط ع شدن کلمه در آخر خط است ولی در حالت معمولی نشان داده نمیشود
silver star نشان ستاره نقره یا عالیترین نشان خدمتی
scarry دارای نشان داغ یا نشان جراحت وزخم
keyboard template الگوی صفحه کلید
noncompetitive model الگوی غیر رقابتی
free electron model الگوی الکترون ازاد
decision model الگوی تصمیم گیری
drill jig الگوی مته کاری
s r model الگوی محرک- پاسخ
developmental motor pattern الگوی حرکت تکوینی
micro dynamic model الگوی خرد پویا
stimulus response model الگوی محرک- پاسخ
scheme الگوی پیش فرض
macro dynamic model الگوی کلان پویا
pattern construction drawing الگوی نقشههای ساختمانی
archetype طرح یا الگوی اصلی
planning model الگوی برنامه ریزی
fundamental motor pattern الگوی بنیادی حرکت
archetypes طرح یا الگوی اصلی
street gauge الگوی سطح راه
balanced growth model الگوی رشد متوازن
drilling jig الگوی مته کاری
stick and ball model الگوی گلوله و میله
vintage model الگوی مقطع زمانی
feminiene stereotype الگوی قالبی زنانگی
stencil plate الگوی نقشه برداری
space filling molecular model الگوی مولکولی فضا پر کن
sport skill pattern الگوی مهارت ورزشی
s o r model الگوی محرک- جاندار- پاسخ
stimulus organism response model الگوی محرک- جاندار- پاسخ
field control نقاط کنترل نقشه برداری نقاط کنترل زمینی نقشه برداری
repeating group الگوی داده مکرردریک رشته بیتی
unilateralism اعتقادبهاینکهیککشورخودبایدازسلاحهایهستهایعاریشودنهاینکهمنتظرشودسایرکشورهااینکارراانجام دهند
markings نشان دار سازی نشان
marking نشان دار سازی نشان
poniter نشان دهنده نشان گیرنده
grades الگوی لباس ارزش نسبی سنگ معدنی درجه موادمعدنی
dither رنگی که از الگوی چندین پیکسل متفات تشکیل شده است
grade الگوی لباس ارزش نسبی سنگ معدنی درجه موادمعدنی
dithered رنگی که از الگوی چندین پیکسل متفات تشکیل شده است
areas دستورالعمل پر کردن یک ناحیه از صفحه یا یک الگوی بسته با یک رنگ یا الگو
area دستورالعمل پر کردن یک ناحیه از صفحه یا یک الگوی بسته با یک رنگ یا الگو
encoding نمایش یک حرف یاعنصر با ترکیب یا الگوی یکتا از بیت ها در یک کلمه
audio الگوی صوتی دیجیتال که روی دیسک ذخیره شده است
dithers رنگی که از الگوی چندین پیکسل متفات تشکیل شده است
flag یک بیت در کلمه نشان دهنده وضعیت برای نشان دادن وضعیت وسیله
flags یک بیت در کلمه نشان دهنده وضعیت برای نشان دادن وضعیت وسیله
actions کل عملیاتی که در یک عمل رخ می دهند.
action کل عملیاتی که در یک عمل رخ می دهند.
dense binary code کدی که تمام حالتهای ممکن الگوی دودوئی در ان بکار برده میشود
at all points در همه نقاط
trios نقاط سه قلو
key points نقاط حساس
keop soo نقاط مرگ
keop soo نقاط حساس
triad نقاط سه قلو
triads نقاط سه قلو
isodose rate خط نقاط متحدالدوز
trio نقاط سه قلو
interactional points نقاط تماس
interactional points نقاط تلاقی
key points نقاط مهم
lagrangian points نقاط لاگرانژی
chips قط عاتی که با هم کاری را انجام می دهند
alphabet حروفی که کلمه را تشکیل می دهند
the oil tins leak حلبهای نفتی نفت پس می دهند
hosting نامی که در اینترنت به وب سایت می دهند
alphabets حروفی که کلمه را تشکیل می دهند
hosted نامی که در اینترنت به وب سایت می دهند
hosts نامی که در اینترنت به وب سایت می دهند
rule موقعیتهایی که یک تابع را شرح می دهند
host نامی که در اینترنت به وب سایت می دهند
chip قط عاتی که با هم کاری را انجام می دهند
masks محل ذخیره سازی در کامپیوتر که حاوی الگوی بیتها به صورت ماسک است
formats فرآیندی که الگوی فیزیکی و ترتیب شیارها و سکتورهای روی دیسک را مشخص میکند
mask محل ذخیره سازی در کامپیوتر که حاوی الگوی بیتها به صورت ماسک است
format فرآیندی که الگوی فیزیکی و ترتیب شیارها و سکتورهای روی دیسک را مشخص میکند
shoals نقاط کم عمق دریا
shoal نقاط کم عمق دریا
primary masses نقاط مادی اولیه
plot ثبت مسیریا نقاط
trig point نقاط مثلث بندی
plotted ثبت مسیریا نقاط
coordinate code رمز مختصات نقاط
apparent horizon افق حقیقی نقاط
isoheyt خط شاخص نقاط هم باران
isothermal نقاط هم حرارت اب دریا
kyusho نقاط حساس بدن
coordinates طول و عرض نقاط
dapple چیزی با نقاط رنگارنگ
pin point تعیین دقیق نقاط
vital points نقاط حساس بدن
form line خط بین نقاط هم ارتفاع
geodetic control نقاط کنترل ژئودزی
plots ثبت مسیریا نقاط
this ticket admits one با این بلیط یک تن را اجازه دخول می دهند
psalmodic مانندمزامیری که برای خواندن ترتیب دهند
button کلید هایی که اعمالی انجام می دهند
buttoned کلید هایی که اعمالی انجام می دهند
buttoning کلید هایی که اعمالی انجام می دهند
sprayed زایده نگهدارنده پالتهای سوارشده روی ریل بار هواپیما الگوی پخش ترکشها
sprays زایده نگهدارنده پالتهای سوارشده روی ریل بار هواپیما الگوی پخش ترکشها
spray زایده نگهدارنده پالتهای سوارشده روی ریل بار هواپیما الگوی پخش ترکشها
spraying زایده نگهدارنده پالتهای سوارشده روی ریل بار هواپیما الگوی پخش ترکشها
isogrive خط میزان منحنی نقاط هم ثقل
plot بردن نقاط روی طرح
plotted بردن نقاط روی طرح
isopleth نقاط هم ارتفاع موج دریا
floating mark نقاط ایستگاه برجسته بینی
isodose rate خط نقاط هم دوز تشعشع اتمی
plots بردن نقاط روی طرح
differential leveling تعیین اختلاف تراز نقاط
network اتصال نقاط شبکه به یکدیگر
networks اتصال نقاط شبکه به یکدیگر
infield نقاط توپگیری در زمین کریکت
interactive نقاط توقف را تنظیم کند
floating mark نقاط مواج عکس هوایی
graphic به صورت تصاویر و نقاط و نه متن
isoclinal خط نقاط متحدالفشارمغناطیسی روی نقشه
pantograph دستگاهی که باان مقیاس یک نقشه را تغییرمی دهند
circuit و یک مدار را تشکیل می دهند بهم وصل میکند
circuits و یک مدار را تشکیل می دهند بهم وصل میکند
slapdash کاری که سرسری یا از روی بی پروایی انجام دهند
assembly تعدادی دستورات کد اسمبلی که یک کار را تشکیل می دهند
Refugees believe Germany is a land of milk and honey. پناهندگان فکر می کنند در آلمان حلوا می دهند.
exact location تعیین کردن محل دقیق نقاط
geodetic control نقاط کنترل نقشه برداری عمومی
nexus نقاط اتصال بین واحدها در شبکه
geong gyuk نقاط حمله و دفاع کننده تکواندو
zenith اوج محور قائم بر افق نقاط
infill نقاط کشیده شده روی نقشه
antipole ساکنین نقاط متقاطر در روی زمین
isogonic line خط میزان منحنی نقاط متحدالانحراف مغناطیسی
jabiru لک لک ابزی نقاط گرم و معتدل امریکا
whistle-stop در نقاط مختلف از مردم دیدارکوتاهی نمودن
Antipodes ساکنین نقاط متقاطردر روی زمین
whistle stop در نقاط مختلف از مردم دیدارکوتاهی نمودن
multipass overlap بنابراین نقاط کمتر به نظر می آیند
table لیست تمام رویدادها و وضعیتهای ممکن که می توانند رخ دهند.
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com