English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 181 (2 milliseconds)
English Persian
hertzian waves امواج هرتز
Search result with all words
hertzian wave امواج هرتز hertz
Other Matches
modulation سوار کردن امواج انرژی روی امواج الکترومغناطیسی برای ارسال
confusion reflector وسیله پخش امواج فریبنده سیستم انعکاس امواج گیج کننده
modulate مدوله کردن امواج الکترونیکی روی امواج مغناطیسی
modulating مدوله کردن امواج الکترونیکی روی امواج مغناطیسی
modulates مدوله کردن امواج الکترونیکی روی امواج مغناطیسی
radiation scattering انحراف تشعشع اتمی یاالکترومغناطیسی یا حرارتی پخش امواج بصورت کروی پخش همه جانبه امواج
emission control کنترل تشعشع امواج مغناطیسی یا صوتی دستگاه کم کننده تشعشع امواج
hz هرتز
cycles per second هرتز
hertz هرتز
megahertz مگا هرتز
gigaheriz گیگا هرتز
megahertz میلیون هرتز
cps دور بر ثانیه هرتز
trapping اختلاف در امواج رادار ممانعت از پخش امواج رادار
radiological monitoring ارسال امواج تشعشعی یا رله امواج تشعشعی هستهای
rf وسیله الکترومغناطیسی با فرکانس بین کیلوهرتز و مگا هرتز
radio frequency قطعه الکترومغناطیسی با محدوده فرکانس بین کیلوهرتز و گیگا هرتز
sub woofer هرتز , که در دستگاههای معمولی برای افزایش کیفیت صدا استفاده میشود
ground swell امواج
emission انتشار امواج
the waves of the sea امواج دریا
thermal waves امواج گرمایی
tosser دستخوش امواج
transient wave امواج سیار
ground waves امواج زمینی
pulsing ضربان امواج
gravity waves امواج ثقلی
gravitational waves امواج جاذبه
tidal waves امواج جزرومدی
brain waves امواج مغزی
electromagnetic waves امواج الکترومغناطیسی
electromagnetic waves امواج الکترومگنتیک
crashing waves امواج خروشان
gravitational waves امواج گرانشی
incoherent waves امواج همدوس
reverberations برگشت امواج
radio waves امواج رادیویی
pulsed امواج ضربانی
interference تداخل امواج
pulse امواج ضربانی
wander wave امواج سیار
oscilloscope اشکارسازی امواج
spoondrift ترشح امواج
sky wave امواج اسمانی
emissions انتشار امواج
reverberation برگشت امواج
conical scanning انتشار مخروطی امواج
conical scanning ردیابی امواج به طورمخروطی
diathermy interference تداخل امواج دیاترمی
wave band دسته امواج رادیو
the wares beat the shore خوردن امواج به ساحل
the waves beats or the shore امواج به ساحل می کوبد
radio sextant گیرنده امواج کیهانی
propagation پخش امواج یا اعلامیه
interference zone ناحیه ی تداخل امواج
interference area ناحیه ی تداخل امواج
high freqyency aerial آنتن امواج بلند
wave front جبهه امواج رادیویی
echo برگشت امواج رادار
echoed برگشت امواج رادار
airwave امواج رادیو و تلویزیون
echoes برگشت امواج رادار
echoing برگشت امواج رادار
bleeding باند تداخل امواج
pulsing پرتاب امواج انرژی
attenuation افت قدرت امواج
tidal wave امواج جذر و مدی
reverberations برگشت دادن امواج
reverberation برگشت دادن امواج
oscillation تفکیک امواج اشکار سازی
oscillations تفکیک امواج اشکار سازی
radar imagery عکاسی به وسیله امواج رادار
awash سرگردان بر روی امواج دریا
sweep jamming امواج سیار پارازیت رادیویی
oscilloscope دستگاه نشان دهنده امواج
surface reverbration امواج برگشتی سطحی رادار
spume کف دریا [کف حاصل از برخورد امواج آب]
homing mine مین حساس به انعکاس امواج
oscillograph دستگاه ثبت نوسان امواج
oscillator تفکیک کننده امواج اشکارساز
numbered wave امواج پشت سر هم عملیات اب خاکی
inductive interference voltage ولتاژ تداخل امواج القائی
radio navigation ناوبری بااستفاده از امواج بی سیم
cynometer دستگاه اندازه گیری امواج
back scattering پخش معکوس امواج رادیویی
convergence zone منطقه تقارب امواج سونارزیردریایی
beach foam کف دریا [کف حاصل از برخورد امواج آب]
sea foam کف دریا [کف حاصل از برخورد امواج آب]
back scattering توزیع معکوس امواج رادیویی
coastal refraction انعکاس ساحلی امواج رادیویی
ocean foam کف دریا [کف حاصل از برخورد امواج آب]
wave period زمان تناوب امواج دریا
altitude delay افت ارتفاع امواج رادار
beam width عرض ستون امواج رادار
emitter منتشر کننده پس دهنده امواج
assault waves امواج هجومی نفرات و وسایل
balloon reflector بالن منعکس کننده امواج الکترونیکی منعکس کننده امواج الکترونیکی بالن
operating signal چانل موجوددر دستگاه امواج ارسالی
sea return امواج بازگشتی از دریا به صفحه رادار
influence mine مین حساس به تاثیر امواج رادیویی
repeater jammer دستگاه پخش پارازیت وفرستنده امواج
junk surf امواج نامناسب برای موج سواری
omnidirectional گیرنده یا فرستنده امواج درجهت مناسب
angstrom واحد اندازه گیری طول امواج
emission تشعشع امواج پس دادن ساطع کردن
beacons امواج رادیویی برای هدایت هواپیما
carrier frequency فرکانس حامل امواج بی سیم یا رادار
beacon امواج رادیویی برای هدایت هواپیما
carrier wave موج حامل امواج رادار یا بی سیم
doppler effect اثر برگشت امواج روی فرستنده
sound box جعبه تبدیل امواج صوتی به صدا
oscilloscope دستگاه نشان دهنده نوسان امواج
emissions تشعشع امواج پس دادن ساطع کردن
radar mile زمان لازم برای رسیدن امواج به هدف
reverberation index دستگاه نشان دهنده میزان امواج برگشتی
lotic زیست کننده بر روی امواج سریع السیر
active mine مین منفجر شونده از طریق انعکاس امواج
ground waves امواج سطحی رسیده به رادار یادستگاههای مخابراتی
warbles وسیله تعیین اختلاف امواج صوتی دریافتی
equisignal zone منطقهای که دارای امواج مغناطیسی یکسان است
high frequency interference تداخل امواج فرکانس بالا سیگنال مزاحم
warbled وسیله تعیین اختلاف امواج صوتی دریافتی
warbling وسیله تعیین اختلاف امواج صوتی دریافتی
warble وسیله تعیین اختلاف امواج صوتی دریافتی
scend در اثر حرکت امواج بالا وپایین رفتن
coastal refraction تغییر جهت امواج رادیویی در برخورد به ساحل
banged صدای ناشی از عبور ناپیوسته امواج فشاری در اتمسفر
terrain return انعکاس تشعشع امواج زمینی روی صفحه رادار
CB رادیوی موج کوتاه که میتواند این امواج را بگیرد
sonar دستگاه کاشف زیر دریایی بوسیله امواج صوتی
bangs صدای ناشی از عبور ناپیوسته امواج فشاری در اتمسفر
banging صدای ناشی از عبور ناپیوسته امواج فشاری در اتمسفر
microphone وسیلهای که امواج صوتی را به سیگنالهای الکتریکی تبدیل میکند
influence sweep پاکسازی میدان مین بااستفاده از امواج رادار یارادیویی
microphones وسیلهای که امواج صوتی را به سیگنالهای الکتریکی تبدیل میکند
low frequency امواج رادیویی دارای تناوب اندک دون بسامد
vor وسیله تعیین جهت ارسال امواج فرستنده دشمن
electroencephalograph دستگاه ثبت امواج الکتریکی مغز بوسیله برق
hypersonic دارای سرعتی پنج یا شش برابر امواج صوتی در فضا
bang صدای ناشی از عبور ناپیوسته امواج فشاری در اتمسفر
cardinal points effect اثرعمود قرار گرفتن خط امواج رادار به صفحه تصویر زمین
homing adaptor تطبیق کننده مسیر پروازهواپیما با جهت امواج راداریا ایستگاه کنترل
radioactivity قابلیت پخش امواج هستهای رادیواکتیویته داشتن قدرت تشعشع اتمی
homing device رادارهای ردیاب امواج رادیویی و رادار برای پیداکردن ایستگاه فرستنده انها
asdic دستگاه سونار رادار کشف هدف به وسیله پخش امواج صوتی در زیر اب
homing روش تعقیب و ردیابی امواج رادیویی یا رادار و پیدا کردن ایستگاه فرستنده ان
fan marker نوعی برج مراقبت مخابراتی که تشعشعات امواج ان به صورت دایره قائم است
cw system سیستمی که از سیگنالهی امواج پیوسته برای کسب اطلاعات درمورد مسیر پروازبهره میگیرد
spacing impulse نوعی روش رادیو تله تایپ که در ان ارسال امواج به طوریک در میان ضربانی است
ultrasonic inspection متد تست غیرمخرب که در انهاترکها توسط ناپیوستگی انتشار امواج نوسانات مکانیکی در فلز اشکار میشود
continuous wave امواج الکترومگنتیک که بدون فاصله تکرار میشوند ومعمولا دارای دامنه و طول موج و فرکانس ثابت میباشند
CB مخفف وابسته به امواج رادیویی که برای استفادهی افراد عادی که میخواهند با فرستندهی خصوصی مخابره کنند کنارگذاشته شده است
scheduled wave امواج برنامه ریزی شده حرکات اب خاکی موج طبق برنامه
ground return انعکاسات سطح زمین روی صفحه رادار امواج انعکاسی زمین
triple point نقطه تقاطع امواج سه گانه ترکش اتمی نقطه برخوردامواج صوتی
attenuation factor ضریب فرسایش انرژی موج ضریب افت قدرت امواج
homing guidance هدایت هواپیما یا موشک بااستفاده از امواج رادار هدایت الکترونیکی
chaff وسایل تولید پارازیت دردستگاه رادار نوارهای منعکس کننده امواج رادار
excitation انتشار امواج مخابراتی تغذیه لامپ دستگاههای مخابراتی پخش موج درفرستنده
skin paint نوعی علایم راداری روی صفحه رادار که از انعکاس امواج رادار تولید میشود
radio control کنترل رادیویی کنترل شونده بوسیله امواج بی سیم
imit ative deception فریب ایستگاههای گیرنده دشمن با تقلید امواج ایستگاههای ان
high frequency دارای فرکانس با تکرار زیاد امواج پر فرکانس
radio wave امواج الکترو مغناطیسی رادیو موج رادیو
railings امواج ضربانی که باعث کورکردن رادار و تولید خطوط موازی ریل مانند روی صفحه رادار میشود
railing امواج ضربانی که باعث کورکردن رادار و تولید خطوط موازی ریل مانند روی صفحه رادار میشود
radio interference تداخل امواج رادیویی انترفرنس رادیویی
inductive interference تداخل امواج القائی انترفرنس القائی
electroencephalogram منحنی هایی که توسط دستگاه ثبت امواج مغز ثبت شده است موج نگاری مغز
monitored رله کردن پیامها تقویت ارسال امواج به گوش بودن گوش دادن نافر بودن
monitors رله کردن پیامها تقویت ارسال امواج به گوش بودن گوش دادن نافر بودن
monitor رله کردن پیامها تقویت ارسال امواج به گوش بودن گوش دادن نافر بودن
electromagnetic waves امواج الکترومغناطیسی پرتوهای الکترومغناطیسی
radar return انعکاس امواج در روی صفحه رادار علایم صفحه رادار
blip نقاط درخشان روی صفحه رادار علامت روشنی که نشانه تعقیب امواج روی لامپ صفحه رادار است
blips نقاط درخشان روی صفحه رادار علامت روشنی که نشانه تعقیب امواج روی لامپ صفحه رادار است
cloud band border [حاشیه ترکیبی از شکل نعل اسب و ابر آسمان بصورت امواج و شکل اس لاتین که کل فضای حاشیه را پر می کند . این طرح در قالی بافته شده در قرن شانزدهم میلادی در ایران نیز مشاهده شده است.]
guided propagation تبلیغات پیش بینی شده انتشار امواج رادار در مسیرپیش بینی شده ردیابی هدایت شده رادار
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com