English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 67 (5 milliseconds)
English Persian
shamateur اماتور قلابی
Other Matches
unprofessional اماتور
amateur اماتور
amateurs اماتور
amateurs اماتور غیرحرفهای
amateur transmitter فرستنده اماتور
amateur receiver گیرنده اماتور
shamateur اماتور دروغین
amateur اماتور غیرحرفهای
nerds یک اماتور کامپیوتر
nerd یک اماتور کامپیوتر
arrengement of the reonforcement توزیع اماتور
pro am مسابقه گلف بازیگران حرفهای و اماتور
hunt meeting برنامه مسابقات دو یا دو بامانع برای سوارکاران اماتور
sullivan award جایزه سولیوان برای بهترین ورزشکار اماتور سال
first class cricket مسابقه کریکت بین تیمهای حرفهای و اماتور ایالات ودانشگاههای انگلستان
walker cup مسابقه گلف بین مردان اماتور امریکا و انگلستان سالی یک بار
quacks قلابی
false <adj.> قلابی
bogus قلابی
hamous قلابی
quackish قلابی
pasteboard قلابی
hamate قلابی
quack قلابی
adulterating قلابی
adulterates قلابی
shams قلابی
adulterate قلابی
false قلابی
quacked قلابی
sham قلابی
adulterated قلابی
quacking قلابی
a fake doctor پزشک قلابی
simular قلابی صوری
rip-offs کالای قلابی
uncinus زائده قلابی
pale [poor] imitation بدل قلابی
cheap copy بدل قلابی
False coin . سکه قلابی
A bogus professor . پروفسور قلابی
Rigged elections . انتخابات قلابی
rip-off کالای قلابی
fulham طاس قلابی
kake uke دفاع قلابی
spurious قلابی الکی
unciform سرکج قلابی چنگکی
forge تهیه جنس قلابی
forges تهیه جنس قلابی
crook ادم قلابی کلاه بردار
frog-adjustment screw پیچ قلابی تنظیم کننده
crooks ادم قلابی کلاه بردار
crooking ادم قلابی کلاه بردار
setline رسن چند قلابی ماهیگیری
The whole story was faked up . تمام داستان قلابی وساختگه بود
To fake an oil – painting . یک تابلوی نقاشی قلابی درست کردن
weedless قلابی که به علفهای زیر اب گیر نمیکند
quacked صدای اردک کردن دوای قلابی دادن
quacks صدای اردک کردن دوای قلابی دادن
quacking صدای اردک کردن دوای قلابی دادن
quack صدای اردک کردن دوای قلابی دادن
ringthe bull بازی ای که دران حلقهای راپرتاب میکنندتابه قلابی بیاویزد
arresting gear قلابی برای نگه داشتن هواپیماهنگام فرود در فاصله کم
Inevitably it invites/evokes comparison with the original, of which the remake is merely a pale shadow. این به ناچار مقایسه با نسخه اصلی را مجبور می کند که بازسازی فیلمش کاملا قلابی است.
steeve خفت کردن میلهای که نوک ان قلابی داردوبرای ازمایش محتویات عدل پنبه وامثال ان بکار میرود سیخک
mare's nest چیز خوش فاهر وبد باطن چیز قلابی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com