Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (10 milliseconds)
English
Persian
annual training
اموزش سالیانه
Search result with all words
national educational computing conferenc
جلسه سالیانه فارغ التحصیلان علاقمند به استفاده کامپیوتر در اموزش
Other Matches
armory training
اموزش جنگ افزارداری اموزش اسلحه سازی
reconditioning training
اموزش تجدید مهارت اموزش توجیهی
advanced unit training
اموزش تکمیلی واحد اموزش تکمیلی یکان
basic unit training
اموزش مقدماتی یکان اموزش مقدماتی واحد
computer assisted instruction
اموزش به کمک کامپیوتر اموزش کامپیوتری دستورالعمل به کمک کامپیوتر
annum
سالیانه
annually
سالیانه
annual
سالیانه
annuals
سالیانه
yearly
سالیانه
year to year fluctuation
نوسانات سالیانه
anniversary
سوگواری سالیانه
annual payment
قسط سالیانه
annuallyy
هر ساله سالیانه
yearly instalmernts
اقساط سالیانه
p.a
مخفف سالیانه
annuity
مستمری سالیانه
yearly allowance
مقرری سالیانه
growth ring
دایره سالیانه
per annum
هر سالی سالیانه
annual payment
پرداخت سالیانه
annual precipitation
بارندگی سالیانه
annual report
گزارش سالیانه
anniversaries
سوگواری سالیانه
octingentenary or octocen
هشتصدمین جشن سالیانه
annual payment factor
ضریب بازپرداخت سالیانه
anniversaries
جشن سالیانه عروسی
annual general meeting
مجمع عمومی سالیانه
annual general inspection
بازدید عمومی سالیانه
annual food plan
برنامه غذایی سالیانه
annuality factor
ضریب مستمر سالیانه
annals
وقایع سالیانه سالنامه
annuitant
گیرنده مستمری سالیانه
anniversary
جشن سالیانه عروسی
miaasl
کتاب نماز سالیانه
quinquagenary
پنجاهمین جشن سالیانه
mass book
کتاب نماز سالیانه
annuity
حقوق یا مقرری سالیانه گذراند
rentlen
دارنده درامد سالیانه یاسالواره همیشگی
quater cent nary
جشن سالیانه چهارصدمین سال گردش
peter pence
زکات سالیانه که پیشتربه پاپ میداند
parentalia
جشن سالیانه بافتخار نیاکان و مردگان
annual average score
میانگین نمره سالیانه تعرفه خدمتی
to take inventory
صورت سالیانه از کالای موجودی برداشتن
peter penny
زکات سالیانه که بیشتر به پاپ میداند
to settle an a
برای کسی مقر ری سالیانه معین کردن
wet year
سالی که میزان بارندگی از حد معمول سالیانه بیشتراست
encaenia
جشن سالیانه تاسیس شهر یاتقدیر کلیسا یا معبدی
isothermal line
خطی که بوسیله ان جاهایی که گرمای متوسط سالیانه انهایکی است
withholding taxes
مالیاتی که هر ماه بابت مالیات سالیانه از حقوق کسی کسر میشود
withholding tax
مالیاتی که هر ماه بابت مالیات سالیانه از حقوق کسی کسر میشود
isotherm
خطی که نقاط دارای گرمای متوسط سالیانه مساوی رانشان میدهد
special degration
نابودی ویژه که عبارتست ازوزن خاک فرسایش یافته سالیانه در واحد سطح
lore
اموزش
tutorial
اموزش
education
اموزش
instructions
اموزش
training
اموزش
tutorials
اموزش
instruction
اموزش
elementary education
اموزش ابتدایی
individualized instruction
اموزش انفرادی
mass education
اموزش جمعی
hypnopedia
اموزش با هیپنوتیسم
general education
اموزش عمومی
primary education
اموزش ابتدایی
education center
مرکز اموزش
informal education
اموزش غیررسمی
moral education
اموزش اخلاقی
military training
اموزش نظامی
coeducation
اموزش مختلط
mass education
اموزش همگانی
life long education
اموزش مداوم
learning curve
منحنی اموزش
compulsory education
اموزش اجباری
bowel training
اموزش دفع
concurrent training
اموزش همزمان
integrated training
اموزش توام
educability
اموزش پذیری
basic training
اموزش مقدماتی
job training
اموزش شغلی
educable
اموزش پذیر
computerized instruction
اموزش کامپیوتری
train
اموزش دادن
training circular
نشریه اموزش
technical education
اموزش فنی
teaching machine
ماشین اموزش
training
اموزش دادن
voluntary training
اموزش داوطلبانه
training center
مرکز اموزش
training cycle
مرحله اموزش
training program
برنامه اموزش
trained
اموزش دادن
trains
اموزش دادن
vocational education
اموزش حرفهای
unit training
اموزش یکان
unit training
اموزش یکانی
transfer of training
انتقال اموزش
secondary education
اموزش متوسطه
education
اموزش و پرورش
school center
مرکز اموزش
reward training
اموزش با پاداش
tutoring
اموزش تک شاگردی
programmed instruction
اموزش برنامهای
program of instruction
برنامه اموزش
sex education
اموزش جنسی
curriculums
اموزش برنامه
curriculum
اموزش برنامه
professional education
اموزش تخصصی
technical teaching
اموزش فنی
formal education
اموزش رسمی
personnel training
اموزش کارکنان
reeducation
باز اموزش
religious instruction
اموزش دینی
remedial instruction
اموزش ترمیمی
higher education
اموزش عالی
in serving training
اموزش ضمن خدمت
educationalists
کارشناس اموزش و پرورش
pedagogically
مطابق علم اموزش
pedagogical teaching
اموزش مطابق فن تعلیم
pedagogical
وابسته بعلم اموزش
reserve center
مرکز اموزش احتیاط
project method
روش اموزش طرحی
on the job training
اموزش ضمن کار
special education
اموزش و پرورش استثنایی
nonformal education
اموزش غیر رسمی
graduate education
اموزش بعد از لیسانس
coeducation
اموزش وپرورش مختلط
pedagogic
وابسته به اموزش وپرورش
code training set
دستگاه اموزش مرس
audio visual
اموزش سمعی وبصری
cbt
اموزش بر پایه کامپیوتر
audio-visual
اموزش سمعی وبصری
refresher course
دوره اموزش یک ماهه
pamphlets
نشریه اموزش و فنی
refresher courses
دوره اموزش یک ماهه
basic combat training
اموزش رزم مقدماتی
army training program
برنامه اموزش نظامی
educational
مربوط به اموزش و پرورش
advanced individual training
اموزش تکمیلی انفرادی
active duty for training
اموزش زیر پرچم
combat development
پیشرفت اموزش رزمی
educationists
متخصص اموزش و پرورش
pamphlet
نشریه اموزش و فنی
schools
مرکز اموزش نظامی
formal discipline
اموزش صورت گرا
educationalist
کارشناس اموزش و پرورش
discovery teaching method
روش اموزش اکتشافی
educationist
کارشناس اموزش و پرورش
school
مرکز اموزش نظامی
educationist
متخصص اموزش و پرورش
comparative education
اموزش و پرورش تطبیقی
educationists
کارشناس اموزش و پرورش
courses
مسیر مسابقه دوره اموزش
assault courses
میدان اموزش عملیات هجومی
assault course
میدان اموزش عملیات هجومی
upbringing
روش اموزش و پرورش بچه
course
مسیر مسابقه دوره اموزش
disciplinary training center
مرکز اموزش زندانیان نظامی
coursed
مسیر مسابقه دوره اموزش
toilet training
اموزش اداب توالت رفتن
pedagogy
فن اموزش وپرورش کودک للگی
manual training
دوره اموزش هنرهای دستی
computer augmented learning
بسط اموزش به کمک کامپیوتر
beatification
اموزش عمل تبرک کردن
branch material curriculum
برنامه اموزش مراکزاموزش رستهای
army training program
برنامه اموزش نیروی زمینی
educable mentally retarded
عقب مانده ذهنی اموزش پذیر
international council
شورای بین المللی کامپیوتر در اموزش
cai
Instruction ComputerAssisted اموزش به کمک کامپیوتر
world conference of computer in educatio
کنفرانس بین المللی اموزش کامپیوتر
instructions
راهنمایی دستورالعمل دادن تعلیم اموزش نظامی
instruction
راهنمایی دستورالعمل دادن تعلیم اموزش نظامی
planit
زبان برنامه نویسی برای اموزش محاورهای
army training and evaluation program
برنامه اموزش و ارزیابی یکانهای نیروی زمینی
rehabilitation training center
مرکز اموزش بازاموزی زندانیان جنگی دشمن
anniversary
مجلس یادبود یا جشن سالیانه جشن یادگاری
quingentenary
پانصدمین سال گردش پانصدمین جشن سالیانه
anniversaries
مجلس یادبود یا جشن سالیانه جشن یادگاری
catechetics
فن اموزش اصول دین بوسیله پرسش مسئله گویی
in house training
برنامهای برای اموزش افراددر سازمانی که در ان کارمی کنند
wedding day
روز عروسی جشن سالیانه عروسی
authors
CI یا اموزش توسط کامپیوتر میباشدافرادی که تهیه کننده دستورالعمل ها برای سیستمهای
hands-on
تعیین یک فعالیت یا اموزش که باعملکرد واقعی قطعهای ازسخت افزار درگیر است
hands on
تعیین یک فعالیت یا اموزش که باعملکرد واقعی قطعهای ازسخت افزار درگیر است
probation
کاراموزی به سر بردن محکومین جوان در مراکز اموزش مخصوص کانون اصلاح و تربیت
technical escort
پرسنل فنی متخصصی که همراه یک وسیله برای نصب یا اموزش یا کار انداختن ان حرکت می کنند
almanacs
تقویم سالیانه تقویم نجومی
almanacks
تقویم سالیانه تقویم نجومی
almanac
تقویم سالیانه تقویم نجومی
farmgate type operations
رهبری اموزش و عملیات نیروی هوایی یک کشور تامرحله عملیات جنگی
liberal education
اموزش و پرورشی که برای روشن کردن فکر باشد نه برای مقاصد پیشهای
general grant
کمک دولت مرکزی به مقامات محلی به عنوان مثال کمک به اموزش و پرورش استان
reeducate
دوباره تربیت و هدایت کردن دوباره اموزش دادن
unbundled
اموزش و..... که مستقل از سخت افزارکامپیوتر توسط سازنده سخت افزاری فروخته میشود دسته نشده
trainer
وسیله اموزش دهنده وسیله کمک اموزشی
attack teacher
وسیله اموزش عملیات ضدزیردریایی وانمودساز تک ضدزیردریایی
trainers
وسیله اموزش دهنده وسیله کمک اموزشی
grenade court
میدان تیر یا میدان اموزش پرتاب نارنجک
combat developer
وسیله اموزش دهنده رزمی مربی رزمی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com