Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 206 (12 milliseconds)
English
Persian
stencil
الگوی گرده برداری قالب نقشه برداری
stenciled
الگوی گرده برداری قالب نقشه برداری
stenciling
الگوی گرده برداری قالب نقشه برداری
stencilled
الگوی گرده برداری قالب نقشه برداری
stencilling
الگوی گرده برداری قالب نقشه برداری
stencils
الگوی گرده برداری قالب نقشه برداری
Other Matches
stencil plate
الگوی نقشه برداری
geodesy
نقشه برداری عملیات نقشه برداری در شبکه جهانی
common control
کنترل عمومی نقشه برداری شبکه عمومی نقشه برداری شبکه جهانی نقشه برداری
geodetic datum
سطح مبنای نقشه برداری افق مبنای نقشه برداری زمینی جهانی
bench mark
شاخص علامت نقطه کنترل نقشه برداری شاخص نقشه برداری
trig list
لیست نقاط نقشه برداری شده فهرست مختصات نقاط نقشه برداری شده
survey station
ایستگاه نقشه برداری ایستگاه کنترل نقشه برداری
field control
نقاط کنترل نقشه برداری نقاط کنترل زمینی نقشه برداری
stripping
قالب برداری
land surveying
نقشه برداری
topography
نقشه برداری
mapping
نقشه برداری
survey
نقشه برداری
surveys
نقشه برداری
surveying
نقشه برداری
surveyed
نقشه برداری
xerographic
عکس برداری وکپی برداری ازترسیمات بوسیله اثرنور برروی کاغذ وغیره
xerography
عکس برداری وکپی برداری ازترسیمات بوسیله اثرنور برروی کاغذ وغیره
surveying
مساحی نقشه برداری
surveyor's staff
ژالون نقشه برداری
flying levels
خط تراز نقشه برداری
leveling staff
ژالون نقشه برداری
tacheometer
دوربین نقشه برداری
survey land
نقشه برداری زمین
survey control
کنترل نقشه برداری
mapping
نقشه برداری کردن
cadastral survey
نقشه برداری زمینی
aerial survey
نقشه برداری هوایی
surveying
نقشه برداری ممیزی
surveying instrument
الات نقشه برداری
surveyed
نقشه برداری زمینی
field survey
نقشه برداری زمینی
topographical surveying
نقشه برداری ارتفاعی
surveying insatrument
اسباب نقشه برداری
surveys
نقشه برداری زمینی
surveying polygon
شبکه نقشه برداری
survey
نقشه برداری زمینی
surveying error
خطای نقشه برداری
chain survey
نقشه برداری زنجیری
surveyers notebook
دفتر نقشه برداری
ground survey
نقشه برداری زمینی
gunter's chain
متر فلزی نقشه برداری
survey control
سیستم کنترل نقشه برداری
survey control
نقطه کنترل نقشه برداری
sight front
دید جلو در نقشه برداری
line of sight
مسیر دید در نقشه برداری
photomap
نقشه برداری بوسیله عکاسی
relief
نقشه برداری عوارض زمین
back sight
دید عقب در نقشه برداری
alidade
یکی از وسایل نقشه برداری
connection survey
نقشه برداری منطقه ربط
line offset method
روش نقشه برداری از یک مسیر منحنی
triangulation
روش مثلث بندی در نقشه برداری
hypsography
نقشه برداری از کوه هاوارتفاعات زمین
hydrography
نقشه برداری از ابهای روی زمین
tribrach
گهواره نصب دوربین نقشه برداری
assumed orientation
توجیه فرضی وسایل نقشه برداری
surveyed chart
طرح تیر نقشه برداری شده
geodetic control
نقاط کنترل نقشه برداری عمومی
triangulation survey
نقشه برداری به روش مثلث بندی
hectograph
ماشین کپیه برداری یارونوشت برداری
map
نقشه برداری کردن تهیه نقشه نقشه کشی کردن
maps
نقشه برداری کردن تهیه نقشه نقشه کشی کردن
pict
قالب فایل گرافیکی که تصاویر را به صورت برداری ذخیره میکند
master plot
نقشه راهنمای اصلی عکس برداری هوایی
chorography
نقشه برداری وتوضیح وضع جغرافیایی ناحیهای
plane table
سه پایه نقشه برداری که الیداد بران سوار میشود
reticle
تار موئینی که در دوربین نقشه برداری وجود دارد
traingulation
تقسیم بقطعات سه گوش برای پیمایش یا نقشه برداری
geodetic surveying
تعیین شکل وابعاد زمین ازطریق نقشه برداری
stadia points
تارهای فاصله سنج دردوربینهای چشمی و نقشه برداری
survey information center
مرکز اطلاعات نقشه برداری در توپخانه لشکری یا سپاه
cadastral surveys
عملیات نقشه برداری به منظور تفکیک و تعیین حدوداراضی
long base method
روش تقاطع نقشه برداری بااستفاده از یک باز طولانی
intermediate sight
توسط دید عقب و جلو یک نقطه در نقشه برداری
horizontal control
کنترل افقی در نقشه برداری اندازه گیری بر دو سمت نقشهای
selenodetic
امور مربوط به تهیه نقشه یانقشه برداری از کره ماه
bench check
کارگاه مجهز به دستگاههای ازمایشی علامت نقطه بازرسی نقشه برداری
bench mark
نشانهای که ارتفاع ان مشخص است و برای نقشه برداری به عنوان مبنااستفاده میشود
stripping
نواربندی کردن نقشه برای عکس برداری علامت گذاری کردن
constant of the cone
زاویه کجی مخروق نقشه برداری لامبر ضریب مخروط لامبر
datum point
نقطه مبنای مختصات شبکه ایستگاه مبنای نقشه برداری
bessel method
پیدا کردن محل توقفگاه به روش بسل سیستم نقشه برداری بسل
reference datum
سطح مبنای نقشه برداری سطح مبنا
oceanography
تهیه نقشههای دریایی و نقشه برداری دریایی
lambert projection
سیستم لامبر یا سیستم نقشه برداری مخروطی
polar stereographic
سیستم تهیه نقشه قطبی سیستم نقشه برداری قطبی
surveys
براورد کردن نقشه برداری کردن از مساحی کردن پیمودن بازدید
survey
براورد کردن نقشه برداری کردن از مساحی کردن پیمودن بازدید
surveyed
براورد کردن نقشه برداری کردن از مساحی کردن پیمودن بازدید
datum
سطح اب دریا سطح مبنای ارتفاع در نقشه برداری سطح مبنای مختصات
vectors
برداری
embodiment
در برداری
vector
برداری
decerebration
مخ برداری
vector analysis
تحلیل برداری
samplery
نمونه برداری
deafferentation
اوران برداری
decoding
رمز برداری
biopsy
بافت برداری
hemispherectomy
نیمکره برداری
gyrectomy
شکنج برداری
surveyor's level
ترازنقشه برداری
cannibalization
قطعه برداری
listing
سیاهه برداری
resultant
جمع برداری
subordination
فرمان برداری
rip-offs
کلاه برداری
removal of chips
براده برداری
enervation
عصب برداری
exploitation
بهره برداری
rip-off
کلاه برداری
gaud
کلاه برداری
listings
سیاهه برداری
decerebellation
مخچه برداری
duplication
نسخه برداری
denervation
عصب برداری
arrow diagram
نمودار برداری
operation
بهره برداری
extirpation
اندام برداری
copied
کپی برداری
using
بهره برداری
utilisation
[British]
بهره برداری
photogeny
عکس برداری
duplicates
نسخه برداری
duplicating
نسخه برداری
vector pair
زوج برداری
vector diagram
نمودار برداری
lobectomy
قطعه برداری
vector field
میدان برداری
usage
بهره برداری
exploitation
[utilization]
بهره برداری
copied
نسخه برداری
vector power
توان برداری
utilisations
بهره برداری ها
weight lifting
وزنه برداری
frauds
کلاه برداری
fraud
کلاه برداری
duplicate
نسخه برداری
duplicated
نسخه برداری
vector display
نمایش برداری
fraudulence
کلاه برداری
metal cutting work
براده برداری
gain
بهره برداری
gained
بهره برداری
ovariectomy
تخمدان برداری
gains
بهره برداری
usages
بهره برداری ها
footsteps
گام برداری
metal cutting
براده برداری
utilizations
بهره برداری ها
sampling
نمونه برداری
march
قدم برداری
marched
قدم برداری
machining
براده برداری
marches
قدم برداری
marching
قدم برداری
footstep
گام برداری
vectored interrupt
وقفه برداری
tread
گام برداری
vectorical angle
زاویه برداری
copying
کپی برداری
utilization
بهره برداری
swindle
کلاه برداری
copying
نسخه برداری
vector quantity
کمیت برداری
topectomy
تکه برداری
i know him by his step
از گام برداری
treads
گام برداری
ingathering
خرمن برداری
treading
گام برداری
vector quantities
اندازههای برداری
copy
کپی برداری
insurability
بیمه برداری
copies
کپی برداری
copy
نسخه برداری
swindles
کلاه برداری
swindled
کلاه برداری
vector processor
پردازنده برداری
copies
نسخه برداری
vector product
حاصلضرب برداری
stock talking
سیاهه برداری از موجودی
cannibalising
محل قطعه برداری
cannibalises
محل قطعه برداری
bottle silt sampler
نمونه برداری با بطری
operating budget
بودجه بهره برداری
skiagraphy
عکس برداری ازسایه
operating cost
هزینه بهره برداری
cannibalised
محل قطعه برداری
bed load sampling
نمونه برداری از بار کف
tap
بهره برداری کردن از
tapping
بهره برداری کردن از
metal cutting machine
دستگاه براده برداری
source listing
لیست برداری منبع
safing
چاشنی برداری کردن
disk copying
نسخه برداری از دیسک
auger
مته نمونه برداری
biased sampling
نمونه برداری غیرتصادفی
gang
مشی گام برداری
metal cutting element
عنصر براده برداری
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com