English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 157 (2 milliseconds)
English Persian
waifs اموالی که سارق حین فراربیرون از محل سرقت به جامی گذارد
Other Matches
half worcester ضربهای در بولینگ که میلههای 3 و 9 یا 2 و 8 را جامی گذارد
steal به سرقت بردن یا سرقت کردن
steals به سرقت بردن یا سرقت کردن
jami مسجد جامی
calyculus ساختمان جامی شکل
it takes much room خیلی جامی برد
apanage امتیازات و اموالی که بفرزندارشد
curtesy در CL اموالی راگویند که در صورت فوت زوجه
things in possession اموالی که بالفعل در تصرف شخص هستند
goldstone جامی که توسط اجسام طلایی رنگ پولک کاری شده
chose in action حق مالکیت نسبت به اموالی که در تصرف فرد نیست
current fund اموالی که سریعا "بتوان به پول تبدیل کرد
thief سارق
thieves سارق
robbers سارق
robber سارق
kidnapper سارق
kidnappers سارق
bandit سارق مسلح
burglar سارق منازل
plagiarist سارق ادبی
bandits سارق مسلح
burglars سارق منازل
things in action اموالی که بالفعل در تصرف شخصی نیستند ولی نسبت به ان ها حقی دارد ومیتواند از طریق طرح دعوی ان ها را مطالبه کند
plagiary سارق اثار ادبی و هنری دیگران
The thief surrender himself to the police. سارق خود را تسلیم پلیس کرد
brigand سارق مسلح سرباز پیاده سبک اسلحه
brigands سارق مسلح سرباز پیاده سبک اسلحه
is on the wane رو بزوال یا نقصان می گذارد
contiguous آنچه اثر می گذارد
it burnsto a white ach چون می سوزدخاکسترسفیدباقی می گذارد
decreasingly چنانکه روبکاهش گذارد
I ll pay him back in his own coin . حقش را کف دستش خواهم گذارد
hig low jack ضربهای در بولینگ که میلههای 7 و 01 را جا می گذارد
big four ضربهای در بولینگ که میلههای 4 و 6 و 7 و 01 را بجامی گذارد
bedpost ضربهای در بولینگ که میلههای 7 و 01 را بجا می گذارد
do split ضربهای در بولینگ که میله جلو و 7 یا 01 را جا می گذارد
golden gate پرتابی در بولینگ که میلههای 4 و 6 و 7 و 01 راباقی می گذارد
lilies ضربهای در بولینگ که شمارههای 5 و 7 و 01 راجا می گذارد
lily ضربهای در بولینگ که شمارههای 5 و 7 و 01 راجا می گذارد
double pinochle ضربهای در بولینگ که میلههای 4 و 6 و 7 و 01 را بجامی گذارد
reputed owner در CL تاجرورشکسته مالک اعتباری کلیه اموالی که در تصرف داردتلقی میشود ولو اینکه واقعا" مالک انها نباشد و این از نظر حفظ حقوق غرماء است
personal service utility کسی که مستقیما" کار خود را دراختیار کارفرما می گذارد
incommunicability چگونگی چیزی که نتوان بکسی گفت یا با اودرمیان گذارد
feeders مکانیزمی که به طور خودکار کاغذ درون چاپگر می گذارد
Nothing on earth will induce him to go there again. اگر کلاهش هم آنجا بیافتد دیگر پا نمی گذارد.
incommunicableness چیزی که نتوان بکسی گفت یابا اودرمیان گذارد
feeder مکانیزمی که به طور خودکار کاغذ درون چاپگر می گذارد
bot بخشی که شروع فضای ضبط نوار مغناطیسی را علامت می گذارد
devisor کسیکه بمیل خویش چیزی رابدیگری بارث می گذارد مورث
permanent structures به تاسیساتی گفته میشود که پس از اتمام قرارداد پیمانکاردر محل می گذارد
investors کسی که پولش را در اختیار موسسات می گذارد و سهام انها را می خرد
investor کسی که پولش را در اختیار موسسات می گذارد و سهام انها را می خرد
salvo شرط یا عبارتی در سند که راه گریزی برای شخص باقی می گذارد
salvoes شرط یا عبارتی در سند که راه گریزی برای شخص باقی می گذارد
tpnd سرقت
robberies سرقت
housebreaking سرقت
thefts سرقت
stealing سرقت
dishonest removal of property سرقت
larceny سرقت
affrication سرقت
thievery سرقت
robbery سرقت
theft سرقت
theft, pilferage, non delivery سرقت
fractional reserve banking روش مبتنی بر ذخیره جبران کسری در امریکا در ازای هرصد دلاری که مشتریان دربانک می گذارد
advisory lock قفلی که فرآیند روی یک قسمت از فایل می گذارد تا سایر فرآیندها به آن داده دستیابی نداشته باشند
joint دستگاه کوچک باطریدار که سوارکار بطور غیر مجازروی گردن اسب می گذارد تاتندتر برود
theft bote استرداد مال مسروقه ازسارق به این شرط که مال باخته از تعقیب سارق منصرف شود
duff سرقت گوسفند
open theft سرقت مشهود
prowls تکاپو سرقت
affricate سرقت کردن
prowled تکاپو سرقت
grand larceny سرقت کبیره
prowl تکاپو سرقت
housebreak سرقت کردن
contructive larcency سرقت اعتباری
grand larceny سرقت عظیم
lift سرقت ترقی
commit theft سرقت کردن
heists دزدی سرقت
attempted theft سرقت ناتمام
kleptomania جنون سرقت
stealer مرتکب سرقت
lift سرقت کردن
lifted سرقت کردن
lifting سرقت کردن
lifting سرقت ترقی
lifts سرقت کردن
lifts سرقت ترقی
kleptomaniacs عاشق سرقت
prowling تکاپو سرقت
heist دزدی سرقت
attempted theft شروع به سرقت
aggravated theft سرقت مشدد
lifted سرقت ترقی
kleptomaniac عاشق سرقت
kidnapping سرقت و دزدیدن
banditry سرقت مسلح
purlion سرقت کردن
software piracy سرقت نرم افزاری
pirate copy نسخه سرقت شده
pirate disc نسخه سرقت شده
pirated edition نسخه سرقت شده
snaffle دزدیدن سرقت کردن
sacrilege سرقت ازاماکن مقدسه
burglarizing سرقت مسلحانه کردن
burglarizes سرقت مسلحانه کردن
burglarized سرقت مسلحانه کردن
kidnaps ادم سرقت کردن
kidnapped ادم سرقت کردن
kidnap ادم سرقت کردن
stick up سرقت مسلحانه سربرافراشتن
stick-up سرقت مسلحانه سربرافراشتن
stick-ups سرقت مسلحانه سربرافراشتن
sacrilege سرقت اشیاء مقدسه
hold up با اسلحه سرقت کردن
burglarize سرقت مسلحانه کردن
expilation سرقت مقرون به ازار
plagiarism سرقت تالیفات یا اختراعات
hold-up با اسلحه سرقت کردن
hold-ups با اسلحه سرقت کردن
grand larceny سرقت اموال پرقیمت
attempting to steal شروع کردن به سرقت
robberies سرقت مقرون به ازار یاتهدید
robbery سرقت مقرون به ازار یاتهدید
ramdrive.sys در DOS یک فایل پیکربنغی همراه سیستم عامل است که بخشی از حافظه دستیابی مستقیم کامپیوتر را بعنوان یک دیسک کنار می گذارد
joyride سرقت اتومبیل برای خوشگذرانی و تفریح
joyrides سرقت اتومبیل برای خوشگذرانی و تفریح
plagiarised اثار ادبی دیگران را سرقت کردن
plagiarises اثار ادبی دیگران را سرقت کردن
plagiarising اثار ادبی دیگران را سرقت کردن
plagiarist اثار ادبی دیگران را سرقت کردن
plagiarizing اثار ادبی دیگران را سرقت کردن
plagiarizes اثار ادبی دیگران را سرقت کردن
plagiarized اثار ادبی دیگران را سرقت کردن
plagiarize اثار ادبی دیگران را سرقت کردن
goofy foot موج سواری که بجای پای چپ پای راست را روی تخته بجلو می گذارد
salami technique سرقت مقادیر کوچکی ازدارایی بسیار زیاد
The motor vehicle is covered by theft insurance. این خودرو برابر سرقت بیمه شده است.
print بازوی متحرک در چاپگر wheel-daisy که حروف آهنی را روی ریبون چاپگر قرار میدهد ورودی کاغذ علامت می گذارد
printed بازوی متحرک در چاپگر wheel-daisy که حروف آهنی را روی ریبون چاپگر قرار میدهد ورودی کاغذ علامت می گذارد
prints بازوی متحرک در چاپگر wheel-daisy که حروف آهنی را روی ریبون چاپگر قرار میدهد ورودی کاغذ علامت می گذارد
The way the robbery was committed speaks of inside knowledge. روشی که سرقت مرتکب شده بود منجر از آگاهی درونی می شود .
relative humidity رطوبت نسبی [مقدار این رطوبت در فضای کارگاه بافت حائز اهمیت بوده و کم یا زیاد بودن آن اثر مستقیم بر کار بافنده می گذارد.]
grand larceny سرقت بزرگ در CL سرقتی را گویند که دران قیمت مال مسروق ان ازمیزان معینی که در قانون مشخص شده است بیشتر باشد
christmass tree ضربهای در بولینگ که میلههای 3 و 7 و 01 را برای راست دست و میلههای 2 و7 و 01 را برای چپ دست باقی می گذارد
nobbling سرقت کردن سواستفاده کردن
nobbles سرقت کردن سواستفاده کردن
nobbled سرقت کردن سواستفاده کردن
nobble سرقت کردن سواستفاده کردن
shoplifting دزدی از دکانها و مغازه ها سرقت از دکانها و مغازه ها
stealing from a protected palce سرقت توام با هتک حرز دزدی توام با هتک حرز
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com