Dictiornary-Farsi | امتیاز کامل | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 203 (11 milliseconds)

English	Persian
perfect score	امتیاز کامل


Search result with all words

turkey	3 امتیاز کامل استرایک پی درپی
turkeys	3 امتیاز کامل استرایک پی درپی
Other Matches

point after touchdown	[یک امتیاز با گذراندن توپ بر فراز دروازه با ضربه پا پس از کسب شش امتیاز با رسیدن به پشت خط پایان]
overtime	وقت نامحدودپس از تساوی در امتیاز 41برای کسب دو امتیاز
handicap	امتیاز برای ایجاد تعادل امتیاز تعادلی
handicaps	امتیاز برای ایجاد تعادل امتیاز تعادلی
full mobilization	تحرک کامل بحرکت دراوردن کامل
rugby point	امتیاز 3 یا 4 برای رساندن توپ به پشت خط پایان امتیاز 2 برای ضربه با پاوفرستان توپ از روی دروازه
handicap	مسابقه ارابه رانی با دادن امتیاز از محل شروع به نسبت مسابقه امتیاز دادن به شرکت کنندگان
handicaps	مسابقه ارابه رانی با دادن امتیاز از محل شروع به نسبت مسابقه امتیاز دادن به شرکت کنندگان
full annealing	بازپخت کامل تاباندن کامل
completed case	جعبه کامل خشاب کامل
full scale	باندازه کامل بمقیاس کامل
imago	حشره کامل و بالغ اخرین مرحله دگردیسی حشره که بصورت کامل و بالغ در میاید
thorough	بطور کامل کامل
badminton	بازی انفرادی یا دو نفره در زمین به طول 04/31 متر و عرض 01/6متر برای دونفره و 81/5متر در 01/6 متر برای انفرادی و شامل سه گیم وهر گیم 51 امتیاز برای مردان و 11 امتیاز برای زنان
game bird	یک امتیاز
run	یک امتیاز
licence	امتیاز
prominency	امتیاز
runs	یک امتیاز
prerogative	امتیاز
point	امتیاز
credits	امتیاز
rectums	امتیاز
rectum	امتیاز
concessions	امتیاز
credit	امتیاز
credited	امتیاز
crediting	امتیاز
royalty	حق امتیاز
leases	امتیاز
lease	امتیاز
upper hand	امتیاز
privilege	امتیاز
charters	امتیاز
chartering	امتیاز
chartered	امتیاز
charter	امتیاز
concession	امتیاز
licences	امتیاز
licenses	امتیاز
pas	امتیاز
plus	امتیاز
act of grace	امتیاز
scoreless	بی امتیاز
scored	امتیاز
scorelines	خط امتیاز
scoreline	خط امتیاز
pre-eminence	امتیاز
advantage	امتیاز
scores	امتیاز
priviege	امتیاز
pre eminence	امتیاز
royalties	حق امتیاز
francs	امتیاز
franc	امتیاز
ads	امتیاز
exclusiveness	امتیاز
distinction	امتیاز
prominence	امتیاز
distinctions	امتیاز
prerogatives	امتیاز
franchise	امتیاز
ad	امتیاز
franchises	امتیاز
score	امتیاز
go-ahead	امتیاز برتر
precedency	امتیاز سابقه
win on points	پیروزی با امتیاز
converting	امتیاز گرفتن
decision	برنده با امتیاز
convert	امتیاز گرفتن
maritime lien	امتیاز دریایی
decisions	برنده با امتیاز
converted	امتیاز گرفتن
converts	امتیاز گرفتن
set point	اخرین امتیاز
aces	امتیاز سرویس
scoreless	بدون امتیاز
precedence	امتیاز سابقه
love	امتیاز صفر
loved	امتیاز صفر
loves	امتیاز صفر
match point	اخرین امتیاز
score sheet	برگ امتیاز
match points	اخرین امتیاز
preferential	امتیاز دهنده
oddest	امتیاز دادن
odder	امتیاز دادن
odd	امتیاز دادن
outpoint	برنده با امتیاز
ace	امتیاز سرویس
field privilege	امتیاز فیلد
worst	امتیاز اوردن
grantee	صاحب امتیاز
headstart	امتیاز در شروع
differentia	وجه امتیاز
worst-	امتیاز اوردن
patents	امتیاز نامه
prerogatives	حق یا امتیاز ویژه
prerogative	حق یا امتیاز ویژه
insurance	امتیاز مطمئن
patent	امتیاز نامه
double figures	امتیاز دو رقمی
patented	امتیاز نامه
patenting	امتیاز نامه
concessioner	صاحب امتیاز
concessionary	صاحب امتیاز
concessionaire	صاحب امتیاز
game point	امتیاز پایانی
loss on points	باخت با امتیاز
law of advantage	قانون امتیاز
magna cum laude	با امتیاز زیاد
chalk up	کسب امتیاز
foot score line	خط امتیاز انتهایی
privileged	دارای امتیاز
concessionary agreement	امتیاز نامه
concession deed	امتیاز نامه
licence owner	صاحب امتیاز
privileged	امتیاز دار
awarding of points	امتیاز دادن
franchise	ازادی حق انتخاب امتیاز
duckings	اخراج توپزن بی امتیاز
franchises	ازادی حق انتخاب امتیاز
equaliser	امتیاز مساوی کننده
ducked	اخراج توپزن بی امتیاز
duck	اخراج توپزن بی امتیاز
double bogey	دوبار کسب امتیاز
ice	امتیاز سرنوشت ساز
privileged	دارای امتیاز یا حق ویژه
circuit clout	یک امتیاز با دویدن به پایگاه
bowled for a duck	باختن بازیگر بی امتیاز
draw first blood	کسب نخستین امتیاز
break one's duck	کسب نخستین امتیاز
brassage	حق امتیاز سکه زدن
bowling average	معدل امتیاز بازیگربولینگ
ducks	اخراج توپزن بی امتیاز
licensee	صاحب جواز یا امتیاز
licensees	صاحب جواز یا امتیاز
monopolized	امتیاز انحصاری گرفتن
monopolize	امتیاز انحصاری گرفتن
privilege	امتیاز مخصوصی اعطاکردن
monopolising	امتیاز انحصاری گرفتن
monopolises	امتیاز انحصاری گرفتن
monopolised	امتیاز انحصاری گرفتن
oddsmaker	تعیین کننده امتیاز
decisions	برنده کشتی با امتیاز
burns	امتیاز گرفتن از حریف
indult	اجازه نامه امتیاز
thirties	دومین امتیاز گیم
burn	امتیاز گرفتن از حریف
thirty	دومین امتیاز گیم
monopolizes	امتیاز انحصاری گرفتن
perfect game	باحداکثر 003 امتیاز
monopolizing	امتیاز انحصاری گرفتن
prerogatives	امتیاز مخصوص حق ارثی
point spread	امتیاز قابل انتظار
prerogative	امتیاز مخصوص حق ارثی
counts	تعداد امتیاز توپزن
counting	تعداد امتیاز توپزن
counted	تعداد امتیاز توپزن
count	تعداد امتیاز توپزن
ahead	دارای امتیاز بیشتر
fifteen	نخستین امتیاز گیم
point	درجه امتیاز بازی
high run	حداکثر امتیاز در یک دوربیلیارد
home court advantage	امتیاز بازی در خانه
home whistle	امتیاز واقعی یا فرضی
decision	برنده کشتی با امتیاز
tally	کسب یا ثبت امتیاز
wining by deukjoom	برد تکواندو با امتیاز
patented	دارای حق امتیاز امتیازی
To keep the score.	حساب امتیاز رانگاهداشتن
deciding	امتیاز سرنوشت ساز
To gain an advantage.	کسب امتیاز کردن
scoring key	[کلید امتیاز دهی]
handicap	امتیاز دادن اشکال
service ace	امتیاز سرویس تنیس
set point	اخرین امتیاز بازی
software license	امتیاز نرم افزار
To score points.	امتیاز آوردن ( ورزش )
in the hole <idiom>	امتیاز پایین صفر
tallied	کسب یا ثبت امتیاز
patent	دارای حق امتیاز امتیازی
tallies	کسب یا ثبت امتیاز
handicaps	امتیاز دادن اشکال
read write privilege	امتیاز خواندن- نوشتن
down	عقب افتادن در امتیاز
patenting	دارای حق امتیاز امتیازی
royal prerogative	حق امتیاز ویژه پادشاه
tallying	کسب یا ثبت امتیاز
patents	دارای حق امتیاز امتیازی
blank	ممانعت از امتیاز گیری حریف
composite average	معدل امتیاز بازیگر بولینگ
try for point	تلاش برای کسب امتیاز
lincense	اجازه یا پروانه یا امتیاز دادن به
handicap	امتیاز به طرف ضعیف دربازی
handicaps	امتیاز به طرف ضعیف دربازی
blankest	ممانعت از امتیاز گیری حریف
To win on points.	با امتیاز برنده شدن ( در مسابقات )
patenting	دارای امتیاز یا حق ثبت شده