Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English
Persian
fore and aft
امتداد سینه تا پاشنه ناو
Other Matches
trimmest
کج شدن ناو از سینه یا پاشنه
trims
کج شدن ناو از سینه یا پاشنه
trim
کج شدن ناو از سینه یا پاشنه
nose ribs
تیغه هایی در امتداد وتر که در تمام طول بال و تا تیرک جلویی امتداد میابند
heels
پاشنه جوراب پاشنه گذاشتن به
heel
پاشنه جوراب پاشنه گذاشتن به
bow wave
موجی که از سینه کشتی تولید میشود موج سینه
brooches
گل سینه باسنجاق سینه مزین کردن باسنجاق اراستن
brooch
گل سینه باسنجاق سینه مزین کردن باسنجاق اراستن
end on
سینه به سینه شدن با دشمن روبرو شدن با دشمن یاچیزی
run
امتداد
runs
امتداد
elongation
امتداد
tension
امتداد
extensiveness
امتداد
direction
امتداد
building line
امتداد
tensions
امتداد
extensions
امتداد
extension
امتداد
alignments
امتداد
alignment
امتداد
protraction
امتداد
in range with
در امتداد
redbreast
پرنده سینه سرخ سینه سرخ
cutting stroke
امتداد برش
trail
خط ی در امتداد چیزی
extensions
امتداد دادن
extensions
ملحقه امتداد
prolonger
امتداد دهنده
trails
خط ی در امتداد چیزی
trailing
خط ی در امتداد چیزی
good continuation
امتداد خوب
eke out
امتداد دادن
extension
ملحقه امتداد
flush
هم سطح یا در یک امتداد
flushes
هم سطح یا در یک امتداد
protractile
امتداد پذیر
prolongs
امتداد دادن
prolonging
امتداد دادن
flushing
هم سطح یا در یک امتداد
prolong
امتداد دادن
protend
امتداد یافتن
fine draw
امتداد دادن
extension
امتداد دادن
trailed
خط ی در امتداد چیزی
to be prolonged
امتداد یافتن
extend
امتداد دادن
along line
در امتداد خطوط
extending
امتداد دادن
extends
امتداد دادن
to eke out
امتداد دادن
contour bund
بند در امتداد خط تراز
endarch
از مرکزبخارج امتداد یافته
prolonging
امتداد یافتن بتاخیرانداختن
prolongs
امتداد یافتن بتاخیرانداختن
endarchy
امتداد از مرکز به خارج
inextension
عدم امتداد یا توسعه
extend the life of the company
امتداد مدت شرکت
prolong
امتداد یافتن بتاخیرانداختن
elongates
دراز کردن امتداد دادن
elongating
دراز کردن امتداد دادن
elongate
دراز کردن امتداد دادن
rate of sideslip
همنه تندی در امتداد محورعرضی
accosts
در امتداد چیزی حرکت کردن
abeam
امتداد عمود برمحور طولی
accost
در امتداد چیزی حرکت کردن
prolongate
طولانی کردن امتداد دادن
duplexes
ارسال همزمان دو سیگنال در یک امتداد
duplex
ارسال همزمان دو سیگنال در یک امتداد
accosting
در امتداد چیزی حرکت کردن
accosted
در امتداد چیزی حرکت کردن
heels
پاشنه
heelpiece
پاشنه
cupped
پاشنه در
shoe
پاشنه
cups
پاشنه در
door-furniture
پاشنه ی در
sterns
پاشنه
trigger
پاشنه
overtaking light
پاشنه
triggered
پاشنه
triggers
پاشنه
sterner
پاشنه
pivot footstep
پاشنه
sternest
پاشنه
heels
پاشنه سد
heels
پاشنه در
heels
ته پاشنه کف
shoes
پاشنه
shoeing
پاشنه
stern
پاشنه
quarter deck
پاشنه
cup
پاشنه در
talon
پاشنه پا پاشنه
talons
پاشنه پا پاشنه
wake
کف پاشنه
shoe lift
پاشنه کش
wakes
کف پاشنه
bridge seat
پاشنه پل
bridge shoe
پاشنه پل
door hinge
پاشنه در
door hinge
پاشنه
heel
پاشنه
pivot
پاشنه در
pivoted
پاشنه در
after castle
پاشنه
bridge shoe
پاشنه
heel
پاشنه سد
heel
پاشنه در
waked
کف پاشنه
heel
ته پاشنه کف
pivots
پاشنه در
upstream toe
پاشنه سد
to spin out
امتداد دادن مفصلا درست کردن
shoehorns
پاشنه کش کفش
after turret
توپ پاشنه
sternest
پاشنه ناو
kedge anchor
لنگر پاشنه
aftermost
نزدیک پاشنه
shoehorn
پاشنه کش کفش
sterner
پاشنه ناو
stepping
پاشنه کفش
step
پاشنه کفش
stern
پاشنه ناو
bootjack
پاشنه کش چکمه
aft spring
اسپرینگ پاشنه
heeler
پاشنه ساز
heelpiece
پاشنه پوش
slipshod
پاشنه خوابیده
following sea
موج پاشنه
fantail
پاشنه ناو
heeltap
لایی پاشنه
boat tail
پاشنه قایق
abaft
به سمت پاشنه
heel and toe
با پنجه و پاشنه
dwi chook
پشت پاشنه پا
sterns
پاشنه ناو
dead astern
درست پاشنه
calcaneum
استخوان پاشنه
heel cut
محافظ پاشنه پا
kick with the heel
ضربه با پاشنه پا
trunnion
پاشنه افقی
poop deck
بالاترین پل پاشنه
heel loop
قوس پاشنه
quarter boom
تیرک پاشنه
quarter boom
بوم پاشنه
trim aft
نشست پاشنه
transom stern
پاشنه صاف
pivots
پاشنه گردان
transom stern
پاشنه تخت
tiller flat
سکان پاشنه
pivoted
پاشنه گردان
pivot instep kick
ضربه با پاشنه پا
mizzen sail
بادبان پاشنه
to take to ones heels
پاشنه راورکشیدن
stern rope
طناب پاشنه
pivot
پاشنه گردان
heel
پاشنه
[کفش]
toe protection
پاشنه بندی
center of thrust
امتداد اثر برایند تمام نیروهای جلوبرنده
cicycle
ارابه فرودی با دو پایه اصلی در امتداد خط مرکز
drilling shoe
پاشنه ی مته کاری
stern post
ستون پاشنه ناو
pivot
روی پاشنه چرخیدن
pivot
پاشنه محور چرخ
stern hook
نفر پاشنه قایق
stern fast
طناب پاشنه قایق
running free
بادبانی با باد پاشنه
pirouettes
چرخ روی پاشنه
pirouette
چرخ روی پاشنه
splash board
سپر پاشنه قایق
sternfast
طناب پاشنه قایق
block heel
نعلبند پاشنه اسب
heel
توپ را با پاشنه پا رد کردن
heel
در پاشنه قرار گرفتن
heel
پاشنه پی دیواره حائل یا سد
sock
کفش راحتی بی پاشنه
after body
قسمت پاشنه ناو
top lift
طبقه زیرین پاشنه پا
heels
توپ را با پاشنه پا رد کردن
instep
پاشنه جوراب یاکفش
insteps
پاشنه جوراب یاکفش
taffrail
نرده پاشنه ناو
by the stern
از طرف پاشنه ناو
heels
پاشنه پی دیواره حائل یا سد
pivoted
پاشنه محور چرخ
shoeing
پاشنه کیل ناو
swivel
لولای پاشنه گرد
shoe
پاشنه کیل ناو
shoehorns
پاشنه کش بکار بردن
shoehorn
پاشنه کش بکار بردن
on the quarter
در جهت پاشنه ناو
percussion gun
تفنگ پاشنه دار
heeltap
لایه پاشنه کفش
heel kick
ضربه با پاشنه پا به عقب
heel thrust
فشار پاشنه پا در پیچیدن
shoes
پاشنه کیل ناو
swivelled
لولای پاشنه گرد
swivels
لولای پاشنه گرد
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com