Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 86 (6 milliseconds)
English
Persian
aluminum alloy
الیاژ الومینیوم
Search result with all words
alclad
نوعی ورقه از الیاژ الومینیوم
alodine
نوعی روکش شیمیایی جهت قطعات الیاژ الومینیوم
Other Matches
aluminum
فلز الومینیوم الومینیوم بنام اختصاری
aluminium
فلز الومینیوم الومینیوم بنام اختصاری
aluminium
الومینیوم
alaminum
الومینیوم
alumina
اکسید الومینیوم
aluminiferous
الومینیوم دار
aluminium foil
کاغذ الومینیوم
aluminum oxide
اکسید الومینیوم
aluminous
محتوی الومینیوم
aluminous
مربوط به الومینیوم
aluminum coat
روکش الومینیوم
aluminous
الومینیوم دار
aluminize
روکش ساختن از الومینیوم
alumina
گل پاک یا اکسید الومینیوم
anodization
پوشش الومینیوم از اکسیدالومینیوم
artificial aging
افزایش استحکام الومینیوم
sapphire
سیلیکات الومینیوم و منیزیم
sapphires
سیلیکات الومینیوم و منیزیم
bauxite
هیدروکسید الومینیوم بوکسیت
alloys
الیاژ
alloy
الیاژ
copper alloy
الیاژ مس
turquoise
فیروزه سولفات قلیایی الومینیوم
aluminize
روکش بااب الومینیوم دادن
aluminum coating by spraying amalgamate
روکش الومینیوم کردن امیختن
turquoises
فیروزه سولفات قلیایی الومینیوم
alum
سولفات مضاعف الومینیوم و پتاسیم
turquois
فیروزه سولفات قلیایی الومینیوم
kyanite
سیلیکات الومینیوم بفرمول 5SIO2AL
stainless alloy
الیاژ ضد زنگ
ferro alloy
الیاژ فرو
nickel alloy
الیاژ نیکل
binary alloy
الیاژ دوتایی
ternary alloy
الیاژ سه تایی
magnetic alloy
الیاژ مغناطیسی
free cutting alloy
الیاژ اتومات
light alloy
الیاژ سبک
lead base alloy
الیاژ سرب
superalloy
فوق الیاژ
iron alloy
الیاژ اهن
steel aloy
الیاژ فولاد
gun metal
الیاژ مس و قلع
hypereutectoid alloy
الیاژ هیپراوتکتوئیدی
metal alloy
الیاژ فلز
heavy alloy
الیاژ سنگین
alloy treated steel
فولاد کم الیاژ
bronze
الیاژ مس و قلع
unalloyed
الیاژ نشده
alloys
الیاژ همبسته
unalloyed
بدون الیاژ
alloy
الیاژ همبسته
brass
برنج الیاژ
alloy steel
الیاژ فولاد
bronzes
الیاژ مس و قلع
alloying element
عنصر الیاژ
thallium
عنصر فلزی مشتق از الومینیوم بعلامت TI
platinum iridium alloy
الیاژ پلاتین- ایریدیم
pearlite
الیاژ اهن وکربن
iron carbon alloy
الیاژ اهن و کربن
alloying constituent
ترکیب کننده الیاژ
alloy
الیاژ فلز مرکب
wrought alloy
الیاژ غیر ریختنی
ferroalloy
الیاژ اهن دار
alloys
الیاژ فلز مرکب
euclase
بریلیوم و الومینیوم برنگ سبز روشن یا ابی
die casting alloy
الیاژ ریخته گری حدیدهای
building up alloy
الیاژ مخصوص روکش کاری
binary alloy
الیاژ محتوی دوفلز بنیانی
high temperature alloy
الیاژ درجه حرارت بالا
hard facing alloy
الیاژ سخت گردانی سطحی
beryl
سیلیکات بریلیوم و الومینیوم رنگ ابی متمایل به سبز
bandolite
ساختار سبک وزنی از چوب بالسا با روکش الومینیوم
alumetize
الومینیوم روی فولاد باپیستوله تزریق شده و سپس گداخته می گردد
anodize
روش ساخت و عملیات مربوط به الومینیوم و الیاژهای ان توسط اکسیداسیون اندیک
aluminum pigmented dope
لعاب یا پرداخت که داخل ان تکههای کوچک الومینیوم بصورت معلق پراکنده شده است
aluminum paste
تکههای بسیار کوچک الومینیوم که مانع برخورداشعه ماوراء بنفش خورشیدبه سطح جسم میشوند
harmotome
سیلیکات ابدار الومینیوم وباریم که بلورهای ان بصورت جفت وصلیبی برنگهای مختلف یافت میشود
icebox rivet
میخ پرچهای الومینیوم که تاموقع مصرف باید در دمای زیر صفر نگه داشته شوند
nitralloy
قطعات نیتریده شده حاوی مقادیر جزئی کربن الومینیوم کرم منیزیوم و احتمالا گوگردو غیره
amalgams
الیاژ جیوه باچند فلز دیگرکه برای پرکردن دندان و ایینه سازی بکار میرود ترکیب مخلوط
amalgam
الیاژ جیوه باچند فلز دیگرکه برای پرکردن دندان و ایینه سازی بکار میرود ترکیب مخلوط
torpex
نوعی مواد منفجره که ازمخلوط تی ان تی و سیکلونیت و پودر الومینیوم تشکیل میشود و معمولا در اژدرهای دریایی و مین و بمبهای زیرابی به کار می رود
lohmannizing
غوطه ور ساختن فلز درنمکهای ملقمه کننده و سپس روکش کردن انها توسط دو یاچند الیاژ پوشاننده محافظ
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com