Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 44 (4 milliseconds)
English
Persian
organic set
امایه عضوی
Other Matches
einstellung
امایه
set
امایه
sets
امایه
setting up
امایه
acquiescent response set
امایه تصدیق
learning set
امایه یادگیری
response set
امایه پاسخ
perceptual set
امایه ادراکی
mental set
امایه ذهنی
memberless
بی عضوی
organic
عضوی
organic sensations
احساسهای عضوی
organic disorder
اختلال عضوی
organic deafness
کری عضوی
octamerous
هشت عضوی
monoplegia
فلج یک عضوی
organicism
عضوی نگری
six membered ring
حلقه شش عضوی
inorganic
غیر عضوی
dyadic unit
واحد دو عضوی
diad
گروه دو عضوی
dysarthria
نارساگویی عضوی
dyad
گروه دو عضوی
maims
اختلال یا از کارافتادگی عضوی
struma
اتساع و گشادشدن هر عضوی
amputation
قطع عضوی از بدن
psychalgia
درد غیر عضوی
maiming
اختلال یا از کارافتادگی عضوی
maimed
اختلال یا از کارافتادگی عضوی
maim
اختلال یا از کارافتادگی عضوی
ablation
قطع عضوی از بدن
organic psychosis
روان پریشی عضوی
organic mental disorder
اختلال روانی عضوی
brachium
هر عضوی شبیه بازو
hypertrophy
بزرگ شدن عضوی بیش از حد لزوم
viscus
عضوی که دراحشاء واقع شده است
tranillumination
انقال نور از خلال عضوی بعضو دیگری
emphysema
اتساع و بزرگی عضوی در اثر گاز یا هوا باد
play footsie
<idiom>
از زیرمیز با پا عضوی از بدن شخص مقابل را لمس کردن
prolotherapy
اصلاح وتر یا عضوی بوسیله کاهش رویش وتکثیر سلولی
Internet
انجمنی که عضوی از IAB است و استانداردهای اینترنت را تشخیص میدهد
Internet
انجمنی که عضوی از IAB است و استانداردهای جدید اینترنت را پیش از اینکه به IETF مراجعه کنند بررسی میکند
qyaternary
چهار واحدی چهار عضوی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com