Dictiornary-Farsi | امتداد برش | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 109 (2 milliseconds)

English	Persian
cutting stroke	امتداد برش


Search result with all words

alignment	امتداد
alignments	امتداد
notch	بریدگیهایی در امتداد جریان سیال روی دماغه یا نوک یک ایرفویل
notches	بریدگیهایی در امتداد جریان سیال روی دماغه یا نوک یک ایرفویل
word	کلمات داده ارسالی در امتداد باس موازی یکی پس از دیگری
worded	کلمات داده ارسالی در امتداد باس موازی یکی پس از دیگری
desktop	میله وضعیت که معمولاگ در امتداد دکمهای از صفحه ویندوز نشان داده میشود
accost	در امتداد چیزی حرکت کردن
accosted	در امتداد چیزی حرکت کردن
accosting	در امتداد چیزی حرکت کردن
accosts	در امتداد چیزی حرکت کردن
feed	سوراخهای دندانه دار پانچ شده در امتداد لبه کاغذ
feeds	سوراخهای دندانه دار پانچ شده در امتداد لبه کاغذ
mainstay	مهار اصلی که از نوک شاه دگل تا پای دگل جلو امتداد دارد تکیه گاه اصلی
mainstays	مهار اصلی که از نوک شاه دگل تا پای دگل جلو امتداد دارد تکیه گاه اصلی
extend	امتداد دادن
extending	امتداد دادن
extends	امتداد دادن
trail	خط ی در امتداد چیزی
trailed	خط ی در امتداد چیزی
trailing	خط ی در امتداد چیزی
trails	خط ی در امتداد چیزی
tension	امتداد
tensions	امتداد
direction	امتداد
parallel	ارسال بیتهای داده همزمان در امتداد تعدادی خط وط داده
paralleled	ارسال بیتهای داده همزمان در امتداد تعدادی خط وط داده
paralleling	ارسال بیتهای داده همزمان در امتداد تعدادی خط وط داده
parallelled	ارسال بیتهای داده همزمان در امتداد تعدادی خط وط داده
parallelling	ارسال بیتهای داده همزمان در امتداد تعدادی خط وط داده
parallels	ارسال بیتهای داده همزمان در امتداد تعدادی خط وط داده
dual	استاندار بستههای مدار مجتمع با استفاده از دو ردیف موازی از سوزنهای متصل در امتداد لبه
prolong	امتداد دادن
prolong	امتداد یافتن بتاخیرانداختن
prolonging	امتداد دادن
prolonging	امتداد یافتن بتاخیرانداختن
prolongs	امتداد دادن
prolongs	امتداد یافتن بتاخیرانداختن
packet	کامپیوتر مخصوص که داده سریال را از ترمینال آسنکرون به حالی که در امتداد بسته ها
packets	کامپیوتر مخصوص که داده سریال را از ترمینال آسنکرون به حالی که در امتداد بسته ها
flush	هم سطح یا در یک امتداد
flushes	هم سطح یا در یک امتداد
flushing	هم سطح یا در یک امتداد
centered	سوراخ مرکزی که با سوراخ کد گذاری روی نوار پانچ شده در یک امتداد قرار دارند
centers	سوراخ مرکزی که با سوراخ کد گذاری روی نوار پانچ شده در یک امتداد قرار دارند
centre	سوراخ مرکزی که با سوراخ کد گذاری روی نوار پانچ شده در یک امتداد قرار دارند
centred	سوراخ مرکزی که با سوراخ کد گذاری روی نوار پانچ شده در یک امتداد قرار دارند
extension	امتداد
extension	امتداد دادن
extension	ملحقه امتداد
extensions	امتداد
extensions	امتداد دادن
extensions	ملحقه امتداد
duplex	ارسال همزمان دو سیگنال در یک امتداد
duplexes	ارسال همزمان دو سیگنال در یک امتداد
elongate	دراز کردن امتداد دادن
elongates	دراز کردن امتداد دادن
elongating	دراز کردن امتداد دادن
run	امتداد
runs	امتداد
elongation	امتداد
track	یکی از چند حلقه هم مرکز روی دیسک مغناطیسی یا خط وط نازک روی نوار که نوک خواندن و نوشتن به آن دستیابی دارد و در امتداد آن روی سکتورهای مختلف داده ذخیره شده است
tracked	یکی از چند حلقه هم مرکز روی دیسک مغناطیسی یا خط وط نازک روی نوار که نوک خواندن و نوشتن به آن دستیابی دارد و در امتداد آن روی سکتورهای مختلف داده ذخیره شده است
tracks	یکی از چند حلقه هم مرکز روی دیسک مغناطیسی یا خط وط نازک روی نوار که نوک خواندن و نوشتن به آن دستیابی دارد و در امتداد آن روی سکتورهای مختلف داده ذخیره شده است
abeam	امتداد عمود برمحور طولی
aliasing	لبههای دندانه دار که در امتداد خط وط منحنی دار روی صفحه نمایش کامپیوتر فاهر می شوند که به علت اندازه هر پیکسل است
along line	در امتداد خطوط
bi directional	انتقال داده که در یک وسیله در امتداد یک کانال مشخص انجام میشود
building line	امتداد
cam ground piston	پیستونی که قطر ان در امتدادموازی با انگشتی کمتر ازقطر ان در امتداد عمود برانگشتی باشد
center	سوراخ مرکزی که با سوراخ کد گذاری روی نوار پانچ شده در یک امتداد قرار دارند
center of thrust	امتداد اثر برایند تمام نیروهای جلوبرنده
cicycle	ارابه فرودی با دو پایه اصلی در امتداد خط مرکز
collision parameter	در محاسبه مدارات فاصله بین مرکز جاذبه یک میدان نیروی مرکزی از امتداد بردار سرعت جسم متحرک در بیشترین فاصله از مرکز ان
contour bund	بند در امتداد خط تراز
dogtooth	ناپیوستگی در ناحیه داخلی لبه حمله در امتداد وتر
eke out	امتداد دادن
endarch	از مرکزبخارج امتداد یافته
endarchy	امتداد از مرکز به خارج
extend the life of the company	امتداد مدت شرکت
extensiveness	امتداد
fine draw	امتداد دادن
fishplate	صفحه پولادینی که دو خط اهن یا دوتیر را بهم متصل ساخته ودر امتداد هم قرارمیدهد
flat racing seat	خم شدن روی اسب و دستها وسر در امتداد گردن اسب
fore and aft	امتداد سینه تا پاشنه ناو
go baseline	حرکت کردن در امتداد خط پایانی برای دریافت پاس
good continuation	امتداد خوب
in range with	در امتداد
inextension	عدم امتداد یا توسعه
jaggies	لبههای دندانه دار که در امتداد خط وط منحنی ایجاد میشود که به علت اندازه هر پیکس است و روی صفحه نمایش دیده نمیشود
jet flap	فلپی که جریان هوا یاگازهای پر انرژی خارج شده در امتداد لبه فرار از روی ان عبور میکنند
NIC	تخته جانبی که کامپیوتر را به شبکه وصل میکند. تخته داده کامپیوتر را به سیگنال الکتریکی تبدیل میکند که در امتداد در کابل شبکه ارسال خواهد شد
nose ribs	تیغه هایی در امتداد وتر که در تمام طول بال و تا تیرک جلویی امتداد میابند
prolongate	طولانی کردن امتداد دادن
prolonger	امتداد دهنده
protend	امتداد یافتن
protractile	امتداد پذیر
protraction	امتداد
rate of sideslip	همنه تندی در امتداد محورعرضی
regression rate	سرعت خطی سوختن دانههای سوخت جامد در امتداد عمودبر سطح در نقطه موردنظر
Other Matches

to be prolonged	امتداد یافتن
to eke out	امتداد دادن
to spin out	امتداد دادن مفصلا درست کردن
tabulation	نقاط تنظیم در امتداد یک خط که نوک چاپ یا نشانه گر برای هر دستور tab متوقف میشود
tabulation	1-مرتب کردن جدول اعداد.2-حرکت نوک چاپ یا نشانه گر در یک فاصله معین شده در امتداد یک خط
simm	تخته مدار کوچک و فشرده با یک لبه اتصال در امتداد یک لبه که قط عات حافظه فرفیت را حمل میکند
Brontide	نوعی صدا [صدایی خفه شده و آرام که در برخی از مناطق زلزله خیز، به خصوص در امتداد سواحل و روی دریاچه ها شنیده میشود و تصور میرود که به دلیل لرزشهای ضعیف زمین باشد.]
Herati pattern	طرح هراتی [در این طرح گل ها در قالب شکل لوزی خود را نشان داده و تمامی متن فرش را در بر می گیرند. برگ ها از چهارسو به سمت خارج امتداد داده شده و با لوزی های مجاور خود متقارن می شوند.]