English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 129 (8 milliseconds)
English Persian
training school اموزشگاه حرفهای
vocational school اموزشگاه حرفهای
Search result with all words
industrial school اموزشگاه حرفهای مدرسه صنعتی
Other Matches
school اموزشگاه
education center اموزشگاه
almamater اموزشگاه
schools اموزشگاه
head master مدیر اموزشگاه
hedge school اموزشگاه پست
night school اموزشگاه شبانه
interscholastic competition مسابقه اموزشگاه ها
nongraded school اموزشگاه بی دانشپایه
academies دانشگاه اموزشگاه
foundation school اموزشگاه موقوف
private school اموزشگاه خصوصی
dominie رئیس اموزشگاه
dogo اموزشگاه جودو
preparatory schools اموزشگاه امادگی
preparatory school اموزشگاه امادگی
private schools اموزشگاه خصوصی
night schools اموزشگاه شبانه
principal of a school مدیر اموزشگاه
technical school اموزشگاه فنی
school report گزارش اموزشگاه
special school اموزشگاه استثنایی
parochial school اموزشگاه کلیسایی
truants از اموزشگاه گریززدن
truant از اموزشگاه گریززدن
schoolmistress مدیره اموزشگاه
comprehensive school اموزشگاه جامع
comprehensive schools اموزشگاه جامع
schoolmistresses مدیره اموزشگاه
schoolhouse ساختمان یاعمارت اموزشگاه
schoolhouses ساختمان یاعمارت اموزشگاه
schools پیروان یک مکتب اموزشگاه
conservatoire اموزشگاه هنرهای زیبا
lockups تعطیل کردن اموزشگاه
lockup تعطیل کردن اموزشگاه
manege اموزشگاه اسب سواری
boarding school اموزشگاه شبانه روزی
boarding schools اموزشگاه شبانه روزی
school پیروان یک مکتب اموزشگاه
school fee ماهیانه یا شهریه اموزشگاه
school pence پول هفتگی اموزشگاه
school slang اصطلاح ویژه اموزشگاه
to play the truant از رفتن به اموزشگاه طفره زدن
interscholastic واقع شونده درمیان اموزشگاه ها
ragged school اموزشگاه مجانی برای بچههای بینوا
pro حرفهای
lifetimes حرفهای
pro- حرفهای
professionals حرفهای
professional حرفهای
occupational حرفهای
lifetime حرفهای
school doctor استاد دانشگاه یا اموزشگاه الهیات در قرنهای میانه
full timer بچهای که درهمه ساعات اموزشگاه دراموزشگاه میما
technologically حرفهای صنعتی
vocations پیشهای حرفهای
occupation disease امراض حرفهای
semipro نیمه حرفهای
technological حرفهای صنعتی
vocation پیشهای حرفهای
extra professional خارج حرفهای
hoofer رقاص حرفهای
big words حرفهای گنده
bailsman ضامن حرفهای
professional status پایگاه حرفهای
sweet nothings حرفهای عاشقانه
malpractices کژکاری حرفهای
malpractice کژکاری حرفهای
trade schools مدرسه حرفهای
trade school مدرسه حرفهای
gladiators بوکسور حرفهای
gladiator بوکسور حرفهای
professionalism ورزش حرفهای
vocational education اموزش حرفهای
pillow talk حرفهای خصوصی
professional misconduct اشتباه حرفهای
hit man آدم کش حرفهای
hit men آدم کش حرفهای
jargon زبان حرفهای
professional code ضوابط حرفهای
prizefighter بوکسور حرفهای
mixed school اموزشگاه مختلط اموزشگاهی که پسران ودختران با هم درس می خوانند
prefectoral مبنی براداره اموزشگاه بدست مشتی ازشاگردان یامبصران
brown major براون مقدم یاانکه زودتر به اموزشگاه امده است
pro shop فروشگاه باشگاه حرفهای
professional workstation ایستگاه کار حرفهای
jockeys اسب سوار حرفهای
division اتحادیه باشگاههای حرفهای
jockey اسب سوار حرفهای
lays غیر حرفهای عامی
lay غیر حرفهای عامی
old wives' tale حرفهای خاله زنکی
old wives' tales حرفهای خاله زنکی
A lot of trite ( trivialities ) . حرفهای صد تا یک غاز ( بی ارزش )
association for women in computing سازمان حرفهای وغیرانتفاعی
jar ram molding machine دستگاه قالبریزی حرفهای
miliaman سرباز حرفهای یاپیمانی
all pro تیم ستارههای حرفهای
divisions اتحادیه باشگاههای حرفهای
laymen شخص غیر حرفهای
layman شخص غیر حرفهای
to i. from somebodies words از حرفهای کسی استنباط کردن
That is unmitigated nonsense. این از آن حرفهای بی معنی وچرند است
pro am مسابقه گلف بازیگران حرفهای و اماتور
taxi squad گروه بازیگران قراردادی درباشگاه حرفهای
peizefight مسابقه حرفهای بوکس باجایزه نقدی
ranker افسر سربازی کرده نظامی حرفهای
vanishes بخش ضعیف ونهایی بعضی از حرفهای صدادار
tours مسابقههای حرفهای هفتگی گلف درشهرهای مختلف
tour مسابقههای حرفهای هفتگی گلف درشهرهای مختلف
toured مسابقههای حرفهای هفتگی گلف درشهرهای مختلف
vanishing بخش ضعیف ونهایی بعضی از حرفهای صدادار
touring مسابقههای حرفهای هفتگی گلف درشهرهای مختلف
dilettantism اقدام به کاری از روی تفنن وبطورغیر حرفهای
vanish بخش ضعیف ونهایی بعضی از حرفهای صدادار
vanished بخش ضعیف ونهایی بعضی از حرفهای صدادار
Eavesdrop فالگوش ایستادن، استراق سمع کردن، یواشکی حرفهای دیگران را شنیدن
first class cricket مسابقه کریکت بین تیمهای حرفهای و اماتور ایالات ودانشگاههای انگلستان
brown minor براون کهتر یا ان براون که زودتر به اموزشگاه امده است
association for computing machinery بزرگترین جامعه جهانی اموزشی و علمی جهت توسعه مهارتهای فنی وصلاحیتهای حرفهای متخصصان کامپیوتر
practitioner وکیل کیف به دست وکیلی که کاراصلیش وکالت باشد وکیل حرفهای
practitioners وکیل کیف به دست وکیلی که کاراصلیش وکالت باشد وکیل حرفهای
afcet la Pour AssociationFrancaise etTechnique CybernetiqueEconomiqe سازمان حرفهای فرانسوی که هدف ان گرد هم اوردن دانشمندان فرانسوی در زمینههای مختلف کامپیوتری است
professional slang زبان پیشهای یا حرفهای زبان زرگری
polytechnics چند رشتهای چند حرفهای
polytechnic چند رشتهای چند حرفهای
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com