Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English
Persian
class iii supplies
اماد طبقه 3 بنزین و موادروغنی وسوختی
Other Matches
army class manager activity
سازمان مدیریت طبقه بندی اماد در نیروی زمینی مدیریت طبقه بندی اماد
class ii supplies
اماد طبقه 2
class iv supplies
اماد طبقه 4
class i supplies
اماد طبقه 1
class v supplies
اماد طبقه 5
class i installation
انبار اماد طبقه 1
class ii installation
انبار اماد طبقه 2
class ii installation
تاسیسات اماد طبقه 2
class i installation
تاسیسات اماد طبقه 1
class ii activity
اجرای اماد طبقه 2
class i activity
اجرای اماد طبقه 1
classified items
اماد طبقه بندی شده
gasoline
سوخت موتورهای بنزینی بنزین موتور بنزین
civilian supply
امور اماد غیرنظامی رسانیدن اماد به غیرنظامیان در منطقه
procuring activity
یکان تهیه کننده و تحویل دهنده اماد قسمت اماد کننده
coordinated procurement
عملیات اماد هماهنگ شده تحویل هم اهنگ شده اماد
balanced mobilization
بسیج متعادل اماد ذخیره تهیه اماد ذخیره به طورمتعادل
credit system of supply
سیستم براورد اعتبار برای تهیه و اماد سیستم تعیین اعتبار خرید اماد
craft reimbursable supply
اماد قابل جایگزین مربوط به هنرهای دستی اماد مصرف شدنی هنرهای دستی
entresol
طبقه میان طبقه اول عمارت وطبقهای که باکف زمین برابراست
lower classes
طبقه پست وپایین اجتماع طبقه سوم
lower class
طبقه پست وپایین اجتماع طبقه سوم
intermediate
آنچه در یک طبقه بین دو طبقه دیگر است
central purchase
خرید اماد به طور تمرکزی خرید اماد به طور یکجا
defense classification
طبقه بندی اطلاعات مربوط به پدافند سیستم طبقه بندی مدارک وزارت دفاع
downgrading
کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
downgraded
کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
downgrades
کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
downgrade
کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
Our building (high-rise) is a 20-storey ,but my apartment is on the third floor.
ساختمان ما 20 طبقه است ولی آپارتمان در طبقه سوم است
procurement rate
نواخت تهیه و تحویل اماد نواخت تحویل اماد
declassification
از طبقه بندی خارج کردن حذف طبقه بندی
security classification
طبقه بندی منطقه تامینی طبقه بندی حفافتی
black designation
علامت مخصوص برای ارتباط طبقه بندی شده حامل پیام طبقه بندی شده
stratify
طبقه طبقه کردن
gasoline
بنزین
benzole
بنزین
fueled
بنزین
fuel
بنزین
petrol
بنزین
fuels
بنزین
fuelling
بنزین
fuelled
بنزین
storm bird
بنزین
benzine
بنزین
gasolene
بنزین
gasses
بنزین
gassed
بنزین
gases
بنزین
gas
بنزین
motor sprit
بنزین
aviation gasoline
بنزین هواپیما
gas
بنزین گازمعده
petrol can
باک بنزین
filling station
پمپ بنزین
gas inlet valve needle
ژیگلور بنزین
gas tank
پودر بنزین
gases
بنزین گازمعده
petrol tank
مخزن بنزین
gasoline drum
بشکه بنزین
gassed
بنزین گازمعده
naphtha
بنزین سنگین
avgas
بنزین هواپیما
gasses
بنزین گازمعده
light gasolin
بنزین سبک
filling stations
پمپ بنزین
petrol pump
تلمبه بنزین
fuel filter
صافی بنزین
Premium gas
بنزین سوپر
fuel pump
پمپ بنزین
gasoline can
قوطی بنزین
gasoline consumption
مصرف بنزین
gas injection
تزریق بنزین
gasoline dump
باک بنزین
gasoline electric
بنزین الکتریکی
gas pump
تلمبه بنزین
gas injection
پاشش بنزین
gas level
سطح بنزین
gasolinic
وابسته به بنزین
high grade petrol
بنزین سوپر
gas recovery
بازیابی بنزین
gas pump
پمپ بنزین
gas stations
پمپ بنزین
premium grade petrol
بنزین سوپر
gas tank
بخار بنزین
petrol container
فرف بنزین
gas station
پمپ بنزین
petrol filter
صافی بنزین
petrol pump
پمپ بنزین
petrol pipe
لوله بنزین
gasoline barrel
بشکه بنزین
phenyl
اصل بنزین
gas storage
مخزن بنزین
I've run out of petrol.
بنزین تمام کردم.
unleaded petrol
بنزین بدون سرب
pr etrol filling station
ایستگاه پمپ بنزین
gas inlet valve needle
سوزن شیرورودی بنزین
storm bird
بنزین ریختن ماشین
gas form natrural gas
بنزین از گاز طبیعی
petrol feed pump
پمپ تغذیه بنزین
petrol injection pump
پمپ تزریق بنزین
gas air mixture
مخلوط بنزین و هوا
gasholders
محل نگهداری بنزین
gasoline brick
بنزین بااکتان بالا
gasoline brick
بنزین خوش سوز
gas synthesis
ترکیب مصنوعی بنزین
gasoline dump
مخزن موقتی بنزین
gasoline gels
بنزین تغلیظ شده
petrol
بنزین گیری کردن
gasholder
محل نگهداری بنزین
Where is the neareset petrol station?
نزدیکترین پمپ بنزین کجاست؟
service station
ایستگاه پمپ بنزین بزرگ
benzoline
بنزین خام یاپالوده نشده
service stations
ایستگاه پمپ بنزین بزرگ
gas saving
صرفه جویی در مصرف بنزین
serivce station
ایستگاه بنزین گیری وتعمیرگاه
gas form natrural gas
بنزین حاصله از گاز طبیعی
petrol gage
دستگاه اندازه گیری بنزین
water supplies
اماد اب
water supply
اماد اب
bulk material
اماد یک جا
mpg
مخفف مسافت طی شده با یک گالن بنزین
The gas station is nearby .
پمپ بنزین درهمین نزدیکی هاست
They were falling over one another to get petrol(gasoline).
برای خرید بنزین سرودست می شکستند
gas level gauge
دستگاه اندازه گیری سطح بنزین
The bus stopped for fuel
[ to get gas]
.
اتوبوس نگه داشت تا بنزین بزند.
mission load
اماد عملیاتی
intransit stock
اماد سیال
trains
بنه اماد
care of supplies
نگهداری اماد
care of supplies
مراقبت اماد
follow up supply
اماد بعدی
follow up supply
اماد متعاقب
reserve stock
اماد ذخیره
requisition line
خط درخواست اماد
supply control
کنترل اماد
supply point
نقطه اماد
supply route
اماد راه
supply route
مسیر اماد
development order
دستوربهبود اماد
depot supply
اماد دپویی
depot supply
اماد امادگاهی
condition code
کدوضعیت اماد
general supplies
اماد عمومی
commodity command
فرماندهی اماد
shop supply
اماد تعمیرگاهی
gratuitous issue
اماد پیشکشی
short supply
اماد کم یاب
categories
انواع اماد
resupply
اماد مجدد
category
اقلام اماد
stockage
ذخیره اماد
critical item
اماد حساس
materiel management
مدیریت اماد
supply sergeant
گروهبان اماد
supply support
پشتیبانی اماد
trained
بنه اماد
essential supply
اماد ضروری
bulk material
اماد حجیم
one day's supply
یک روز اماد
procurement
تامین اماد
level of supply
سطح اماد
consigned inventory
اماد امانی
stocked
اماد ذخیره
essential supply
اماد حیاتی
stock
اماد ذخیره
armed
جنگ اماد
assault supplies
اماد هجومی
air landed supply
اماد هوانشستی
bulk supply
اماد با کانتینر
air material
اماد هوایی
train
بنه اماد
follow up
اماد بعدی
unit supply
اماد یکانی
bulk supply
اماد عمده
throttles
جلو را گرفتن جریان بنزین را کنترل کردن
Gasoline is volatile .
بنزین ماده فراری است ( زود می پرد )
high octane
دارای اکتان زیاد مانند بنزین سوپر
throttled
جلو را گرفتن جریان بنزین را کنترل کردن
throttle
جلو را گرفتن جریان بنزین را کنترل کردن
throttling
جلو را گرفتن جریان بنزین را کنترل کردن
resupply
تجدید اماد کردن
procuring
تهیه و تحویل اماد
centralized items
اقلام اماد تمرکزی
requisition line
مسیر درخواست اماد
main supply route
مسیر اصلی اماد
procures
تهیه و تحویل اماد
row stack
فاصله اماد از دیوار
naval stores
ذخایر و اماد دریایی
required supply rate
نواخت اماد موردنیاز
assemblage
جمع اوری اماد
rolling reserve
اماد ذخیره غلطان
issue priority
تقدم توزیع اماد
procure
تهیه و تحویل اماد
assemblages
جمع اوری اماد
main supply route
اماد راه اصلی
procured
تهیه و تحویل اماد
beach dump
نقطه اماد در سر پل دریایی
balanced stock
ذخیره اماد متعادل
deteriorating supplies
اماد فاسد شدنی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com