English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 190 (9 milliseconds)
English Persian
keratitis اماس قرنیه
Other Matches
antineuritic برضد اماس عصب مخاف اماس عصبی
appendicitis اماس ضمیمه روده اماس اپاندیس
cornea قرنیه
corneas قرنیه
keratocele فتق قرنیه
keratotomy برش قرنیه
corneal وابسته به قرنیه
keratitis التهاب قرنیه
keratectomy دراوردن تیکهای از قرنیه
onyx تاریکی پایین قرنیه
staphyloma تحدب مثلث قرنیه
keratotome چاقوی قرنیه شکافی
leukoma لک قرنیه لک سفید روی چشم
leucoma لک قرنیه لک سفید روی چشم
karatonyxis عمبل اب مرواریدبوسیله سوراخ کردن قرنیه
line of sight خطی که قرنیه چشم را به نقطه ثابتی وصل نماید
tuberosity اماس
tumefaction اماس
dilation اماس
double pneumonia اماس هر دو شش
single pneumonia اماس یک شش
edema اماس
neuritis پی اماس
lymphdenomia اماس
lymphangitis اماس
myelitis اماس
inturgescence اماس
intumescence اماس
phlegmasia اماس
phrenitis اماس مخ
frost hoil اماس
pulmonitis اماس شش
encephalitis اماس مخ
tumescence اماس
tumidity اماس
vulvitis اماس کس
inflammation اماس
swelling اماس
poking اماس
pokes اماس
poked اماس
poke اماس
turgidity اماس
swellings اماس
ileitis اماس ایلئون
scleritis اماس صلبیه
intumesce اماس کردن
swell اماس کردن
hysteritis اماس زهدان
hydrocile اماس خایه
garget اماس پستان
gastritis اماس معده
podarthritis اماس بندهای پا
turgescence اماس بادکردگی
glandular swelling اماس غدد
phlogosis اماس برونی
gnathitis اماس گونه
turgescent اماس کننده
otitis اماس گوش
intumescent اماس کننده
myositis اماس ماهیچه
nasitis اماس بینی
nephritis اماس گرده
huff اماس کردن
odontitis اماس دندان
lentitis اماس جلیدیه
dermatitis اماس پوست
ophthalmitis اماس چشم
hepatitis اماس کبدی
colitis اماس قولون
iritis اماس عنبیه
arthritis اماس مفصل
orchitis اماس خایه
osteitis اماس استخوان
metritis اماس زهدان
tumid اماس کرده
carcinoma اماس سرطانی
colpitis اماس مهبل
crystallitis اماس جلیدیه
cutitis اماس زیرپوست
dactylitis اماس انگشت
bronchitis اماس نایژه
dermatosis اماس پوست
splenitis اماس اسپرز
tracheitis اماس نای
swollen اماس کرده
tumefactive اماس دار
ague cake اماس اسپرزازنوبه
antiphlogistic اماس نشان
tonsillitis اماس لوزه
arteritis اماس شریان
blepharitis اماس پلک
palpebritis اماس پلک
brainfever اماس مغز
turgid اماس دار
cystitis اماس مثانه
conjunctivitis اماس ملتحمه
pyelitis اماس لگن چه
faucitis اماس گلو
enteritis اماس روده
swelled اماس کردن
quinsy اماس چرکدارلوزتین
retinitis اماس شبکیه
fibroma اماس لیفی
salpingitis اماس شیپور
inoma اماس لیفی
fretty اماس کرده
enchondroma اماس غضروفی
swells اماس کردن
bunchout اماس کردن
intumescent اماس کرده
sylosis اماس پلک وسفتی
myomatous وابسته به اماس ماهیچه
myocarditis اماس ماهیچه قلب
oophoritis اماس تخم دان
phlegmasia alba dolens اماس سیاهرگهای نفاسی
pericarditis اماس ابشامه قلب
vaginitis اماس یا ورم مهبل
parotiditis اماس غده بناگوشی
paranephritis اماس بافتهای گرداگردگرده
scrotitis اماس کیسه خایه
ophthalmia اماس چشم رمد
fibro chondritis اماس غضروف لیفی
ileitis اماس روده دراز
deliescence تحلیل ناگهانی اماس
diaphragmatitis اماس حجاب حاجز
diaphragmitis اماس حجاب حاجز
hyalitis اماس رطوبت شیشهای
duodenitis اماس روده اثناعشر
endocarditis اماس غشاء درونی دل
housemaid's knee اماس کاسه زانو
his eyes were inflammed چشمهایش اماس کرد
endo arterities اماس درونی شریان
gnathitis اماس ارواره بالا
endometritis اماس درونی زهدان
enostosis اماس درونی استخوان
gastro enteritis اماس معده وروده
bursitis اماس کیسههای مفصلی
tumescent اماس کرده اماسیده
antiphlogistic داروی اماس نشان
mastitis اماس غدههای پستان
moon blind دچار اماس نوبتی
pleurisy اماس شامه ریه
arthritic مبتلا به اماس مفصل
lymphadenitis اماس غدد لفناوی
acromastitis اماس نوک پستان
laminitis اماس لایههای حساس
iritic وابسته به اماس عنبیه
iritic دچار اماس عنبیه
mastoditis اماس زائده پستانی
mesenteritis اماس روده بند
rachitis اماس یا ورم مهره پشت
uteritis اماس زهدان التهاب رحم
rhachitis اماس یا ورم مهره پشت
meningitis اماس پاشام مغز مننژیت
tumify اماس کردن متورم ساختن
encephalomyelitis اماس مغز ونخاع شوکی
arthritic مربوط به ورم و اماس مفصل
excrescency اماس گیاهی یا حیوانی برامدگی
phlebitic دچار اماس جدار ورید
malanders اماس پشت زانوی اسب
internal ophthalmia اماس درونی تخم چشم
mallenders اماس پشت زانوی اسب
parosteitis اماس بافتهای پیرامون استخوان
parotitic وابسته به اماس غده بناگوشی
pericarditis اماس برون شامه قلب
periostitis اماس پوشش یا ضریع استخوان
phlebitic وابسته به اماس دیواره ورید
external ophthalmia اماس برونی تخم چشم
moon blindness اماس نوبتی در چشم اسب
paranephritis اماس غده روی گرده
gingivitis اماس و التهاب لثه دندان
typhlitis اماس روده کور ورم اعور
adhesion اتصال و پیوستگی غیرطبیعی سطوح در اماس
laryngitis اماس خشک نای التهاب حنجره
acanthoma اماس سلولهای خارداربافت پوششی مالپیقی
parotitic دچار اماس در غده بنا گوشی
urethritis اماس مجرای پیشاب ورم مجاری بول
phlogistic وابسته به اصل اتش مربوط به اماس وتب
pleurohepatitis اماس شامه شش وجگر التهاب غشاریه وکبد
phlegmon اماس بافت اگینی که یکجوران دنبل است
lampas کام اماس کام دهان اسب یکجور پارچه ابریشمی گلدار
pink eye اماس واگیره دارملتحمه یکجور تب واگیره داردر اسب
neuritis التهاب یا اماس وزخم عصبی که دردناک است وسبب ناراحتی عصبی وگاهی فلج میگردد
tympanitis اماس طبل گوش ورم گوش میانی
myocarditis اماس ماهیچه قلب ورم عضله قلب
inflames دارای اماس کردن ملتهب کردن
inflaming دارای اماس کردن ملتهب کردن
inflame دارای اماس کردن ملتهب کردن
Recent search history
Search history is off. Activate
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com