Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (13 milliseconds)
English
Persian
selenodetic
امور مربوط به تهیه نقشه یانقشه برداری از کره ماه
Other Matches
map
نقشه برداری کردن تهیه نقشه نقشه کشی کردن
maps
نقشه برداری کردن تهیه نقشه نقشه کشی کردن
oceanography
تهیه نقشههای دریایی و نقشه برداری دریایی
geodesy
نقشه برداری عملیات نقشه برداری در شبکه جهانی
polar stereographic
سیستم تهیه نقشه قطبی سیستم نقشه برداری قطبی
common control
کنترل عمومی نقشه برداری شبکه عمومی نقشه برداری شبکه جهانی نقشه برداری
geodetic datum
سطح مبنای نقشه برداری افق مبنای نقشه برداری زمینی جهانی
map compilation
تهیه نقشه جدید یا جمع اوری اطلاعات جدید برای تهیه نقشه
bench mark
شاخص علامت نقطه کنترل نقشه برداری شاخص نقشه برداری
selenodesy
اندازه گیری مکانهای ماه یانقشه برداری محاسباتی کره ماه
stenciled
الگوی گرده برداری قالب نقشه برداری
stencils
الگوی گرده برداری قالب نقشه برداری
stencilling
الگوی گرده برداری قالب نقشه برداری
stencilled
الگوی گرده برداری قالب نقشه برداری
stenciling
الگوی گرده برداری قالب نقشه برداری
stencil
الگوی گرده برداری قالب نقشه برداری
projections
سیستم تصویر در تهیه نقشه سیستم تهیه نقشه جات
projection
سیستم تصویر در تهیه نقشه سیستم تهیه نقشه جات
trig list
لیست نقاط نقشه برداری شده فهرست مختصات نقاط نقشه برداری شده
conformal projection
نوعی سیستم تهیه نقشه بزرگ کردن یکنواخت نقشه
supervisory
مربوط به نظارت مربوط به نافر امور
mapping
نقشه کشی کردن تهیه نقشه
victual
مربوط به تهیه اذوقه مربوط به تامین خوار و بار
survey station
ایستگاه نقشه برداری ایستگاه کنترل نقشه برداری
field control
نقاط کنترل نقشه برداری نقاط کنترل زمینی نقشه برداری
testamentary causes
امور مربوط به وصایا
financial affairs
امور مربوط به مالیه
civil appropriation
اعتبارات مربوط به امورپرسنلی اعتبارات مربوط به امور غیرنظامی
surgical
مربوط به امور پزشکی جراحی
strategic
مربوط به امور سوق الجیشی
financial data
اطلاعات مربوط به امور مالی
generals
شرکت مربوط به امور اداری اصلی
parochialism
امور مربوط بناحیه یابخش کلیسایی
cryptologistics
امور لجستیکی مربوط به عملیات رمز
general
شرکت مربوط به امور اداری اصلی
surveyed
نقشه برداری
surveying
نقشه برداری
surveys
نقشه برداری
survey
نقشه برداری
land surveying
نقشه برداری
topography
نقشه برداری
mapping
نقشه برداری
surveyed
نقشه برداری زمینی
surveying polygon
شبکه نقشه برداری
surveyers notebook
دفتر نقشه برداری
surveying error
خطای نقشه برداری
surveying instrument
الات نقشه برداری
field survey
نقشه برداری زمینی
survey land
نقشه برداری زمین
survey
نقشه برداری زمینی
flying levels
خط تراز نقشه برداری
stencil plate
الگوی نقشه برداری
cadastral survey
نقشه برداری زمینی
aerial survey
نقشه برداری هوایی
chain survey
نقشه برداری زنجیری
survey control
کنترل نقشه برداری
ground survey
نقشه برداری زمینی
surveying
نقشه برداری ممیزی
surveys
نقشه برداری زمینی
surveying
مساحی نقشه برداری
surveying insatrument
اسباب نقشه برداری
tacheometer
دوربین نقشه برداری
surveyor's staff
ژالون نقشه برداری
topographical surveying
نقشه برداری ارتفاعی
leveling staff
ژالون نقشه برداری
mapping
نقشه برداری کردن
area projection
تهیه نقشه از منطقه
hydrography
تهیه نقشه دریایی
topography
تهیه نقشه از عوارض
collated
به هم مرتبط کردن امور مقایسه دو چیز مربوط به یک موضوع
collate
به هم مرتبط کردن امور مقایسه دو چیز مربوط به یک موضوع
collating
به هم مرتبط کردن امور مقایسه دو چیز مربوط به یک موضوع
collates
به هم مرتبط کردن امور مقایسه دو چیز مربوط به یک موضوع
line of sight
مسیر دید در نقشه برداری
survey control
نقطه کنترل نقشه برداری
gunter's chain
متر فلزی نقشه برداری
photomap
نقشه برداری بوسیله عکاسی
alidade
یکی از وسایل نقشه برداری
back sight
دید عقب در نقشه برداری
survey control
سیستم کنترل نقشه برداری
connection survey
نقشه برداری منطقه ربط
relief
نقشه برداری عوارض زمین
sight front
دید جلو در نقشه برداری
line offset method
روش نقشه برداری از یک مسیر منحنی
geodetic control
نقاط کنترل نقشه برداری عمومی
assumed orientation
توجیه فرضی وسایل نقشه برداری
hydrography
نقشه برداری از ابهای روی زمین
triangulation
روش مثلث بندی در نقشه برداری
hypsography
نقشه برداری از کوه هاوارتفاعات زمین
triangulation survey
نقشه برداری به روش مثلث بندی
surveyed chart
طرح تیر نقشه برداری شده
tribrach
گهواره نصب دوربین نقشه برداری
photogrammetric map
تهیه نقشه ازروی عکسهای هوائی
preparatory
مربوط به تهیه یامقدمات
chorography
نقشه برداری وتوضیح وضع جغرافیایی ناحیهای
master plot
نقشه راهنمای اصلی عکس برداری هوایی
back end server
کامپیوتر متصل به شبکه که امور مربوط به ایستگاههای کاری مشتری را انجام میدهد
photogrammetry
فن تهیه نقشه جغرافیائی به کمک عکسهای هوائی
aerocartograph
وسیله تهیه نقشه از روی عکس هوایی
index map
نقشه تهیه شده از روی عکس هوایی
aerocartograph
دستگاه برجسته بین مخصوص تهیه نقشه
logistics
اقدامات مربوط به تهیه و توزیع
intermediate sight
توسط دید عقب و جلو یک نقطه در نقشه برداری
cadastral surveys
عملیات نقشه برداری به منظور تفکیک و تعیین حدوداراضی
plane table
سه پایه نقشه برداری که الیداد بران سوار میشود
stadia points
تارهای فاصله سنج دردوربینهای چشمی و نقشه برداری
traingulation
تقسیم بقطعات سه گوش برای پیمایش یا نقشه برداری
geodetic surveying
تعیین شکل وابعاد زمین ازطریق نقشه برداری
reticle
تار موئینی که در دوربین نقشه برداری وجود دارد
long base method
روش تقاطع نقشه برداری بااستفاده از یک باز طولانی
survey information center
مرکز اطلاعات نقشه برداری در توپخانه لشکری یا سپاه
super imposed working load
بار مربوط به بهره برداری از بنا
preparative
تدارکی مربوط به تهیه کردن چیزی
horizontal control
کنترل افقی در نقشه برداری اندازه گیری بر دو سمت نقشهای
bench check
کارگاه مجهز به دستگاههای ازمایشی علامت نقطه بازرسی نقشه برداری
bench mark
نشانهای که ارتفاع ان مشخص است و برای نقشه برداری به عنوان مبنااستفاده میشود
watershed management
کلیه عملیات مربوط به اصلاح و نگهداری و بهره برداری از انجیرها
stereoplanigraph
نوعی دستگاه تهیه نقشه بطریقه برجسته بینی باطریقه دستی و رسم با مدادالکترونیکی
stereophotogrammetry
تهیه و رسم نقشه جات ازروی عکس هوایی به طریقه برجسته بینی و استریوسکوپی
phototostat
رونوشت برداری بوسیله عکاسی دستگاه عکسبرداری ازاسناد رونوشت تهیه کردن
A to Z
کتابی حاوی اطلاعات مربوط به نقشه راههای یک شهر یا ناحیه مشخص
stripping
نواربندی کردن نقشه برای عکس برداری علامت گذاری کردن
constant of the cone
زاویه کجی مخروق نقشه برداری لامبر ضریب مخروط لامبر
datum point
نقطه مبنای مختصات شبکه ایستگاه مبنای نقشه برداری
bessel method
پیدا کردن محل توقفگاه به روش بسل سیستم نقشه برداری بسل
policonic projection
سیستم تصویر چند مخروطی سیستم تهیه نقشه چندمخروطی
reference datum
سطح مبنای نقشه برداری سطح مبنا
lambert projection
سیستم لامبر یا سیستم نقشه برداری مخروطی
civil works
امور ساختمانی و تاسیسات امور شهرسازی و تاسیساتی
surveyed
براورد کردن نقشه برداری کردن از مساحی کردن پیمودن بازدید
surveys
براورد کردن نقشه برداری کردن از مساحی کردن پیمودن بازدید
survey
براورد کردن نقشه برداری کردن از مساحی کردن پیمودن بازدید
polygram
طرح یانقشه که خطهای زیاد دران بکاربرده شده است
fret
[نقشه پیچ در پیچ در حاشیه با استفاده از خطوط افقی و عمودی با زوایای ۹۰ درجه و مربوط به کشور چین]
economic and social council
شورای اقتصادی و اجتماعی یکی از ارکان ششگانه سازمان ملل متحد که وفیفه اش انجام امور اقتصادی واجتماعی و فرهنگی و تربیتی مربوط به سازمان ملل
plotting
ثبت یا رسم مسیر حرکت بردن نقاط روی طرح یانقشه
macdraw
معماری مهندسی یانقشه کشان و متخصصین مشابه در هنرهای گرافیکی طراحی شده است
projection print
روش تهیه نقشه یا عکس بااستفاده از روش بزرگ کردن یا کوچک کردن فیلم یک عکس دیگر چاپ تصویری
photogrammetry
علم تهیه نقشه از روی عکس هوایی یا اندازه گیری فواصل زمینی از روی عکس هوایی
xerography
عکس برداری وکپی برداری ازترسیمات بوسیله اثرنور برروی کاغذ وغیره
xerographic
عکس برداری وکپی برداری ازترسیمات بوسیله اثرنور برروی کاغذ وغیره
datum
سطح اب دریا سطح مبنای ارتفاع در نقشه برداری سطح مبنای مختصات
medical regulator
تنظیم کننده امور بهداشتی مدیر امور بهداشتی
laying up
تهیه کردن سر پل دریایی تهیه سرپل ساحلی
hectograph
ماشین کپیه برداری یارونوشت برداری
strategy
طرح نقشه برای جنگ یا علم طراحی نقشه برای جنگ یاطرح نقشه برای نقل وانتقالات جنگی
strategies
طرح نقشه برای جنگ یا علم طراحی نقشه برای جنگ یاطرح نقشه برای نقل وانتقالات جنگی
line route map
نقشه نشان دهنده راهها نقشه راهنمای مسیر خطوط سیم دستگاه
docking plan
نقشه مسیر ورود کشتی به حوضچه تعمیر نقشه ساختمان قسمت زیر ناوlongshoreman
purveyed
تهیه اذوقه تهیه سورسات
purveying
تهیه اذوقه تهیه سورسات
purvey
تهیه اذوقه تهیه سورسات
purveys
تهیه اذوقه تهیه سورسات
cartographers
ترسیم کننده نقشه متخصص رسم نقشه
control map
نقشه مخصوص بررسی صحت بقیه نقشه ها
cartographer
ترسیم کننده نقشه متخصص رسم نقشه
hyetography
نقشه کشی از بارندگی نمایش بارش با نقشه
skeletonizer
تهیه کننده استخوان بندی یا کالبد چیزی تهیه کننده رئوس مطالب
topographic map
نقشه عوارض نما نقشه توپوگرافی
program loans
قرضههای مربوط به برنامههای رشد و توسعه وامهای مربوط به اجرای برنامه ها
tactical
مربوط به فن به کاربردن یکانها در نبرد مربوط به فن جنگ از نظر نظامی
tactically
مربوط به فن به کاربردن یکانها در نبرد مربوط به فن جنگ از نظر نظامی
inference
روش تغییر نتیجه اطلاعات مربوط به شخص با استفاده از دادههای مختلف مربوط به افراد
inferences
روش تغییر نتیجه اطلاعات مربوط به شخص با استفاده از دادههای مختلف مربوط به افراد
bioclimatic
مربوط به اقلیم شناسی مربوط به اب و هوا و نحوه زندگی
elevation guidance
دستورات مربوط به صعودهواپیما راهنماییهای مربوط به صعود هواپیما
auditory
مربوط بشنوایی یا سامعه مربوط به ممیزی وحسابداری
genital
مربوط به توالد و تناسل مربوط به دستگاه تناسلی
storage map
نقشه انباره نقشه انبارش
orthographic
تصویر یا نقشه که در ان خطوط مصور برسطح تصویر یا نقشه عموداست
relative
که حرکت نشانه گرروی صفحه نمایش مربوط مربوط به حرکت وسیله ورودی است
acoustic
مربوط به صدا مربوط به سامعه
acoustical
مربوط به صدا مربوط به سامعه
plotted
تعیین کردن محل هدف یا دشمن روی نقشه رسم کردن مسیر حرکت روی نقشه
plot
تعیین کردن محل هدف یا دشمن روی نقشه رسم کردن مسیر حرکت روی نقشه
plots
تعیین کردن محل هدف یا دشمن روی نقشه رسم کردن مسیر حرکت روی نقشه
map sheet
شماره برگ نقشه از سریهای مختلف برگ نقشه
vignetting
سایه روشن زدن به نقشه یاعکس هوایی نمایش عوارض نقشه با سایه روشن تدریجی
outline assembly drawing
نقشه کلی ساختمان نقشه ایکه تصویر کلی ساختمان را نشان میدهد وجزئیات ساختمان روی ان پیاده نشده است
spandrel
لچک
[در فرش های لچک ترنج، لچک ها معمولا یک چهارم ترنج بوده و یا دارای نقشه مشابه و یا نقشه متفاوت می باشند.]
range component
عنصر مربوط به مسافت عامل مسافت شاخه مربوط به برد
xenial
مربوط به مهمان نوازی مربوط به مناسبات بین مهمان و میزبان
distance angle
زاویه مربوط به برد سلاح زاویه مربوط به مسافت هدف
amor
امور
purveys
تهیه کردن سورسات تهیه کردن
purvey
تهیه کردن سورسات تهیه کردن
purveying
تهیه کردن سورسات تهیه کردن
purveyed
تهیه کردن سورسات تهیه کردن
interiors
امور داخله
combat duty
امور رزمی
religious matters
امور دینی
money matters
امور پولی
non litigious matters
امور حسبی
personal affairs
امور شخصی
authority
اولیاء امور
interior affairs
امور داخلی
authority ties of the state
اولیا امور
the high functionery ries of the state
مصادر امور
interior
امور داخله
authorities
اولیای امور
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com