Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 182 (9 milliseconds)
English	Persian
carcinoma	اماس سرطانی
Other Matches
antineuritic	برضد اماس عصب مخاف اماس عصبی
cancerous	سرطانی
carcinomatous	سرطانی
appendicitis	اماس ضمیمه روده اماس اپاندیس
cancerate	سرطانی شدن
cancerate	سرطانی کردن
precancerous	وابسته به قبل از سرطان مرحله قبل از سرطانی
sarcoma	تومور بدخیم بافت پیوندی تومور بدخیم نسج همبند تومور سرطانی
frost hoil	اماس
inflammation	اماس
intumescence	اماس
double pneumonia	اماس هر دو شش
tumefaction	اماس
tuberosity	اماس
encephalitis	اماس مخ
myelitis	اماس
dilation	اماس
phlegmasia	اماس
edema	اماس
phrenitis	اماس مخ
single pneumonia	اماس یک شش
pulmonitis	اماس شش
tumescence	اماس
inturgescence	اماس
neuritis	پی اماس
lymphdenomia	اماس
poke	اماس
poking	اماس
tumidity	اماس
pokes	اماس
poked	اماس
turgidity	اماس
lymphangitis	اماس
swellings	اماس
vulvitis	اماس کس
swelling	اماس
nasitis	اماس بینی
garget	اماس پستان
fretty	اماس کرده
inoma	اماس لیفی
myositis	اماس ماهیچه
otitis	اماس گوش
fibroma	اماس لیفی
faucitis	اماس گلو
podarthritis	اماس بندهای پا
metritis	اماس زهدان
enteritis	اماس روده
gastritis	اماس معده
phlogosis	اماس برونی
scleritis	اماس صلبیه
intumescent	اماس کرده
orchitis	اماس خایه
ophthalmitis	اماس چشم
iritis	اماس عنبیه
keratitis	اماس قرنیه
intumesce	اماس کردن
osteitis	اماس استخوان
lentitis	اماس جلیدیه
odontitis	اماس دندان
ileitis	اماس ایلئون
nephritis	اماس گرده
hysteritis	اماس زهدان
hydrocile	اماس خایه
gnathitis	اماس گونه
glandular swelling	اماس غدد
intumescent	اماس کننده
huff	اماس کردن
cystitis	اماس مثانه
turgid	اماس دار
swollen	اماس کرده
tonsillitis	اماس لوزه
bronchitis	اماس نایژه
tumefactive	اماس دار
ague cake	اماس اسپرزازنوبه
antiphlogistic	اماس نشان
conjunctivitis	اماس ملتحمه
swells	اماس کردن
dermatitis	اماس پوست
colitis	اماس قولون
arthritis	اماس مفصل
turgescent	اماس کننده
turgescence	اماس بادکردگی
hepatitis	اماس کبدی
swell	اماس کردن
swelled	اماس کردن
tracheitis	اماس نای
arteritis	اماس شریان
enchondroma	اماس غضروفی
salpingitis	اماس شیپور
brainfever	اماس مغز
colpitis	اماس مهبل
dermatosis	اماس پوست
splenitis	اماس اسپرز
dactylitis	اماس انگشت
quinsy	اماس چرکدارلوزتین
cutitis	اماس زیرپوست
crystallitis	اماس جلیدیه
tumid	اماس کرده
blepharitis	اماس پلک
palpebritis	اماس پلک
bunchout	اماس کردن
pyelitis	اماس لگن چه
retinitis	اماس شبکیه
myocarditis	اماس ماهیچه قلب
oophoritis	اماس تخم دان
myomatous	وابسته به اماس ماهیچه
vaginitis	اماس یا ورم مهبل
ophthalmia	اماس چشم رمد
parotiditis	اماس غده بناگوشی
scrotitis	اماس کیسه خایه
phlegmasia alba dolens	اماس سیاهرگهای نفاسی
sylosis	اماس پلک وسفتی
paranephritis	اماس بافتهای گرداگردگرده
hyalitis	اماس رطوبت شیشهای
antiphlogistic	داروی اماس نشان
housemaid's knee	اماس کاسه زانو
bursitis	اماس کیسههای مفصلی
deliescence	تحلیل ناگهانی اماس
diaphragmatitis	اماس حجاب حاجز
his eyes were inflammed	چشمهایش اماس کرد
diaphragmitis	اماس حجاب حاجز
duodenitis	اماس روده اثناعشر
gnathitis	اماس ارواره بالا
endo arterities	اماس درونی شریان
gastro enteritis	اماس معده وروده
fibro chondritis	اماس غضروف لیفی
endocarditis	اماس غشاء درونی دل
endometritis	اماس درونی زهدان
enostosis	اماس درونی استخوان
acromastitis	اماس نوک پستان
pleurisy	اماس شامه ریه
mesenteritis	اماس روده بند
mastoditis	اماس زائده پستانی
mastitis	اماس غدههای پستان
arthritic	مبتلا به اماس مفصل
moon blind	دچار اماس نوبتی
lymphadenitis	اماس غدد لفناوی
tumescent	اماس کرده اماسیده
laminitis	اماس لایههای حساس
ileitis	اماس روده دراز
iritic	وابسته به اماس عنبیه
pericarditis	اماس ابشامه قلب
iritic	دچار اماس عنبیه
arthritic	مربوط به ورم و اماس مفصل
uteritis	اماس زهدان التهاب رحم
rachitis	اماس یا ورم مهره پشت
encephalomyelitis	اماس مغز ونخاع شوکی
tumify	اماس کردن متورم ساختن
internal ophthalmia	اماس درونی تخم چشم
meningitis	اماس پاشام مغز مننژیت
external ophthalmia	اماس برونی تخم چشم
paranephritis	اماس غده روی گرده
parosteitis	اماس بافتهای پیرامون استخوان
malanders	اماس پشت زانوی اسب
parotitic	وابسته به اماس غده بناگوشی
pericarditis	اماس برون شامه قلب
periostitis	اماس پوشش یا ضریع استخوان
phlebitic	وابسته به اماس دیواره ورید
phlebitic	دچار اماس جدار ورید
gingivitis	اماس و التهاب لثه دندان
mallenders	اماس پشت زانوی اسب
excrescency	اماس گیاهی یا حیوانی برامدگی
rhachitis	اماس یا ورم مهره پشت
moon blindness	اماس نوبتی در چشم اسب
typhlitis	اماس روده کور ورم اعور
adhesion	اتصال و پیوستگی غیرطبیعی سطوح در اماس
laryngitis	اماس خشک نای التهاب حنجره
parotitic	دچار اماس در غده بنا گوشی
acanthoma	اماس سلولهای خارداربافت پوششی مالپیقی
phlegmon	اماس بافت اگینی که یکجوران دنبل است
phlogistic	وابسته به اصل اتش مربوط به اماس وتب
pleurohepatitis	اماس شامه شش وجگر التهاب غشاریه وکبد
urethritis	اماس مجرای پیشاب ورم مجاری بول
lampas	کام اماس کام دهان اسب یکجور پارچه ابریشمی گلدار
pink eye	اماس واگیره دارملتحمه یکجور تب واگیره داردر اسب
neuritis	التهاب یا اماس وزخم عصبی که دردناک است وسبب ناراحتی عصبی وگاهی فلج میگردد
myocarditis	اماس ماهیچه قلب ورم عضله قلب
tympanitis	اماس طبل گوش ورم گوش میانی
inflames	دارای اماس کردن ملتهب کردن
inflaming	دارای اماس کردن ملتهب کردن
inflame	دارای اماس کردن ملتهب کردن

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com