Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
English
Persian
endarchy
امتداد از مرکز به خارج
Other Matches
collision parameter
در محاسبه مدارات فاصله بین مرکز جاذبه یک میدان نیروی مرکزی از امتداد بردار سرعت جسم متحرک در بیشترین فاصله از مرکز ان
cicycle
ارابه فرودی با دو پایه اصلی در امتداد خط مرکز
eccentric
خارج از مرکز
eccentrics
خارج از مرکز
abaxile
خارج از مرکز
acentric
خارج از مرکز
off center
خارج از مرکز
jet flap
فلپی که جریان هوا یاگازهای پر انرژی خارج شده در امتداد لبه فرار از روی ان عبور میکنند
off centre load
بار خارج از مرکز
eccentricity
خارج از مرکز بودن
eccentricities
خارج از مرکز بودن
double accentric press
پرس خارج از مرکز بایاطاقان دوبل
nose ribs
تیغه هایی در امتداد وتر که در تمام طول بال و تا تیرک جلویی امتداد میابند
track
یکی از چند حلقه هم مرکز روی دیسک مغناطیسی یا خط وط نازک روی نوار که نوک خواندن و نوشتن به آن دستیابی دارد و در امتداد آن روی سکتورهای مختلف داده ذخیره شده است
tracked
یکی از چند حلقه هم مرکز روی دیسک مغناطیسی یا خط وط نازک روی نوار که نوک خواندن و نوشتن به آن دستیابی دارد و در امتداد آن روی سکتورهای مختلف داده ذخیره شده است
tracks
یکی از چند حلقه هم مرکز روی دیسک مغناطیسی یا خط وط نازک روی نوار که نوک خواندن و نوشتن به آن دستیابی دارد و در امتداد آن روی سکتورهای مختلف داده ذخیره شده است
Herati pattern
طرح هراتی
[در این طرح گل ها در قالب شکل لوزی خود را نشان داده و تمامی متن فرش را در بر می گیرند. برگ ها از چهارسو به سمت خارج امتداد داده شده و با لوزی های مجاور خود متقارن می شوند.]
medical assemblage
مرکز جمع اوری پزشکی مرکز تجمع بیماران
centrifugal
با سیستم گریز از مرکز با نیروی گریزاز مرکز
weather central
مرکز کنترل اوضاع جوی مرکز هواشناسی
provision center
مرکز تدارکات مرکز توزیع اماد
center mark
علامت مرکز نشانه مرکز
whole blood center
مرکز کنترل و اهداء خون مرکز جمع اوری خون
out of bounds
خارج از خط کناری یا پایان یا خط دروازه توپ خارج از میدان واترپولو توپ مرده
battery control central
مرکز تلفن خودکار اتشبار مرکز کنترل خودکار
army operations center
مرکز عملیات نیروی زمینی مرکز عملیات ارتش
hooked medallion
ترنج قلاب شکل
[در این ترنج سر قلاب ها می تواند به سمت خارج و یا ترکیبی از داخل و خارج طراحی شود.]
protraction
امتداد
tensions
امتداد
extensiveness
امتداد
alignments
امتداد
tension
امتداد
extensions
امتداد
building line
امتداد
runs
امتداد
run
امتداد
alignment
امتداد
in range with
در امتداد
extension
امتداد
elongation
امتداد
direction
امتداد
extensions
ملحقه امتداد
extensions
امتداد دادن
cutting stroke
امتداد برش
prolonger
امتداد دهنده
protend
امتداد یافتن
protractile
امتداد پذیر
trails
خط ی در امتداد چیزی
trailing
خط ی در امتداد چیزی
trailed
خط ی در امتداد چیزی
trail
خط ی در امتداد چیزی
extending
امتداد دادن
extends
امتداد دادن
extension
امتداد دادن
extend
امتداد دادن
flushes
هم سطح یا در یک امتداد
eke out
امتداد دادن
to be prolonged
امتداد یافتن
prolonging
امتداد دادن
to eke out
امتداد دادن
prolongs
امتداد دادن
flush
هم سطح یا در یک امتداد
good continuation
امتداد خوب
along line
در امتداد خطوط
fine draw
امتداد دادن
prolong
امتداد دادن
extension
ملحقه امتداد
flushing
هم سطح یا در یک امتداد
endarch
از مرکزبخارج امتداد یافته
prolonging
امتداد یافتن بتاخیرانداختن
prolongs
امتداد یافتن بتاخیرانداختن
prolong
امتداد یافتن بتاخیرانداختن
contour bund
بند در امتداد خط تراز
inextension
عدم امتداد یا توسعه
extend the life of the company
امتداد مدت شرکت
duplexes
ارسال همزمان دو سیگنال در یک امتداد
prolongate
طولانی کردن امتداد دادن
elongating
دراز کردن امتداد دادن
elongate
دراز کردن امتداد دادن
elongates
دراز کردن امتداد دادن
duplex
ارسال همزمان دو سیگنال در یک امتداد
fore and aft
امتداد سینه تا پاشنه ناو
rate of sideslip
همنه تندی در امتداد محورعرضی
accosting
در امتداد چیزی حرکت کردن
abeam
امتداد عمود برمحور طولی
accosted
در امتداد چیزی حرکت کردن
accost
در امتداد چیزی حرکت کردن
accosts
در امتداد چیزی حرکت کردن
to spin out
امتداد دادن مفصلا درست کردن
center of thrust
امتداد اثر برایند تمام نیروهای جلوبرنده
go baseline
حرکت کردن در امتداد خط پایانی برای دریافت پاس
dogtooth
ناپیوستگی در ناحیه داخلی لبه حمله در امتداد وتر
worded
کلمات داده ارسالی در امتداد باس موازی یکی پس از دیگری
word
کلمات داده ارسالی در امتداد باس موازی یکی پس از دیگری
feed
سوراخهای دندانه دار پانچ شده در امتداد لبه کاغذ
bi directional
انتقال داده که در یک وسیله در امتداد یک کانال مشخص انجام میشود
notches
بریدگیهایی در امتداد جریان سیال روی دماغه یا نوک یک ایرفویل
notch
بریدگیهایی در امتداد جریان سیال روی دماغه یا نوک یک ایرفویل
feeds
سوراخهای دندانه دار پانچ شده در امتداد لبه کاغذ
packet
کامپیوتر مخصوص که داده سریال را از ترمینال آسنکرون به حالی که در امتداد بسته ها
packets
کامپیوتر مخصوص که داده سریال را از ترمینال آسنکرون به حالی که در امتداد بسته ها
fishplate
صفحه پولادینی که دو خط اهن یا دوتیر را بهم متصل ساخته ودر امتداد هم قرارمیدهد
desktop
میله وضعیت که معمولاگ در امتداد دکمهای از صفحه ویندوز نشان داده میشود
cam ground piston
پیستونی که قطر ان در امتدادموازی با انگشتی کمتر ازقطر ان در امتداد عمود برانگشتی باشد
regression rate
سرعت خطی سوختن دانههای سوخت جامد در امتداد عمودبر سطح در نقطه موردنظر
tabulation
نقاط تنظیم در امتداد یک خط که نوک چاپ یا نشانه گر برای هر دستور tab متوقف میشود
dual
استاندار بستههای مدار مجتمع با استفاده از دو ردیف موازی از سوزنهای متصل در امتداد لبه
tabulation
1-مرتب کردن جدول اعداد.2-حرکت نوک چاپ یا نشانه گر در یک فاصله معین شده در امتداد یک خط
jaggies
لبههای دندانه دار که در امتداد خط وط منحنی ایجاد میشود که به علت اندازه هر پیکس است و روی صفحه نمایش دیده نمیشود
flat racing seat
خم شدن روی اسب و دستها وسر در امتداد گردن اسب
centered
سوراخ مرکزی که با سوراخ کد گذاری روی نوار پانچ شده در یک امتداد قرار دارند
center
سوراخ مرکزی که با سوراخ کد گذاری روی نوار پانچ شده در یک امتداد قرار دارند
centers
سوراخ مرکزی که با سوراخ کد گذاری روی نوار پانچ شده در یک امتداد قرار دارند
centred
سوراخ مرکزی که با سوراخ کد گذاری روی نوار پانچ شده در یک امتداد قرار دارند
centre
سوراخ مرکزی که با سوراخ کد گذاری روی نوار پانچ شده در یک امتداد قرار دارند
parallel
ارسال بیتهای داده همزمان در امتداد تعدادی خط وط داده
paralleled
ارسال بیتهای داده همزمان در امتداد تعدادی خط وط داده
paralleling
ارسال بیتهای داده همزمان در امتداد تعدادی خط وط داده
parallelled
ارسال بیتهای داده همزمان در امتداد تعدادی خط وط داده
parallelling
ارسال بیتهای داده همزمان در امتداد تعدادی خط وط داده
parallels
ارسال بیتهای داده همزمان در امتداد تعدادی خط وط داده
simm
تخته مدار کوچک و فشرده با یک لبه اتصال در امتداد یک لبه که قط عات حافظه فرفیت را حمل میکند
aliasing
لبههای دندانه دار که در امتداد خط وط منحنی دار روی صفحه نمایش کامپیوتر فاهر می شوند که به علت اندازه هر پیکسل است
centre
مرکز
centred
مرکز
center line
خط مرکز
omphalos
مرکز
isocentre
هم مرکز
middle
مرکز
acentric
بی مرکز
intermediate exchange
مرکز
heart
مرکز
middles
مرکز
concentric
هم مرکز
centered
مرکز
center
مرکز
centers
مرکز
hearts
مرکز
meddles
مرکز
meddled
مرکز
meddle
مرکز
station
مرکز
stationed
مرکز
stations
مرکز
centre forward
مرکز
signal center
مرکز مخابرات
signal center
مرکز پیام
urban centre of a community
مرکز شهرک
mid channel
مرکز کانال
cf
بازیکن مرکز
body centered cubic
مکعب مرکز پر
cf
مرکز زمین
message center
مرکز پیام
wheel center
مرکز چرخ
shopping center
مرکز فروش
mart
مرکز بازرگانی
subcentral
نزدیک مرکز
point
محل مرکز
toll exchange
مرکز تلفن
surrending the centre
تفویض مرکز
manual exchange
مرکز دستی
mass concrete
مرکز جرم
sodom
مرکز فساد
speech center
مرکز گویایی
sleep center
مرکز خواب
theocentric
خدا مرکز
telephore e.
مرکز تلفن
battery center
مرکز اتشبار
subscriber's station
مرکز مشترک
sensorium
مرکز احساس
outskirt
دور از مرکز
primary center
مرکز اولیه
switchboards
مرکز تلفن
switchboard
مرکز تلفن
health centre
مرکز سلامتی
operation center
مرکز عملیات
profit centre
مرکز سود
seat
مرکز مقر
seated
مرکز مقر
seats
مرکز مقر
eccentric
گریزنده از مرکز
primary center
مرکز عمده
headquarters
مرکز فرماندهی
emporia
مرکز بازرگانی
emporium
مرکز بازرگانی
emporiums
مرکز بازرگانی
centres of gravity
مرکز ثقل
centre of mass
مرکز ثقل
nerve centre
مرکز فرمان
nerve centres
مرکز فرمان
pivot point
مرکز چرخش
hive
مرکز تجمع
eccentric
هم مرکز نبودن
bull's eye
مرکز هدف
bull's-eyes
مرکز هدف
centre of gravity
مرکز ثقل
reserve center
مرکز احتیاط
respiratory center
مرکز تنفسی
rhinencephalon
مرکز شامه
point
مرکز راس حد
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com