English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 175 (8 milliseconds)
English Persian
graduate education اموزش بعد از لیسانس
Other Matches
armory training اموزش جنگ افزارداری اموزش اسلحه سازی
reconditioning training اموزش تجدید مهارت اموزش توجیهی
postgraduate بعد از لیسانس
postgraduates بعد از لیسانس
bachelor لیسانسیه لیسانس
Bachelor of Science لیسانس علوم
bachelors لیسانسیه لیسانس
bachelor's degree مدرک لیسانس
Bachelor of Arts لیسانس هنر
graduate student دانشجوی بعد از لیسانس
mss فوق لیسانس علوم
undergraduate دانشجوی دوره لیسانس
undergraduates دانشجوی دوره لیسانس
ms. فوق لیسانس علوم
advanced unit training اموزش تکمیلی واحد اموزش تکمیلی یکان
basic unit training اموزش مقدماتی یکان اموزش مقدماتی واحد
M.A.s مخفف فوق لیسانس هنر
B.A.s مخفف لیسانس علوم انسانی
postgraduate وابسته به تحصیلات فوق لیسانس
gre امتحان ورودی بعد از لیسانس
quadrivium سال چهارم دوره لیسانس
B.A مخفف لیسانس علوم انسانی
M.A مخفف فوق لیسانس هنر
postgraduates وابسته به تحصیلات فوق لیسانس
computer assisted instruction اموزش به کمک کامپیوتر اموزش کامپیوتری دستورالعمل به کمک کامپیوتر
training اموزش
instruction اموزش
instructions اموزش
tutorial اموزش
tutorials اموزش
lore اموزش
education اموزش
mass education اموزش همگانی
mass education اموزش جمعی
program of instruction برنامه اموزش
military training اموزش نظامی
bowel training اموزش دفع
annual training اموزش سالیانه
basic training اموزش مقدماتی
personnel training اموزش کارکنان
professional education اموزش تخصصی
moral education اموزش اخلاقی
coeducation اموزش مختلط
life long education اموزش مداوم
elementary education اموزش ابتدایی
primary education اموزش ابتدایی
education center مرکز اموزش
educable اموزش پذیر
educability اموزش پذیری
hypnopedia اموزش با هیپنوتیسم
concurrent training اموزش همزمان
computerized instruction اموزش کامپیوتری
formal education اموزش رسمی
individualized instruction اموزش انفرادی
compulsory education اموزش اجباری
informal education اموزش غیررسمی
integrated training اموزش توام
job training اموزش شغلی
learning curve منحنی اموزش
general education اموزش عمومی
train اموزش دادن
technical teaching اموزش فنی
teaching machine ماشین اموزش
technical education اموزش فنی
programmed instruction اموزش برنامهای
training circular نشریه اموزش
training cycle مرحله اموزش
training program برنامه اموزش
transfer of training انتقال اموزش
unit training اموزش یکانی
unit training اموزش یکان
education اموزش و پرورش
vocational education اموزش حرفهای
voluntary training اموزش داوطلبانه
trains اموزش دادن
trained اموزش دادن
training اموزش دادن
secondary education اموزش متوسطه
remedial instruction اموزش ترمیمی
reeducation باز اموزش
sex education اموزش جنسی
tutoring اموزش تک شاگردی
curriculum اموزش برنامه
higher education اموزش عالی
curriculums اموزش برنامه
reward training اموزش با پاداش
school center مرکز اموزش
training center مرکز اموزش
religious instruction اموزش دینی
project method روش اموزش طرحی
advanced individual training اموزش تکمیلی انفرادی
pedagogical teaching اموزش مطابق فن تعلیم
pedagogical وابسته بعلم اموزش
pedagogically مطابق علم اموزش
special education اموزش و پرورش استثنایی
on the job training اموزش ضمن کار
reserve center مرکز اموزش احتیاط
nonformal education اموزش غیر رسمی
in serving training اموزش ضمن خدمت
audio-visual اموزش سمعی وبصری
cbt اموزش بر پایه کامپیوتر
educationist کارشناس اموزش و پرورش
educationists کارشناس اموزش و پرورش
educationist متخصص اموزش و پرورش
basic combat training اموزش رزم مقدماتی
army training program برنامه اموزش نظامی
educationists متخصص اموزش و پرورش
active duty for training اموزش زیر پرچم
pamphlets نشریه اموزش و فنی
pamphlet نشریه اموزش و فنی
educational مربوط به اموزش و پرورش
pedagogic وابسته به اموزش وپرورش
school مرکز اموزش نظامی
audio visual اموزش سمعی وبصری
refresher courses دوره اموزش یک ماهه
refresher course دوره اموزش یک ماهه
coeducation اموزش وپرورش مختلط
educationalists کارشناس اموزش و پرورش
code training set دستگاه اموزش مرس
schools مرکز اموزش نظامی
discovery teaching method روش اموزش اکتشافی
formal discipline اموزش صورت گرا
comparative education اموزش و پرورش تطبیقی
educationalist کارشناس اموزش و پرورش
combat development پیشرفت اموزش رزمی
branch material curriculum برنامه اموزش مراکزاموزش رستهای
assault courses میدان اموزش عملیات هجومی
assault course میدان اموزش عملیات هجومی
toilet training اموزش اداب توالت رفتن
coursed مسیر مسابقه دوره اموزش
course مسیر مسابقه دوره اموزش
upbringing روش اموزش و پرورش بچه
disciplinary training center مرکز اموزش زندانیان نظامی
courses مسیر مسابقه دوره اموزش
beatification اموزش عمل تبرک کردن
manual training دوره اموزش هنرهای دستی
army training program برنامه اموزش نیروی زمینی
computer augmented learning بسط اموزش به کمک کامپیوتر
pedagogy فن اموزش وپرورش کودک للگی
international council شورای بین المللی کامپیوتر در اموزش
educable mentally retarded عقب مانده ذهنی اموزش پذیر
cai Instruction ComputerAssisted اموزش به کمک کامپیوتر
world conference of computer in educatio کنفرانس بین المللی اموزش کامپیوتر
instructions راهنمایی دستورالعمل دادن تعلیم اموزش نظامی
army training and evaluation program برنامه اموزش و ارزیابی یکانهای نیروی زمینی
planit زبان برنامه نویسی برای اموزش محاورهای
instruction راهنمایی دستورالعمل دادن تعلیم اموزش نظامی
rehabilitation training center مرکز اموزش بازاموزی زندانیان جنگی دشمن
in house training برنامهای برای اموزش افراددر سازمانی که در ان کارمی کنند
catechetics فن اموزش اصول دین بوسیله پرسش مسئله گویی
national educational computing conferenc جلسه سالیانه فارغ التحصیلان علاقمند به استفاده کامپیوتر در اموزش
authors CI یا اموزش توسط کامپیوتر میباشدافرادی که تهیه کننده دستورالعمل ها برای سیستمهای
probation کاراموزی به سر بردن محکومین جوان در مراکز اموزش مخصوص کانون اصلاح و تربیت
hands-on تعیین یک فعالیت یا اموزش که باعملکرد واقعی قطعهای ازسخت افزار درگیر است
hands on تعیین یک فعالیت یا اموزش که باعملکرد واقعی قطعهای ازسخت افزار درگیر است
technical escort پرسنل فنی متخصصی که همراه یک وسیله برای نصب یا اموزش یا کار انداختن ان حرکت می کنند
farmgate type operations رهبری اموزش و عملیات نیروی هوایی یک کشور تامرحله عملیات جنگی
liberal education اموزش و پرورشی که برای روشن کردن فکر باشد نه برای مقاصد پیشهای
general grant کمک دولت مرکزی به مقامات محلی به عنوان مثال کمک به اموزش و پرورش استان
reeducate دوباره تربیت و هدایت کردن دوباره اموزش دادن
unbundled اموزش و..... که مستقل از سخت افزارکامپیوتر توسط سازنده سخت افزاری فروخته میشود دسته نشده
grenade court میدان تیر یا میدان اموزش پرتاب نارنجک
glm روش اموزش اسکی به بزرگسالان با اسکی کوتاه
combat developer وسیله اموزش دهنده رزمی مربی رزمی
trainer وسیله اموزش دهنده وسیله کمک اموزشی
attack teacher وسیله اموزش عملیات ضدزیردریایی وانمودساز تک ضدزیردریایی
trainers وسیله اموزش دهنده وسیله کمک اموزشی
computer managed instruction اموزش با مدیریت کامپیوتردستورالعمل با مدیریت کامپیوتر
instruct دستور دادن اموزش دادن
instructed دستور دادن اموزش دادن
instructing دستور دادن اموزش دادن
instructs دستور دادن اموزش دادن
commander's manual ائین نامه راهنمای فرماندهان راهنمای فرماندهان در امر اموزش
education پرورش اموزش و پرورش
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com