Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 55 (5 milliseconds)
English
Persian
vital statistics
امار ثبت احوال
Search result with all words
census office
اداره امار و ثبت احوال
Other Matches
vital statistics
امار زاد و ولد و مرگ و میر امار حیاتی
indentity
سجل احوال
externality
احوال فاهری
personal status
احوال شخصیه
register office
اداره ثبت احوال
census office
دایره سجل و احوال
civil status office
دفتر سجل و احوال
document of identity
اسناد سجل و احوال
documents of indentity
اسناد سجل احوال
register offices
اداره ثبت احوال
to a oneself to
ساختن احوال خودراوفق دادن
superintendent registrar
سرپرست ثبت احوال یک ناحیه
I dont feel like work today.
جویای حال ( احوال ) کسی شدن
how are you
چگونه اید احوال شماچطوراست حال شماچگونه است
censuses
امار
statistics
امار
census
امار
records available
امار دردست
inferential statistics
امار استنباطی
necrology
امار متوفیات
statistics
شاخص امار
descriptive statistics
امار تشریحی
descriptive statistics
امار توصیفی
statistically
از روی امار
vital statistics
امار حیاتی
demography
امار نگاری
statisticians
امار شناس
mathematical statistics
امار ریاضی
bureaus of census
اداره امار
census of production
امار سرشماری
statistician
امار شناس
quantum statistics
امار کوانتومی
plant records
امار تجهیزات کارگاه
utilization statistics
امار بهره وری
time series data
امار سریهای زمانی
multivariate statistics
امار چند متغیری
general information data
اطلاعات و امار عمومی
bose einstein statistics
امار بوز- اینشتین
einstein bose statistics
امار بوز- اینشتین
vital statistics
امار مربوط به زندگی
fermi dirac statictics
امار فرمی- دیراک
natimortality
امار مرده زاییده شدگان
demographer
متخصص امار گیری مردم
registers
ثبت امار دستگاه تعدیل گرما
registering
ثبت امار دستگاه تعدیل گرما
register
ثبت امار دستگاه تعدیل گرما
randomize
بصورت امار تصادفی نشان دادن
census of production
امار تخمینی تولیدات در یک کشور در مدت معین
chart of attributes
جدول امار تعیین درجه مرغوبیت کالا
To ask after someone
[someones health]
حال کسی را پرسیدن.
[جویای احوال کسی شدن.]
econometrics
کاربردریاضیات و امار در اندازه گیری تفسیر و بررسی پدیدههای اقتصادی
scientific socialism
بررسی سوسیالیسم از طریق امار وارقام و شواهد و مدارک و برمبنای اصول اقتصاد و جامعه شناسی
fosdic
دستگاه ورودی که توسط اداره امار بکاربرده میشود تا اطلاعات پرسشنامههای اماری تکمیل شده را به درون کامپیوتربخواند
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com