Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 184 (9 milliseconds)
English
Persian
physical fitness
امادگی جسمانی
Search result with all words
physical fitness
امادگی عمومی جسمانی
Other Matches
readiness condition
وضعیت امادگی رزمی وضعیت امادگی یکان شرایط اماده باش یکان
defense readiness condition
وضعیت امادگی رزمی ارتش وضعیت امادگی رزمی دفاعی
carnal
جسمانی
fleshly
جسمانی
physical
جسمانی
corporeal
جسمانی
material
مادی جسمانی
in the f.
بصورت جسمانی
materials
مادی جسمانی
corporeality
جسمانی بودن
bodily harm
صدمه جسمانی
incorporating
غیر جسمانی
incorporates
غیر جسمانی
incorporate
غیر جسمانی
fleshpots
راحتی جسمانی
temporal
جسمانی زمانی
bodily
واقعا جسمانی
sensual
شهوانی جسمانی
worldly
جسمانی مادی
corporality
هستی جسمانی تن
marasmus
پژمردگی جسمانی
outworld
دنیای جسمانی
earthen
مادی جسمانی
fleshpot
لذایذ جسمانی
somatization
جسمانی کردن
sensuousness
پیروی جسمانی
physical movement
حرکت جسمانی
physical
مادی جسمانی
sentience
حساسیت جسمانی
physical handicap
معلولیت جسمانی
air defense readiness
وضعیت امادگی پدافند هوایی امادگی پدافند هوایی
sensuously
مبنی بر لذات جسمانی
sensuous
مبنی بر لذات جسمانی
rough up
<idiom>
حمله وصدمه جسمانی
physical aptitude test
ازمون استعداد جسمانی
the outward man
ادم جسمانی جسم
somatoform disorder
اختلال جسمانی شکل
somatization disorder
اختلال جسمانی کردن
physical anthropology
انسان شناسی جسمانی
anthropometry
انسان سنجی جسمانی
dysaesthesia
اختلال حواس جسمانی
carnally
بطور جسمانی یا شهوانی
incarnate
دارای شکل جسمانی
profaneness
وابستگی بچیزهای جسمانی
substantiated
ماهیت جسمانی دادن به
substantiate
ماهیت جسمانی دادن به
tussling
مسابقه جسمانی کشمکش
tussles
مسابقه جسمانی کشمکش
tussled
مسابقه جسمانی کشمکش
stress
تنش جسمانی- روانی
stresses
تنش جسمانی- روانی
stressing
تنش جسمانی- روانی
tussle
مسابقه جسمانی کشمکش
substantiating
ماهیت جسمانی دادن به
substantiates
ماهیت جسمانی دادن به
habitus
وضعیت ساختمان جسمانی هیکل
infantilism
کندی رشد جسمانی وعقلانی
hard as nails
<idiom>
ازلحاظ جسمانی قوی درشت وسخت
zombiism
اعتقاد به حلول و تجدید حیات جسمانی مرده
susceptibility
امادگی
tautness
امادگی
preparation
امادگی
kelter or kilter
امادگی
kelter
امادگی
cover
امادگی
predispostion
امادگی
preparations
امادگی
proneness
امادگی
coverings
امادگی
qualification
امادگی
covers
امادگی
formed
امادگی
penchant
امادگی
disposition
امادگی
form
امادگی
conditioning
امادگی
preparedness
امادگی
readiness
امادگی
forms
امادگی
indispositions
عدم امادگی
indisposition
عدم امادگی
reconditioning
تجدید امادگی
half way houses
خانههای امادگی
liability to disease
تعهد امادگی
law of readiness
قانون امادگی
insusceptibility
عدم امادگی
medical fitness
امادگی پزشکی
operational readiness
امادگی عملیاتی
indisposedness
عدم امادگی
peripheral
دوره امادگی
peak up
در اوج امادگی
preparatory interval
دوره امادگی
erg
2- امادگی ذاتی
preparatory schools
اموزشگاه امادگی
hot
امادگی کامل
hotter
امادگی کامل
combat readiness
امادگی رزمی
state of alert
وضعیت امادگی
preparatory school
اموزشگاه امادگی
third degree of readiness
امادگی درجه سه
training camp
اردوی امادگی
unreadiness
عدم امادگی
hottest
امادگی کامل
work out
تمرین امادگی
readiness
امادگی رزمی
second degree of readiness
امادگی درجه دو
condition of readiness
شرایط امادگی
availability
زمان امادگی
reading readiness
امادگی خواندن
vigilance
امادگی چالاکی
preparations
امادگی اماده سازی
materiel readiness
امادگی رزمی وسایل
readiness category
نوع امادگی رزمی
operational performance category
طبقه امادگی عملیاتی
operational performance category
امادگی عملیاتی از طبقه
readiness category
درجه امادگی رزمی
school readiness
امادگی ورود به مدرسه
preparation
امادگی اماده سازی
peripheral course
دوره امادگی نظامی
accessibility
امادگی برای پذیرایی
lurch
امادگی شکست فاحش
habilitation
لباس پوشاندن امادگی
fourth degree of readiness
امادگی درجه چهار
combat ready
دارای امادگی رزمی
flyable dud
بدون امادگی رزمی
condition code
کد وضعیت امادگی اقلام
condition of readiness
وضعیت امادگی رزمی
distensibility
امادگی برای بادکردن
data terminal ready
امادگی ترمینال داده
data set ready
امادگی مجموعه داده ها
lurched
امادگی شکست فاحش
lurches
امادگی شکست فاحش
lurching
امادگی شکست فاحش
level of readiness
سطح امادگی رزمی
ingenuity
امادگی برای اختراع
readiness
اماده باش امادگی
sight-reads
بدون امادگی قبلی اجراکردن
reagency
امادگی برای واکنش یا معرفی
teachability
امادگی جهت یاد گرفتن
readiness to report
امادگی برای پاسخ دادن
sight-reading
بدون امادگی قبلی اجراکردن
sight-read
بدون امادگی قبلی اجراکردن
haemophillia
امادگی بخون رفتن زیاد
fluctuability
امادگی برای بالاوپایین رفتن
sight read
بدون امادگی قبلی اجراکردن
opposability
امادگی برای روبرو گذاشتن
communicativeness
امادگی برای رساندن خبر پرگویی
removability
ناپایداری امادگی برای برداشته شدن
army ready material program
برنامه بهبود امادگی رزمی اماد
snug down
امادگی قبل از ورود به دریای طوفانی
ready solubility in water
امادگی برای زودحل شدن دراب
impressionability
امادگی برای تحت تاثیر قرارگرفتن
inseparability
عدم امادگی برای جدا شدن
inerrability
معصومیت عدم امادگی برای خطاکردن
mission ready
اعلام امادگی هواپیما برای پرواز
insuperability
عدم امادگی برای از میان برداشتن
materiel readiness
میزان امادگی جنگ افزارها وتجهیزات
irresponsiveness
عدم امادگی برای پاسخ دادن
flight readiness firing
ازمایش سریع امادگی پرتاب موشک
vitrescence
امادگی برای تبدیل به شیشه خاصیت شیشهای
war footing
حالت اماده باش در ارتش امادگی رزمی
road test
ازمایش امادگی وسائط نقلیه برات مسافرت
inductility
عدم امادگی برای لوله شدن اقامه
impulsiveness
امادگی برای کار کردن یا نیروی انی
dtr
Ready Terminal Data امادگی ترمینال داده
civilian preparedness for war
اماده کردن مردم برای جنگ امادگی غیرنظامیان
plea of tender
اعلام امادگی خوانده به ادای دین خواهان در دادگاه
put and take fishing
انداختن ذخیره ماهی به اب برای امادگی ماهیگیری درفصل
condensability
قابلیت انقباض یاتکثیف-امادگی برای منقبض شدن
ground
تماس دادن چوب به زمین پشت گوی برای امادگی
lysenkoism
نظریهای که معتقد است عوامل جسمانی وبدنی وشرایط محیط در وراثت موثر است
contractibility
قابلیت انقباض- امادگی برای جمع شدن یاکوچک شدن
availability factor
ضریب امادگی عملیاتی هواپیماها یا ناوها ضریب قابلیت استفاده
record
کلیدی در دستگاه ضبط کننده برای بیان امادگی ضبط سیگنال ها روی رسانه
serviceability criteria
وضعیت امادگی تجهیزات وضعیت قابلیت استفاده ازوسایل
availability
میزان در دسترس بودن میزان امادگی زمان تعمیرناو
flight test
ازمایش پرواز یا ازمایش امادگی پرتاب موشک
unit categories
انواع مختلف یکانها یا انواع طبقات یکانها از نظر استعدادو سازمان و امادگی رزمی
flying status
وضعیت پرواز از نظر جسمی و روحی وضعیت امادگی خدمه برای پرواز
service test
ازمایش از وضعیت تجهیزات و وسایل پشتیبانی ازمایش امادگی رزمی وسایل
operating level
سطح امادگی برای فعالیت سطح قابلیت برای کار
asynchronous computer
نوعی از کامپیوتر که در ان هر عمل در نتیجه سیگنالی که از تکمیل عمل قبلی حاصل میشود و یا در اثر اعلام امادگی وسیله لازم برای عمل بعدی اغاز میشود کامپیوترناهمگام
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com