Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 139 (9 milliseconds)
English
Persian
I am
[will be]
busy this afternoon .
امروز بعد از ظهر وقت ندارم.
Search result with all words
i have no work today
امروز کاری ندارم
To regain consciousness. to come to.
امروز حال وحوصله کارکردن ندارم
I'll get there when I get there.
<proverb>
حالا امروز نه فردا
[عجله ای ندارم]
Other Matches
i have no knowledge of it
هیچ اگاهی از ان ندارم اطلاعی از ان ندارم
it has escaped my remembrance
در یاد ندارم بخاطر ندارم
this day
امروز
it is nowrooz to day
امروز
to day
امروز
today
امروز
toad eater
امروز
i have nothing
ندارم
nowaday
مال امروز
he has no temperature to day
امروز تب ندارد
there was no mail to day
امروز کاغذنداشتیم
this d. a week
یک هفته از امروز
he wears a new suit to day
امروز جامه
this morning
امروز بامداد
This very day .
همین امروز
Today me, tomarrow thee.
<proverb>
امروز من,فردا تو .
today of all days
مخصوصا امروز
i cannot bear him
حوصله او را ندارم
Are there any messages for me?
من پیغامی ندارم؟
i dont meant it
مقصودی ندارم
I don't have a fork.
من چنگال ندارم.
I am dead broke . I am penniless.
یک غاز هم ندارم
Are there any letters for me?
من نامه ای ندارم؟
i have no objection to that
به ان اعتراضی ندارم
I don't have a spoon.
من قاشق ندارم.
i am not a with him
با او اشنایی ندارم
i am not in
حالش را ندارم
I don't have a knife.
من چاقو ندارم.
What do you feel like having today?
امروز تو به چه اشتها داری؟
A week from today
هفت روز پس از امروز
He was not supposed to come today .
قرارنبود امروز بیاید
Today I took laxatives.
امروز مسهل خورده ام.
I need them today.
من آنها را امروز میخواهم.
he is in to day
امروز در خانه است
this da y month
یک ماه دیگر از امروز
there was no mail to day
امروز پست نبود
What is todays date ?
تاریخ امروز چیست ؟
I am not in the mood.
حال وحوصله ندارم
i am reluctant to go
میل ندارم بروم
I have nothing against you .
با شما مخالفتی ندارم
I cant do any crystal – gazing .
علم غیب که ندارم
i am out of p with it
دیگرحوصله انرا ندارم
I'm not worth it.
من ارزش اونو ندارم.
I don't like this.
من این را دوست ندارم.
I have nothing to do with politics.
کاری به سیاست ندارم
i reck not of danger
من باکی از خطر ندارم
I have no small change.
من پول خرد ندارم.
I'm fine with it.
<idiom>
من باهاش مشکلی ندارم.
No offence!
قصد اهانت ندارم!
I'm up to my ears
<idiom>
فرصت سر خاراندن ندارم
My pain has gone.
دیگر درد ندارم.
i do not feel like working
کار کردن ندارم
I am sore at her. Iam bitter about her.
ازاودل خوشی ندارم
i do not have the courage
جرات انرا ندارم
No harm meant!
قصد اهانت ندارم!
I have nothing to do with him .
با اوسر وکاری ندارم
I have no place (nowhere) to go.
جایی ندارم بروم
Delays are dangerous.
<proverb>
کار امروز به فردا مینداز.
I'll be at home today .
امروز منزل خواهم بود
He is in no condition (not fit)to work.
امروز خیلی سر حالم ( شنگول )
romaika
رقص ملی یونان امروز
Never put off tI'll tomorrow what you can do today .
کار امروز را به فردا نیانداز
My voice is not clear today.
صدایم امروز صاف نیست
present maid prospective bride
دوشیزه امروز عروس فردا
Have you had a blowle movement today ?
شکمتان امروز کار کرده ؟
I am very busy today .
امروز خیلی کار دارم
romaic
زبان بومی یونان امروز
never put off till tomorrow what may be done today
<proverb>
کار امروز به فردا مفکن
She wont show up today.
امروز پیدایش نمی شود
the press of modern life
فشارو نیازمندیهای زندگی امروز
I have nothing to declare.
کالای گمرکی همراه ندارم.
I don't have it in my power to help you.
من توانایی کمک به شما را ندارم.
I have lost my interest in football .
دیگر به فوتبال علاقه ای ندارم
i cannot a to buy that
استطاعت خرید انرا ندارم
I am minding my own business.
کاری بکار کسی ندارم
i have nothing else
هیچ چیز دیگر ندارم
i have no other place to go
جای دیگری ندارم که بروم
She is not concerned with all that .
با این کارها کاری ندارم
I am tied up ( engaged ) on Saturday .
شنبه گرفتارم ( وقت ندارم )
i have no money about me
با خود هیچ پولی ندارم
I havent heard of her for a long time.
مدتها است از او خبری ندارم
That is fine by me if you agree.
اگر موافقی من هم حرفی ندارم
I have no doubt that you wI'll succeed.
تردیدی ندارم که موفق می شوید
I have nothing more to say .
دیگر عرضی نیست ( ندارم )
I dislike dull colors .
رنگهای مات را دوست ندارم
I cant take (stand) it any longer.
بیش از این تاب ندارم
I dont wish ( want ) to malign anyone .
میل ندارم بد کسی را بگویم
Today's weather is mild by comparison.
در مقایسه هوای امروز ملایم است.
Today is my lucky day.
امروز روز خوش بیاری من است
We had a nice long walk today.
امروز یک پیاره روی حسابی کردیم
It is a cool day today.
امروز هوا خنک کرده است
I am in an exuberant mood today .
امروز خیلی کیفم کوک است
do you want it done to day
ایا میخواهید امروز کرده شود
It is foul weather today .
امروز هوا خیلی گند است
Dont leave off tI'll tomorrow what you can do today .
کار امروز به فردا مگذار (میفکن )
I weighed myself today .
امروز خودم را کشیدم ( وزن کردم )
we had a heavy p to day
امروز نامههای بسیاری ازپست داشتیم
today of all days
از همه روزها امروز
[باید باشد]
We wI'll be notified(informed)of the results today.
امروز جواب کار معلوم می شود
She was off hand with me today.
امروز بامن سر سنگین بود ( بی اعتنا ء )
ido not feel my legs
نیروی ایستادن یا راه رفتن ندارم
I have no claim to this house.
نسبت به این خانه ادعایی ندارم
I am not in the right frame of mind. I cannot concerntrate.
فکرم حاضرنیست ( تمرکز فکر ندارم )
I am not concerned with whether or not it was tru the mI'll .
با راست ودروغ بودن آن کاری ندارم
You must be joking (kidding).
شوخی می کنی ( منکه باور ندارم )
I have nothing to declare.
چیزی برای گمرک دادن ندارم.
It is of no interest to me at all.
من به این موضوع اصلا"علاقه ای ندارم
I dont have an earthly chance.
کمترین شانس راروی زمین ندارم
Can I go earlier today, just as a special exception?
اجازه دارم امروز استثنأ زودتر بروم؟
So what's today?
امروز چه خبر
[تازه ای]
است؟
[اصطلاح روزمره]
Does it have to be today (of all days)?
این حالا باید امروز باشد
[از تمام روزها]
؟
It is due to be signed this afternoon .
قرار است امروز بعد از ظهر به ا مضاء برسد .
I don't socialize much these days.
این روزها من با مردم خیلی رفت و آمد ندارم.
I dont mean to intrude .
قصد مزا حمت ندارم ( ملاقات یا ورود نا بهنگام )
i have no idea of that
هیچ اگاهی از ان ندارم نمیتوانم تصور کنم چه چیزاست
Let him go jump in the lake . He can go and drown himself .
بگذار هر غلطی می خواهد بکند ( از تهدیدش ترسی ندارم )
how much does a vacation cost?
[American E]
[when amount is indeterminate]
<idiom>
من هم جوابی ندارم.
[وقتی کسی پرسشی دارد]
[اصطلاح مجازی]
How long is a piece of string?
[Britisch E]
[Australian E]
[when length amount or duration is indeterminate]
<idiom>
من هم جوابی ندارم.
[وقتی کسی پرسشی دارد]
[اصطلاح مجازی]
This is important, not only today, but also and especially for the future.
این، نه تنها امروز، بلکه به ویژه برای آینده هم مهم است.
Never put off till tomorrow what maybe done today.
<proverb>
آنچه امروز مىتوانى انجام دهى هرگز براى فردا مگذار.
It is too expensive for me to buy ( purchase ).
برای من خیلی قیمتش گران است ( پول خرید آنرا ندارم )
there is no time like the present
<idiom>
سعدیا دی رفت و فردا همچنان معلوم نیست در میان این و آن فرصت شمار امروز را
Babbage
nelrhC Babbage مخترع انگلیسی اولین ماشین حساب خودکار و قالب اصلی کامپیوترهای دیجیتالی امروز
Thank goodness
خدا را شکر امروز جمعه است!
[چونکه شنبه و یکشنبه آخر هفته کار نمی کنند]
Thank God it's Friday!
[TGIF]
خدا را شکر امروز جمعه است!
[چونکه شنبه و یکشنبه آخر هفته کار نمی کنند]
defer not till tomorrow to be wise tomorrow's sun to thee may never rise
از امروز کاری به فردا ممان چه دانی که فردا چه زاید زمان
defer not till tomorrow to be wise tomorrow's sun to thee may never rise
<proverb>
از امروز کاری به فردا ممان چه دانی که فردا چه زاید زمان
what day of the week is it?
امروز چند شنبه است امروزچه روزی است
state lamb
در رهگیری هوایی یعنی سوخت کافی ندارم که رهگیری انجام دهم و برگردم
i take no interest in that
هیچ بدان دلبستگی ندارم هیچ از ان خوشم نمیاید
Lets play that again .
قبول ندارم.
[قبول نیست دربازی وغیره ]
I dont have one toman let alone a thousand tomans .
هزار تومان که هیچه یک تومان هم ندارم
I simply cant concentrate.
حواس ندارم ( حواس برایم نمانده )
I am running out of money .
پول من تمام شد.
[من دیگر پول ندارم.]
khamseh
خمسه
[در جنوب غرب ایران و از پنج قبیله قدیمی ایران تشکیل شده که در گذشته با قبائل دیگر منطقه اتحادیه ای را در مقابل ایل قشقایی بوجود آورده بودند. امروز نقش خمسه بیشتر با طرح بهارلو شناخته می شود.]
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com