Dictiornary-Farsi | امضای هنری | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 106 (7 milliseconds)

English	Persian
mongram	امضای هنری


Other Matches

countersignature	امضای پس ازامضای دیگری تصدیق امضای دیگری
under the hand of	به امضای
under the hand of hand	به امضای .....
paraph	امضای مختصر
manual labour	امضای دستی
my initials are s.h	امضای مختصر من
forgeries	امضای جعلی
forgery	امضای جعلی
completion of contract	امضای قرارداد
criss-cross	امضای اشخاص بیسواد
criss-crossed	امضای اشخاص بیسواد
criss-crosses	امضای اشخاص بیسواد
monogram	امضای هنر پیشگی
monograms	امضای هنر پیشگی
criss-crossing	امضای اشخاص بیسواد
fine art	آثار هنری نمایشگاه آثار هنری
countersigned	امضای ثانوی بر روی سند جیرو
countersigning	امضای ثانوی بر روی سند جیرو
countersign	امضای ثانوی بر روی سند جیرو
countersigns	امضای ثانوی بر روی سند جیرو
Does the bank acknowledge your signature ?	آیا بانک امضای شما را قبول دارد ؟
henry	هنری
artlessness	بی هنری
artistical	هنری
atelier	کارگاه هنری
compositions	ترکیب هنری
atheneum	مدرسهء هنری
artist's workshop studio	کارگاه هنری
artistic aptitude	استعداد هنری
athenaeum	مدرسهء هنری
chiyjah	معماری هنری
henry the f.	هنری یکم
chiyjah	به سبک هنری
chujjah	معماری هنری
connoisseur	منتقد هنری
artistic sense	ذوق هنری
objets d'art	چیز هنری
objet d'art	چیز هنری
chujjah	به سبک هنری
millihenry	میلی هنری
mh	میلی هنری
inartistic	غیر هنری
henry the f.	هنری اول
works of art	کار هنری
studio	کارگاه هنری
studios	کارگاه هنری
work of art	کار هنری
work	اثارادبی یا هنری
worked	اثارادبی یا هنری
composition	ترکیب هنری
ballets	رقص ورزشی و هنری
romanticism	مکتب هنری رومانتیک
prolusion	اثر هنری مقدماتی
chef d'oeuvre	شاهکار ادبی یا هنری
fine art	هر مهارت هنری وفریف
Art Nouveau	مکتب هنری آرنوو
ballet	رقص ورزشی و هنری
artistically	بطور هنرمندانه یا هنری
masterstroke	نازک کاری هنری
masterstrokes	نازک کاری هنری
piracy	دزدی هنری یاادبی
idealism	سبک هنری خیالی
chefs-d'oeuvre	شاهکار ادبی یا هنری
compositions	سرایش قطعه هنری
chef-d'oeuvre	شاهکار ادبی یا هنری
composition	سرایش قطعه هنری
blazonry	نمایش و جلوه هنری پرشکوه
meier art judgement test	ازمون قضاوت هنری مایر
bric-a-brac	[اشیا عتیقه و هنری کوچک]
cubist	وابسته به مکتب هنری کوبیسم
cubistic	وابسته به مکتب هنری کوبیسم
potboiler	هنرمند یا کار هنری مبتذل
inartistic	فاقد اصول هنری بی هنر
gallery	نقب اصلی نمایشگاه هنری
galleries	نقب اصلی نمایشگاه هنری
magnum opus	مهمترین اثر ادبی یا هنری
tp perfect oneself in an art	در هنری سرامد یا کامل شدن
epigone	مقلد اثار ادبی و هنری
virtuoso	خوش قریحه دارای ذوق هنری
virtuosos	خوش قریحه دارای ذوق هنری
virtuosi	خوش قریحه دارای ذوق هنری
Impressionism	سبک هنری امپرسیونیسم یاتئوری هیوم
vandalised	اثار هنری و تاریخی را ویران کردن
postimpressionism	سبک هنری تجسم عین منافر
plagiary	سارق اثار ادبی و هنری دیگران
vandalizing	اثار هنری و تاریخی را ویران کردن
schmalz	موسیقی یااثر هنری خیال انگیزورویایی
vandalizes	اثار هنری و تاریخی را ویران کردن
vandalized	اثار هنری و تاریخی را ویران کردن
cognoscente	متخصص در اثار هنری عتیقه شناس
vandalize	اثار هنری و تاریخی را ویران کردن
vandalising	اثار هنری و تاریخی را ویران کردن
vandalises	اثار هنری و تاریخی را ویران کردن
rococo	سبک هنری قرن 81 میلادی عجیب و غریب
sgraffito	تزئینات هنری روی فروف سفالین وغیره
eroticism	تحریک احساسات شهوانی بوسیله تخیل ویابوسایل هنری
outside art	[هنری که خارج از چهارچوب رسمی و فرهنگی اجتماع باشد]
potboil	برای امرار معاش نویسندگی یاکارهای هنری مبتذل کردن
dramatics	کارهای هنری وخارج ازبرنامه دبیرستان و دانشکده روش نمایش
High Renaissance	[سبک معماری دوره رنسانس تا تجدد هنری و ادبی ایتالیا در قرن شانزد میلادی]
bureaus	ادارهای که داده را از حالت برنامه DTP یا رسم ذخیره شده روی دیسک به صورت کارهای هنری تبدیل میکند
bureau	ادارهای که داده را از حالت برنامه DTP یا رسم ذخیره شده روی دیسک به صورت کارهای هنری تبدیل میکند
civil censorship	سانسور روابط غیرنظامی نظامیان سانسور امور هنری و ارتباطی غیرنظامیان
dragon style	[سبک دراگون که سبک هنری وایکینگ های اسکاندیناوی بوده است.]
flatbed	وسیلهای با شیشه مسط ح که کار هنری روی آن قرار می گیرد نوک اسکن زیر شیشه حرکت میکند و تصویر را به فایل گرافیکی تبدیل میکند