English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (13 milliseconds)
English Persian
computer assisted instruction اموزش به کمک کامپیوتر اموزش کامپیوتری دستورالعمل به کمک کامپیوتر
Other Matches
authors CI یا اموزش توسط کامپیوتر میباشدافرادی که تهیه کننده دستورالعمل ها برای سیستمهای
cbt اموزش بر پایه کامپیوتر
computer augmented learning بسط اموزش به کمک کامپیوتر
cai Instruction ComputerAssisted اموزش به کمک کامپیوتر
international council شورای بین المللی کامپیوتر در اموزش
world conference of computer in educatio کنفرانس بین المللی اموزش کامپیوتر
national educational computing conferenc جلسه سالیانه فارغ التحصیلان علاقمند به استفاده کامپیوتر در اموزش
armory training اموزش جنگ افزارداری اموزش اسلحه سازی
instruction راهنمایی دستورالعمل دادن تعلیم اموزش نظامی
instructions راهنمایی دستورالعمل دادن تعلیم اموزش نظامی
computer managed instruction اموزش با مدیریت کامپیوتردستورالعمل با مدیریت کامپیوتر
computerized instruction اموزش کامپیوتری
reconditioning training اموزش تجدید مهارت اموزش توجیهی
statitizing فرایند انتقال یک دستورالعمل از حافظه کامپیوتر به ثباتهای دستورالعمل و نگهداری ان ان در انجا بگونهای که برای اجرا شدن اماده باشد
automonitor ثبت کننده عملیات کامپیوتر برنامه کامپیوتری که وفایف عملیاتی کامپیوتر را ثبت میکند
basic unit training اموزش مقدماتی یکان اموزش مقدماتی واحد
advanced unit training اموزش تکمیلی واحد اموزش تکمیلی یکان
computer instruction دستورالعمل کامپیوتر
minicomputer کامپیوتر کوچک با محدوده دستوران و توان پردازش بیشتر از ریز کامپیوتر ولی غیرقابل مقایسه با سرعت و فرفیت ارسال داده کامپیوتر main frame
computer instruction set مجموعه دستورالعمل کامپیوتر
upload 1-ارسال فایلهای داده یا برنامه از یک کامپیوتر کوچک به CPU اصلی . 2-ارسال فایل از یک کامپیوتر به BBS یا کامپیوتر میزبان .
external که به کامپیوتر اصلی وصل است . 2-هر وسیلهای که ارتباطات بین کامپیوتر و خودش را ممکن می سازد ولی مستقیماگ توسط کامپیوتر اصلی پردازش نمیشود
externals که به کامپیوتر اصلی وصل است . 2-هر وسیلهای که ارتباطات بین کامپیوتر و خودش را ممکن می سازد ولی مستقیماگ توسط کامپیوتر اصلی پردازش نمیشود
mini کامپیوتر کوچک با محدوده توان پردازش و دستورات بیشتر از یک ریز کامپیوتر ولی قابل رقابت با سرعت یا توان کنترل داده کامپیوتر mainframe نیست
remotest نرم افزاری که روی کامپیوتر محلی اجرا میشود و یک کامپیوتر راه دور تا به کاربر امکان کنترل کامپیوتر راه دور را بدهد
remote نرم افزاری که روی کامپیوتر محلی اجرا میشود و یک کامپیوتر راه دور تا به کاربر امکان کنترل کامپیوتر راه دور را بدهد
remoter نرم افزاری که روی کامپیوتر محلی اجرا میشود و یک کامپیوتر راه دور تا به کاربر امکان کنترل کامپیوتر راه دور را بدهد
programs نوشتن یا آماده کردن تعدادی دستورالعمل که کامپیوتر برای انجام عمل خاصی هدایت میکند
program نوشتن یا آماده کردن تعدادی دستورالعمل که کامپیوتر برای انجام عمل خاصی هدایت میکند
computerese استفاده کنندگان از کامپیوتر مجموعه اصطلاحات کامپیوتری
cold خطای کامپیوتری که در لحظه روشن کردن کامپیوتر رخ میدهد
coldest خطای کامپیوتری که در لحظه روشن کردن کامپیوتر رخ میدهد
colds خطای کامپیوتری که در لحظه روشن کردن کامپیوتر رخ میدهد
colder خطای کامپیوتری که در لحظه روشن کردن کامپیوتر رخ میدهد
satellite کامپیوتری که کارهایی را تحت کنترل کامپیوتر دیگر انجام میدهد
satellites کامپیوتری که کارهایی را تحت کنترل کامپیوتر دیگر انجام میدهد
master slave computer system یک سیستم کامپیوتری متشکل از یک کامپیوتر اصلی متصل شده به یک یا چندین کامپیوترکارپذیر
literate قادر به فهمیدن اصط لاحات مربوط به کامپیوتر و نحوه استفاده از کامپیوتر
slave کامپیوتر ثانوی راه دور یا ترمینال که با کامپیوتر مرکزی کنترل میشود
load module یک برنامه کامپیوتر به شکلی که میتواند فورا" توسط کامپیوتر اجرا شود
assembler اسمبلی که کد ماشین را از یک کامپیوتر در حین اجرای کامپیوتر دیگر تولید ی کند
slaved کامپیوتر ثانوی راه دور یا ترمینال که با کامپیوتر مرکزی کنترل میشود
slaves کامپیوتر ثانوی راه دور یا ترمینال که با کامپیوتر مرکزی کنترل میشود
slaving کامپیوتر ثانوی راه دور یا ترمینال که با کامپیوتر مرکزی کنترل میشود
downward توانایی سیستم کامپیوتر پیچیده برای کار با یک کامپیوتر ساده
downsize انتقال یک شرکت از یک سیستم کامپیوتر بر پایه کامپیوتر mainframe مرکزی به محیط شبکه .
interfacing سخت افزار یا نرم افزاری که واسط بین دو کامپیوتر یا یک کامپیوتر و وسیله است
processor استفاده از چندین کامپیوتر کوچک در ایستگاههای کاری مختلف به جای یک کامپیوتر مرکزی
driver یک سری دستورالعمل که کامپیوتر از انها پیروی میکند تا اطلاعات را برای انتقال به دستگاه جانبی خاص یابازیابی از ان دوباره قالب بندی کند
drivers یک سری دستورالعمل که کامپیوتر از انها پیروی میکند تا اطلاعات را برای انتقال به دستگاه جانبی خاص یابازیابی از ان دوباره قالب بندی کند
host computer کامپیوتر مخصوص نوشتن و تصحیح نرم افزار از کامپیوتر دیگر اغلب با استفاده از کامیایر
host computers کامپیوتر مخصوص نوشتن و تصحیح نرم افزار از کامپیوتر دیگر اغلب با استفاده از کامیایر
logic عمل کامپیوتری یا تابعی که تصمیم گیری میکند. قط عات کامپیوتر یا سیستم دیجیتال
identification حرف که بر کامپیوتر میزبان ارسال میشود تا ماهیت و محل کامپیوتر دور یا ترمینال مشخص شود
identification تابعی که توسط کامپیوتر میزبان استفاده میشود تا مافیت و مشخصات کامپیوتر یا کاربر را بیان کند.
CTR کلید کنترل یا کلیدی روی ترمینال کامپیوتر که در صورت انتخاب شدن یک حرف کنترلی به کامپیوتر می فرستد
computer output microfilm فیلم تولید شده با سیگنالهای کامپیوتری تکنولوژی ضبط خروجی کامپیوتر روی میکروفیلم
comp نوعی گروهای خبری که حاوی بخشهایی درباره کامپیوتر و برنامه نویسی کامپیوتری هستند
naive user شخصی که می خواهد کاری را با کامپیوتر انجام دهد امافاقد تجربه لازم برای برنامه نویسی با کامپیوتر میباشد
preprocessor کامپیوتر کوچک که برخی پردازشهای ابتدایی روی داده خام انجام میدهد پیش از ارسال آن به کامپیوتر اصلی
outputs 1-ارسال یا دریافت داده بین کامپیوتر و وسیله جانبی و سایر نقاط سیستم . 2-دادههای ارسالی و دریافتی توسط کامپیوتر
output 1-ارسال یا دریافت داده بین کامپیوتر و وسیله جانبی و سایر نقاط سیستم . 2-دادههای ارسالی و دریافتی توسط کامپیوتر
distributes سیستم کامپیوتری که از بیش از یک پردازنده در محلهای مختلف استفاده میکند و همه به کامپیوتر متصل اند
distribute سیستم کامپیوتری که از بیش از یک پردازنده در محلهای مختلف استفاده میکند و همه به کامپیوتر متصل اند
distributing سیستم کامپیوتری که از بیش از یک پردازنده در محلهای مختلف استفاده میکند و همه به کامپیوتر متصل اند
layer استاندارد ISO/OSI که مراحل عبور پیام از لحظه ارسال از یک کامپیوتر به کامپیوتر دیگر روی شبکه محلی را بیان میکند
reset key کلیدی روی یک صفحه کامپیوتر که معمولا برای برگرداندن قسمتهای یک کامپیوتر به حالت قبل از اجرا شدن برنامه بکار می رود
layers استاندارد ISO/OSI که مراحل عبور پیام از لحظه ارسال از یک کامپیوتر به کامپیوتر دیگر روی شبکه محلی را بیان میکند
infra red link سیستمی که به دو کامپیوتر یا یک کامپیوتر و یک چاپگر امکان رد و بدل کردن اطلاعات با استفاده از اشعه مادون قرمز میدهد تا داده را حمل کند
computing مربوط به کامپیوتر یا اجرا روی کامپیوتر ها
number cruncher کامپیوتر کاملا" عددی کامپیوتر محاسباتی
special purpose computer کامپیوتر تک منظوره کامپیوتر با منظور خاص
instruction اموزش
tutorial اموزش
tutorials اموزش
lore اموزش
instructions اموزش
education اموزش
training اموزش
pilots زبان برنامه نویسی کامپیوتری که از قالب مبتنی بر متن استفاده می کنند و در آموزش کامپیوتر به کار می رود
piloted زبان برنامه نویسی کامپیوتری که از قالب مبتنی بر متن استفاده می کنند و در آموزش کامپیوتر به کار می رود
pilot زبان برنامه نویسی کامپیوتری که از قالب مبتنی بر متن استفاده می کنند و در آموزش کامپیوتر به کار می رود
applebus امکان میدهد که به سایرکامپیوترها وصل شده و یک شبکه ایجاد کند تا اطلاعات یک کامپیوتر به کامپیوتر دیگرانتقال یابدیک دستگاه بیرونی که به ریزکامپیوتر ACINTOSH
tutoring اموزش تک شاگردی
job training اموزش شغلی
higher education اموزش عالی
individualized instruction اموزش انفرادی
integrated training اموزش توام
personnel training اموزش کارکنان
unit training اموزش یکانی
sex education اموزش جنسی
unit training اموزش یکان
informal education اموزش غیررسمی
voluntary training اموزش داوطلبانه
vocational education اموزش حرفهای
learning curve منحنی اموزش
reward training اموزش با پاداش
transfer of training انتقال اموزش
religious instruction اموزش دینی
school center مرکز اموزش
training center مرکز اموزش
military training اموزش نظامی
reeducation باز اموزش
moral education اموزش اخلاقی
programmed instruction اموزش برنامهای
program of instruction برنامه اموزش
professional education اموزش تخصصی
secondary education اموزش متوسطه
curriculum اموزش برنامه
teaching machine ماشین اموزش
training program برنامه اموزش
training cycle مرحله اموزش
training circular نشریه اموزش
life long education اموزش مداوم
technical teaching اموزش فنی
curriculums اموزش برنامه
remedial instruction اموزش ترمیمی
mass education اموزش همگانی
mass education اموزش جمعی
technical education اموزش فنی
training اموزش دادن
educability اموزش پذیری
concurrent training اموزش همزمان
formal education اموزش رسمی
elementary education اموزش ابتدایی
education اموزش و پرورش
annual training اموزش سالیانه
compulsory education اموزش اجباری
coeducation اموزش مختلط
primary education اموزش ابتدایی
education center مرکز اموزش
educable اموزش پذیر
bowel training اموزش دفع
general education اموزش عمومی
hypnopedia اموزش با هیپنوتیسم
trains اموزش دادن
trained اموزش دادن
basic training اموزش مقدماتی
train اموزش دادن
electronic سیستم خرید از خانه با استفاده از کاتالوگهای کامپیوتری و پرداخت با کارت اعتباری همگی توسط ترمینال کامپیوتر خانگی
educational مربوط به اموزش و پرورش
educationist کارشناس اموزش و پرورش
discovery teaching method روش اموزش اکتشافی
pedagogically مطابق علم اموزش
comparative education اموزش و پرورش تطبیقی
refresher courses دوره اموزش یک ماهه
on the job training اموزش ضمن کار
educationists متخصص اموزش و پرورش
army training program برنامه اموزش نظامی
advanced individual training اموزش تکمیلی انفرادی
nonformal education اموزش غیر رسمی
pedagogical وابسته بعلم اموزش
audio-visual اموزش سمعی وبصری
educationist متخصص اموزش و پرورش
educationalists کارشناس اموزش و پرورش
schools مرکز اموزش نظامی
educationalist کارشناس اموزش و پرورش
school مرکز اموزش نظامی
pedagogical teaching اموزش مطابق فن تعلیم
in serving training اموزش ضمن خدمت
pedagogic وابسته به اموزش وپرورش
special education اموزش و پرورش استثنایی
educationists کارشناس اموزش و پرورش
audio visual اموزش سمعی وبصری
active duty for training اموزش زیر پرچم
project method روش اموزش طرحی
pamphlets نشریه اموزش و فنی
graduate education اموزش بعد از لیسانس
pamphlet نشریه اموزش و فنی
refresher course دوره اموزش یک ماهه
reserve center مرکز اموزش احتیاط
coeducation اموزش وپرورش مختلط
formal discipline اموزش صورت گرا
basic combat training اموزش رزم مقدماتی
combat development پیشرفت اموزش رزمی
code training set دستگاه اموزش مرس
cpu پیشرفت کامپیوتر که محدود به تعدادی دستورالعمل است که CPU میتواند اجرا کند حافظه و وسایل ورودی / خروجی می توانند داده را سریع تر از تولید CPU ارسال کنند
voice grade channel ارتباطات کامپیوتر به کامپیوتر بااستفاده از خطوط عادی بکاربرده شده در ارتباطات تلفنی مجرای از دریچه صدایی
ctrl کلید کنترل یا کلیدی روی ترمینال کامپیوتر که در صورت انتخاب شدن یک حرف کنترل به کامپیوتر می فرستد
branch material curriculum برنامه اموزش مراکزاموزش رستهای
upbringing روش اموزش و پرورش بچه
assault courses میدان اموزش عملیات هجومی
course مسیر مسابقه دوره اموزش
pedagogy فن اموزش وپرورش کودک للگی
courses مسیر مسابقه دوره اموزش
manual training دوره اموزش هنرهای دستی
coursed مسیر مسابقه دوره اموزش
disciplinary training center مرکز اموزش زندانیان نظامی
assault course میدان اموزش عملیات هجومی
army training program برنامه اموزش نیروی زمینی
toilet training اموزش اداب توالت رفتن
beatification اموزش عمل تبرک کردن
primary memory حافظه کامپیوتر [علوم کامپیوتر]
main store حافظه کامپیوتر [علوم کامپیوتر]
main memory حافظه کامپیوتر [علوم کامپیوتر]
computer memory حافظه کامپیوتر [علوم کامپیوتر]
three address computer کامپیوتر با سه نشانی کامپیوتر سه ادرسه
educable mentally retarded عقب مانده ذهنی اموزش پذیر
processor پردازندهای که بین منبع ورودی و کامپیوتر مرکزی است , کار آن پردازش داده دریافتن برای کاهش بار کاری کامپیوتر اصلی است
flexible کنترل شمارش کامپیوتری یا کنترل ماشین با کامپیوتر
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com