English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 123 (7 milliseconds)
English Persian
occupational disease امراض شغلی [نظیر بیماری های برونشیت در رنگرزان و بافندگان، پوکی استخوان، خمیدگی ستون مهره ها در بافندگان، ضعف چشم و غیره]
Other Matches
geriatrics رشتهای از علم طب که درباره امراض دوران پیری و افراد پیر بحث میکند مبحث امراض پیری
porter ناقل امراض
porters ناقل امراض
nosography تعریف امراض
dermatosis امراض جلدی
occupation disease امراض حرفهای
pediatrics امراض کودکان
pulmonary discases امراض ریوی
gynaecologist متخصص امراض زنانه
internist پزشک امراض داخلی
gynaecology علم امراض زنانه
histopathology مبحث امراض بافتی
gynecology دانش امراض زنانه
general practitioner طبیب امراض عمومی
gerontologist متخصص امراض پیری
geriatrist امراض دوران پیری
geriatrician امراض دوران پیریgyrfalcon
epidemiology علم امراض مسری
dermatologist متخصص امراض پوست
chiropody فن معالجه ودرمان امراض پا
dermatology مبحث امراض پوستی
pediatric مربوط به امراض کودکان
otologist متخصص امراض گوش
osteopathy انواع امراض استخوانی
occupation disease امراض ناشی از کار
pedicures معالجه امراض دست وپا
pedicure معالجه امراض دست وپا
virus عامل نقل وانتقال امراض
physiatrics درمان امراض باوسایل طبیعی
hydropathy معالجه امراض بوسیله اب وتجویز اب
viruses عامل نقل وانتقال امراض
nosology مبحث شناسایی و تقسیم بندی امراض
antiperiodic جلوگیری کننده از نوبت و دورهء امراض
hypnotherapy معالجه امراض بوسیله خواب مغناطیسی
quarantined اردوگاه ضد عفونی کردن پرسنل از نظر امراض
quarantine اردوگاه ضد عفونی کردن پرسنل از نظر امراض
quarantines اردوگاه ضد عفونی کردن پرسنل از نظر امراض
quarantining اردوگاه ضد عفونی کردن پرسنل از نظر امراض
case fatality rate درصدمرگ و میر در اثر امراض یاضایعات دیگر
aetiology علم تشخیص علل امراض علت شناسی
inoccupation بی شغلی
occupational شغلی
vocational شغلی
humoralism اعتقاد به اینکه امراض نتیجه فساد اخلاط است
periodontics مبحث امراض لثه وبافتهای محافظ اطراف دندان
trade tests ازمونهای شغلی
occupational test ازمون شغلی
occupational stability ثبات شغلی
occupational psychology روانشناسی شغلی
occupational mobility تحرک شغلی
occupational interests رغبتهای شغلی
occupational family گروه شغلی
occupational aptitude استعداد شغلی
vocational adjustment سازگاری شغلی
vocational counseling مشاوره شغلی
dead-end job شغلی بی آینده
vocational selection گزینش شغلی
vocational maladjustment ناسازگاری شغلی
vocational guidance راهنمایی شغلی
job training اموزش شغلی
job specification ویژگیهای شغلی
job elements عناصر شغلی
job description توصیف شغلی
duty position محل شغلی
occupational hazards صدمه شغلی
job analysis تحلیل شغلی
fringe benefit مزایای شغلی
occupational hazard سانحه شغلی
occupational hazard صدمه شغلی
occupational hazards سانحه شغلی
job enlargement گسترش شغلی
job evaluation ارزشیابی شغلی
job satisfaction رضایت شغلی
job security امنیت شغلی
job specification مشخصات شغلی
roentgenology شاخهای از پرتونگاری که با استفاده از اشعه مجهول امراض رامعالجه میکند
tomography فن تشخیص امراض از روی عکسبرداری با اشعه مجهول پرتونگاری مقطعی
vocational aptitude test ازمون استعداد شغلی
military occupational speciality تخصص شغلی نظامی
vocational interest blank پرسشنامه علائق شغلی
to follow a profession شغلی راپیشه کردن
vocational rehabilitation توان بخشی شغلی
job پست شغلی و کار
But not just any job . ولی البته نه هر شغلی
occupational hierarchy سلسله مراتب شغلی
jobs پست شغلی و کار
job description شرح وفایف شغلی
job classification طبقه بندی شغلی
vacancy موقعیت شغلی آزاد
to accept a job کاری [شغلی] را پذیرفتن
dictionary of occupational titles واژگان عنوانهای شغلی
runner اداره کننده شغلی
runners اداره کننده شغلی
professional liability insurance بیمه تعهدات شغلی
epizoology علم مطالعه خواص وبوم شناسی و علل شیوع امراض حیوانی
epizootology علم مطالعه خواص و بوم شناسی و علل شیوع امراض حیوانی
epizootiology علم مطالعه خواص و بوم شناسی و علل شیوع امراض حیوانی
homeopathy معالجه امراض بوسیله تجویزدارویی که دراشخاص سالم علائم ان مرض را بوجوداورد
test protectors بازرس ازمایشات کارایی شغلی
entry group واجدین شرایط تخصصی شغلی
to upgrade somebody به کسی در شغلی درجه دادن
to promote somebody به کسی در شغلی درجه دادن
svib رغبت سنج شغلی استرانگ
tied down <idiom> مسئولیت شغلی یا خانوادگی داشتن
kuder occupational interest survey رغبت سنج شغلی کودر
strong vocational interest blank رغبت سنج شغلی استرانگ
no branch شغلی که احتیاج به رسته تخصصی ندارد
sinecures هر شغلی که متضمن مسئولیت مهمی نباشد
sinecure هر شغلی که متضمن مسئولیت مهمی نباشد
pip انواع امراض مختلفی که سابقاانهارا کوفت سوء هاضمه و سرفه و امثال ان دانسته اند
pipped انواع امراض مختلفی که سابقاانهارا کوفت سوء هاضمه و سرفه و امثال ان دانسته اند
pips انواع امراض مختلفی که سابقاانهارا کوفت سوء هاضمه و سرفه و امثال ان دانسته اند
epiphytology علمی که درباره خواص و بوم شناسی وعلل شیوع امراض گیاهی بحث میکند
pipping انواع امراض مختلفی که سابقاانهارا کوفت سوء هاضمه و سرفه و امثال ان دانسته اند
test examiner مسئول ازمایشات مهارت تخصصی و کارایی شغلی
enzootic مرض همه گیر دامها امراض فصلی و ناحیهای دامها
electrotherapy معالجه امراض بوسیله حرارت حاصله از الکتریسته معالجه با برق
dermatological مربوط به پوست شناسی یا امراض پوست
frictional unemployment اطلاعات ناقص مربوط به فرصتهای شغلی و عدم توانائی اقتصاددر تطابق دادن هر چه سریعتر افراد با مشاغل میباشد
to pull off something [contract, job etc.] چیزی را تهیه کردن [تامین کردن] [شغلی یا قراردادی]
proficiency rating طبقه بندی بر حسب پایه مهارت یا مهارت شغلی
fringe benefits مزایای شغلی غیر نقدی مزایای فرعی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com